نگاهی به نامه دلسوزانه امیر انتظام به سیدمحمد خاتمی از زندان اوین

پیشنهادات وطن‌پرستانه‌ای که شنیده نشده‌.‌.‌.
چو خواهی بعد مرگم بوسه دادن
رخم را بوسه کن اکنون همانم
نعمت احمدی- ظاهرا این رسم آبا و اجدادی ما ایرانیان بوده و هست که بعد از مرگ افراد حب و بغض خود را بیشتر برملا می‌کنیم حال و هوایی که شامل امیر انتظام هم شد‌، از میان نوشته‌ها نظر نگارنده را نامه‌ای با تاریخ 24 تیرماه سال 1380 از زندان اوین که آقای امیر انتظام خطاب به سید محمد خاتمی‌ رییس دولت اصلاحات نوشته بود به خود جلب کرد، برایم جالب بود مردی که تا آن تاریخ (24 تیرماه 1380) 22 سال را در زندان گذرانده و بالطبع از اوضاع بیرون کمتر با اطلاع بود این‌گونه موشکافانه به قضایا و پیامدهای آن نگاه کارشناسانه‌ای داشته باشد‌.


نامه اینگونه شروع می‌شود...
جناب آقای دکتر محمد خاتمی‌
ریاست‌جمهوری محترم ایران
موضوع ‌: 1 – کارخانجات خودروسازی 2- متروی تهران 3 – فروش آب شیرین به کویت
‌. ‌. ‌. خوشحالم که با وجود همه موانع در دور دوم ریاست‌جمهوری موفق شدید تا رسالت تاریخی خودتان را در انجام اصلاحات و هدایت کشور به طرف دموکراسی انجام دهید‌.
ایشان در مقدمه نامه با توجه به حوادث سیاسی منطقه خاورمیانه و احتمال وقوع صلح در منطقه و ایجاد آرامش برای جمعیت 330 میلیونی آن زمان که به طرف سازندگی پیش خواهد رفت تا ویرانی و عقب‌افتادگی‌های گذشته را ترمیم کند به مواردی که با تکیه بر آن و با انجام تغییرات می‌توان به رفاه عمومی‌ رسید را برمی‌شمارد هرچند با تاسف آرزوی صلح و آرامش در خاورمیانه که خواسته آقای امیر انتظام بود نه اینکه برآورده نشد بلکه خاورمیانه سال 1380 تا خاورمیانه سال 1397 به کلی از هم فاصله دارند ولی خوشبختانه ایران در آرامش و صلح به سر می‌برد اما از منظر اقتصادی که هدف نامه مرحوم امیر انتظام است وضع بدتر هم شده است. در این نامه مرحوم امیر انتظام همانگونه که درصدر نامه آمده است بدوا به کارخانجات خودروسازی پرداخته و مخالفت خود را با مونتاژ اتومبیل که به گفته ایشان- متاسفانه در 23 سال گذشته به همان شکل اولیه باقی مانده- و با تاسف تا امروز هم در برهمان پاشنه می‌چرخد‌.
