الزامات راهبردی رابطه ایران و روسیه

فروش روزانه پانصد هزار بشکه نفت به روسیه در ازای کالاهای روسی، موضوعی مربوط به سال‌های 92 و 93 است و بحث‌هایش در آن زمان مطرح شد. منتها با امضای موافقنامه ژنو در سوم آذر 1393 که مقدمه برجام شد، عملا دیگر این بحث‌ها پایان یافت. چون تحریم‌های ایران بسته شد و دیگر نیازی به توافقات از این نوع نبود. منتها سفر اخیر علی‌اکبر ولایتی به مسکو به عنوان نماینده ویژه این بحث‌ها را دوباره مطرح کرد. به هر حال رسیدن ایران و روسیه به سقف 70 میلیارد دلار مبادلات متقابل و بحث‌های دیگر، بحث مبادله نفت در قبال کالای روسی را نیز دوباره مطرح ساخت. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در طول 40 سال گذشته نوسانات، بحران‌ها، دشمنی‌ها و از جمله تحریم‌های مختلفی را از سر گذرانده و اینگونه نیست که با شکل‌گیری فضای تحریمی کشور وارد شرایط نامتوازن اقتصادی شود. ایران و روسیه در تحولات مختلف منطقه به‌خصوص در قبال سوریه از یک سمت و از سوی دیگر پرونده‌های مشابهی مثل تحریم‌های دو کشور به عنوان دلایل مختلفی مطرح می‌شود که با هم روابط راهبردی داشته باشند ولی متاسفانه این روابط هنوز راهبردی نشده هرچند در موضوعات خاص، راهبردی شده یا می‌شود ولی هنوز رابطه راهبردی کاملی بین دو کشور شکل نگرفته است. معتقدم در شرایط کنونی که ایران و روسیه هر دو تحت تحریم‌هایی قراردارند باید یکسری مناسبات راهبردی را با هم تحلیل کنند که این مناسبات فراتر از مبادله نفت با غذا باشد. مسئولان جمهوری اسلامی ایران و روسیه باید چند شاخص را با هم دنبال کنند؛ شاخص نخست اینکه نفت ایران از طریق روسیه به بازار جهانی وارد شود و این جریان بتواند بخشی از مقابله با تحریم نفتی را اینگونه شکل دهد. منتها این فقط در قبال کالای روسی نباشد. روس می‌توانند نقش ترانزیت کالایی را بازی کنند ولی بخشی از کالاهامی‌تواند روسی باشد و بخشی دیگر هم از کشورهای مختلف دنیا و کالاهایی که ما نیاز داریم. موضوع دوم اینکه این رابطه نباید یکجانبه باشد و ایران فقط به مصرف کننده کالای روسی تبدیل شود. همین حالا بر اساس آمارهای موجود از هر 10 کشتی روسی که در بندر انزلی پهلو می‌گیرد، تقریبا 9 کشتی خالی به بنادر روسیه بازمی‌گردد.
ادامه صفحه 7