تشکیل «اتاق‌های فکر» نوشداروی دیرهنگام

علی قنبری
در گفت‌وگو با «آرمان» مطرح کرد
تشکیل «اتاق‌های فکر»
نوشداروی دیرهنگام


دولت از توانمندی اصلاح‌طلبان استفاده کند
آرمان: این روزها دلسوزان هر کدام به دنبال راهکاری برای رفع یا کاهش مشکلات اقتصادی هستند؛ مشکلاتی که درصد زیادی از آن نتیجه تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان است و بخشی از آن هم ناشی از نداشتن توان اجرایی و برنامه‌ریزی برخی مدیران باید دانست هر چند هنوز پس از 5 سال تبعات برخی اقدامات دولت احمدی‌نژاد بر اقتصاد کشور سایه انداخته است. رئیس‌جمهور راهکاری برای کاهش مشکلات ارائه داد که همان تشکیل اتاق فکر نخبگان است، چرا که به اعتقاد روحانی و بسیاری از آگاهان آنچه از سوی نخبگان ارائه می‌شود کمک بزرگی به حل مشکلات خواهد کرد. در همین راستا علی قنبری، فعال سیاسی و اقتصادی با «آرمان» به گفت‌وگو پرداخت که می‌خوانید.
رئیس دفتر رئیس‌جمهوری از قول آقای روحانی چنین مطرح کردند که ایشان دستور داده‌اند وزرا «اتاق فکر»هایی را با حضور نخبگان تشکیل بدهند تا به بهبود امور کشور کمک شود و با همفکری بیشتر در رفع مشکلات اقدام به عمل بیاید. تشکیل چنین اتاق فکری چه کمکی به برطرف کردن مشکلات می‌کند؟
تشکیل چنین اتاق فکرهایی کار خوب و پسندیده‌ای است، اما به اعتقاد بنده دولت خیلی دیر به فکر چنین طرحی افتاده است. اگر اتاق فکر از نیروهای عالم، آگاه، باتجربه و متخصص تشکیل شود و از وجود افراد کارکشته استفاده ببرند؛ در تمام حوزه‌ها و تخصص‌ها، این افراد می‌توانند در بهبود شرایط کشور کمک شایانی داشته باشند و کارها را رو به جلو هدایت کنند. در شرایط حاضر باید مسائل جناحی و خطی کنار گذاشته شود و با تفاهم و همکاری روی مسائل کلان کشور تصمیم‌گیری شود و با استفاده ‌از تمام نیروهای انقلاب کارها را پیش برد که در این حالت می‌توان به حل مشکلات کشور کمک قابل توجهی کرد.
از دستور رئیس‌جمهوری چنین بر می‌آید که این‌گونه اتاق فکرهایی که نخبگان و متخصصان در آنها حضور داشته‌ باشند در دولت نبوده است و لازم است که از این به بعد به فکر تشکیل «اتاق فکر» باشیم. نبود این اتاق فکرها و گروه مشاوران آگاه و با دانش تاکنون چه آسیب‌هایی به کارها و تصمیمات اجرایی کشور وارد کرده است؟
تاکنون ممکن است اتاق‌های فکری به صورت سلیقه‌ای، فردی یا مقطعی بر اساس تصمیمات مدیران بخش‌های مختلف تشکیل شده باشند، ولی به صورت جامع و فراگیر چنین کاری انجام نگرفته است و مدیریت کشور از همراهی، همفکری و تجربه نخبگان جامعه و مدیران خوشفکر قبلی کشور بی‌بهره بوده‌اند و این امر به پیشرفت و بهبود امور لطمه وارد کرده است. آمار دقیقی از خسارات وارده از استفاده نکردن از مدیران و نخبگان در تصمیم‌گیری‌ها نمی‌توان داد، اما قطعا این خسارات قابل توجه بوده است. اگر چنین تصمیماتی زودتر اتخاذ می‌شد، می‌توانست با بهره‌گیری از تجربیات تمام افراد که دلسوز انقلاب و کشور هستند و دغدغه امور مردم را دارند، از وارد آمدن خسارت‌ها و لطمات مدیریتی و اجرایی جلوگیری کند.
رئیس دفتر رئیس‌جمهوری عنوان کرده‌اند که در ترمیم کابینه بحث اجرایی مطرح است، یعنی اگر فردی را به همکاری دعوت می‌کنیم باید توان اجرایی داشته باشد، آیا این بدین معنی است که افراد فعلی حاضر در دولت توان اجرایی لازم را برای انجام امور ندارند؟
شاید منظور ایشان این است که از توانمندی افراد با توان مدیریتی بالا و یا نیروهای تازه نفس‌تر استفاده شود. نمی‌دانم منظور اصلی ایشان چیست، اما باید از مدیران بدون توجه به مسائل فکری و سیاسی و با توجه به توانمندی‌های اجرایی و کارایی آنها بهره برد. از مدیران گذشته و با تجربه استفاده شود تا در جهت بهبود امور کشور از تمام پتانسیل‌ها و تمام توان مدیریتی کشور استفاده به عمل آید.