به این بخش از نامه توجه کنید‌.‌.‌. خودرویی که به صورت مونتاژ در رژیم سابق پایه‌گذاری و‌.‌.‌. متاسفانه در 23 سال گذشته (سال 1380) نیز به همان شکل باقی مانده این تفاوت که تعدادی کارخانجات ورشکسته بیشتری از اروپا و آسیا مانند DAEWOO از کره‌جنوبی و ROVER از انگلستان خریداری و نصب شد بدون آنکه اجراکنندگان پروژه خودروسازی کوچک‌ترین فکری برای ایجاد و بنیان صنعت واقعی را در ایران کرده باشند مرحوم امیر انتظام حمایت از صنعت مونتاژ خودرو – هدر دادن ثروت عظیمی ‌از کشور می‌داند و پیشنهاد می‌دهد به دلیل وسعت سرمایه‌گذاری روی صنعت خودروسازی و وسعت خاورمیانه، برای بالابردن کیفیت ماشین‌های ساخت ایران و وارد شدن در فناوری واقعی خودروسازی با کارخانجات بزرگ و معروف جهان مانند مرسدس بنز – ولوو – فولکس واگن – تویوتا – میتسوبیشی و هوندا که دارای بهترین دانش خودروسازی هستند شریک شویم و پیشنهاد می‌کند که به جای مونتاژ ناقص خودروها در ایران، با فروش نزدیک به نصف سهام طبق رعایت قانون تجارت جهانی و حفظ منافع حداکثر ملت ایران، کارخانجات خودروسازی ایران به شرکت‌های فرا ملیتی و ادغام درآنان در شبکه تولید جهانی این غول‌های صنعتی حضور پیدا کنیم و از ابتدای مطالعه – تهیه طرح – محاسبه – تحقیقات – ساخت – در تاسیسات مربوطه – بازاریابی و فروش – تعمیر و نگهداری – آموزش تکنسین‌های مربوطه و تولید قطعات یدکی طبق استانداردهای جهانی‌، همپای دانش فنی روز جلو برویم و بازار خاورمیانه را در اختیار بگیریم پیشنهادی که اگر عملی می‌شد و می‌توانستیم ده‌ها کارخانه ماشین‌سازی وطنی که بزرگ‌ترین آنها ایران‌خودرو و سایپا هنوز مونتاژکار هستند و نتوانستیم صاحب خودروی ملی بشویم که استقلال صنعتی داخلی داشته باشیم و به گفته مرحوم امیر انتظام – یک قدم بزرگ در این صنعت برداریم قبل از اینکه رانت‌خواران و پول‌پرستان و‌.‌.‌. این صنعت و این ثروت عظیم را مطابق خواسته‌های اهریمنی خودشان نابود کنند و فرصت از دست برود، متاسفانه این فرصت از دست رفت در حالی که بیش از شش دهه صاحب صنعت اتومبیل‌سازی هستیم دریغ از خودروی ملی و حضور در بازار حداقل منطقه‌ای – صنعت مونتاژ برای خودروسازان وطنی به صرفه است زیرا با ارز دولتی قطعه وارد می‌کنند و ماشینی را که سرهم می‌شود را با ارز آزاد می‌فروشند و رقیبی هم ندارند همین شیرینی ارز دولتی باعث شد که بیش از 80 شرکت خودروساز داشته و ماشین تولیدی نداشته باشیم اما دولت‌های مهم خودروساز اکثر چند شرکت خودروسازی دارند که از تعداد انگشتان دو دست بیشتر نمی‌شود اما جاده‌های جهان را تصرف کرده‌اند، کره با هیوندا و کیاموتور است که سهم عمده‌ای در بازار جهانی دارد یا ژاپن که با تویوتا و میتسوبیشی و نیسان و هوندا حرف اول را در صنعت خودروسازی می‌زند، عدم توجه به اولین پیشنهاد مرحوم امیر انتظام در این 26 سال را حالا خوب درک می‌کنیم با تحریم آمریکا عملا شرکت‌های ما در مونتاژ قطعات خودروی ایرانی که از ایران می‌روند تولید ماشین متوقف می‌شود مثل هیوندای کرمان موتور یا مونتاژ دوو در همین شرکت کرمان موتور که با تحریم آمریکا خط تولید آن متوقف شد‌.