نظر شما درباره ترمیم کابینه و تغییر افراد چیست و آیا صرف «تغییر افراد» می‌تواند مسائل را حل کرده و به بهبود اوضاع کمک کند؟
معتقدم که باید همواره رو به جلو حرکت کرد و کشور را با تغییرات بهینه پیش ببریم. در هر شرایطی ما نیازمند تغییر و اصلاح هستیم و تغییر کابینه یک ضرورت است. اعضای کنونی کابینه در شرایط گذشته، ممکن بود انتخاب خوب و مناسبی باشند، ولی به مرور زمان و در یک شرایط دیگر امکان دارد به افراد جدیدتری نیاز باشد تا از توان و صلاحیت‌های آنها استفاده بشود. معتقدم اگر به دنبال اصلاح امور و پیشرفت کشور و حرکت به سمت تعالی هستیم بایستی برای بهبود وضع کشور از اصلاحات و تغییر و تحولات بهره‌مند شویم.
در تشکیل «اتاق‌های فکر» لازم است فقط از نیروهای یک جناح یا یک تفکر یا اینکه از تمام استعدادها و توانمندی‌های کشور استفاده شود؟
باید تمام استعدادها، توانمندی‌ها و تجربیات مدیریتی کشور به کار گرفته شوند. کشور ما در شرایط حساسی قرار دارد و باید از همه نیروهای شایسته و صالح و باتجربه به خوبی در عرصه مدیریت کشور استفاده شود.
برخی افراد تندرو چندی قبل بحث استعفای رئیس‌جمهور را پیش کشیدند؛ هدف تندروها از طرح چنین موضوعاتی چیست و این افراد معدود و بعضا شناخته شده درپی چه اهدافی هستند؟
این سخنان را خیلی دلسوزانه و صادقانه نمی‌دانم. بیشتر از روی غرض‌ورزی چنین حرف‌هایی مطرح می‌شود. مبنای سخنان ما باید قانون باشد. بر این مبنا نهادها و افراد مستقر باید بر سر مسئولیت خود باشند. رئیس‌جمهوری بر اساس قانون انتخاب شده است و بر همین اساس باید کارها را به پیش ببرد و مسائل و مشکلات کشور را رفع و رجوع کند و اگر هم در جاهایی لازم به تقویت و تغییر وجود دارد حتما انجام بدهند. فکر نمی‌کنم تغییر یا استعفای رئیس‌جمهوری مشکلی را حل کند بلکه مسائل را پیچیده‌تر خواهد کرد.
برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند که ارتباط بین جریان اصلاحات و آقای روحانی و نیروهای اصلی تصمیم‌گیری نهاد ریاست جمهوری و دولت قطع و یا کمرنگ شده است. آیا به این مساله اعتقاد دارید؟
اگر نگوییم قطع شده ولی این ارتباط متناسب با شرایط و اوضاع کشور نیست. باید ارتباط اصلاح‌طلبان و دولت قوی‌تر و موثرتر باشد.
مجموعه گروه‌ها و احزاب اصلاح‌طلب در شرایطی که به قول شما ارتباط‌شان با رئیس‌جمهور کمرنگ شده، چگونه می‌توانند به دولت کمک کنند؟
از طریق تشکیل همین اتاق‌های فکری که رئیس‌جمهوری دستور آن را داده‌اند. بر همین اساس هم شخص آقای روحانی باید از توانمندی‌های جریان اصلاحات استفاده کند و هم اعضای کابینه و وزرا از توانمندی افراد با تجربه و با کیفیت استفاده کنند.
در شرایطی که دولت درها را روی اصلاح‌طلبان بسته، این جریان تا کی و تا کجا می‌تواند از دولت حمایت کند؟
اکنون شرایطی ایجاد شده که دولت و رئیس‌جمهور باید از توانمندی و تجربه اصلاح‌طلبان استفاده بهینه را ببرد. اصلاح‌طلبان قطعا آماده همکاری و همراهی با دولت هستند ولی اگر در چنین شرایطی هم روحانی نخواهد از توانمندی‌های این جناح استفاده کند، فکر می‌کنم دیگر بر اصلاح‌طلبان حرجی نخواهد بود. زیرا دولت در شرایطی است که باید متوجه نیاز و همراهی اصلاح‌طلبان شده باشد و اگر در چنین فضایی از توانایی‌های اصلاح‌طلبان استفاده نکند خودش لطمه خواهد خورد.