دومین پیشنهاد مرحوم امیر انتظام پیشنهاد تکمیل متروی تهران است‌، خدایش رحمت کند در مقدمه می‌نویسد‌، فرانسه از نظر اطلاعات علمی ‌و تجربیات فنی در طراحی و ساخت و نگهداری مترو از پیشرفته‌ترین کشورهای صنعتی جهان است و رژیم گذشته (پهلوی) برای ایجاد متروی تهران با آن کشور قرارداد بسته بود که متاسفانه به دلایلی که نمی‌دانم آن قرارداد فسخ و با کشور در حال رشد صنعتی چین قرارداد بسته شد و با تعجب می‌نویسد‌، حتما اطلاع دارید که اداره‌کنندگان دلسوز چینی‌، احداث پروژه متروی شانگهای را به کشور فرانسه واگذارکرده و از کشور چین که به خود اجازه نمی‌دهد یا حداقل تکنولوژی و صنعت آن زمان خود را در این حد نمی‌داند که خط متروی شانگهای را به پیمانکاران وطنی بدهد و از کشور فرانسه کمک می‌گیرد ما قرارداد با فرانسه را فسخ و با دولت چین قرارداد می‌بندیم تا‌. ‌. ‌. پس از 23 سال ( سال 80) و پس از صرف چند برابر هزینه واقعی فقط یک خط مترو کار می‌کند و صریحا پیشنهاد می‌کند با اختیارات جدید پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری دست عوامل فرصت‌طلب را از متروی تهران قطع و قرارداد با چین را فسخ و حتی با پرداخت خسارت به چین، قرارداد جدیدی با کشور فرانسه منعقد و با صرف درصد کوچکی از ذخائر ارزی کشور‌، کار متروی تهران را در مدت کوتاهی به پایان ببرید و با این کار، به سلامت میلیون‌ها مردم ساکن تهران کمک کنید‌.
این پیشنهاد در سال 80 صورت گرفته است و آن زمان خط یک مترو راه‌اندازی شده بود‌. خاطرمان باشد دلار در آن سال چه قیمتی داشت و می‌شد با اختصاص چه میزان ارز متروی تهران را تکمیل کرد‌. وقتی که آقای احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری رسید و آقای محسن‌ هاشمی‌ مدیرعامل مترو بودند، مجلس دو میلیارد دلار به تکمیل متروی تهران و کلانشهرها اختصاص داد؛ یک میلیارد آن متعلق به تهران بود و با تاسف، آقای احمدی‌نژاد که در صرف کردن ارز دست و دل باز بود، از اختصاص ارز به متروی تهران با وجود مصوبه مجلس خودداری کرد تا تکمیل مترو به نام محسن ‌هاشمی‌ رقم نخورد‌. همان سال‌ها از قول آقای محسن ‌هاشمی‌ در رسانه‌ها نقل شد که با این یک میلیارد دلار می‌توانم با فهرست بهای آن سال‌ها متروی تهران را تکمیل کنم‌. تهران تنها مرکز یک استان نیست بلکه مرکز سیاست و اقتصاد و دانشگاه و درمان و‌. ‌. ‌. تمام ایران است و هر روز جمعیت بالایی از دیگر استان‌ها وارد تهران می‌شوند و باید به اینان خدمات داد و مهم‌ترین نیاز جمعیتی ساکن تهران حمل و نقل است‌.
هنوز کار مترو بعد از گذشت 27 سال از زمان نوشتن این نامه به سامان نرسیده است‌. تاخیر در اجرای هر پروژه، جدای از تاخیر زمانی، باعث تغییر قیمت کار در حال انجام است‌. خطوطی که می‌شد در سال 1380 (زمان نوشتن نامه) تکمیل کرد را امروزه با ده‌ها برابر قیمت نمی‌توان راه‌اندازی کرد‌. نتیجه تکمیل متروی تهران به نوشته مرحوم امیر انتظام‌: «راه‌اندازی مترو از بار ترافیک سطح شهر به شدت خواهد کاست و اعصاب فرسوده استفاده‌کنندگان وسائط نقلیه عمومی‌ شهری را تقویت می‌کند و آلودگی هوای شهر تهران را به حداقل می‌رساند‌. » بعد از گذشت 27 سال خروجی عدم تکمیل متروی تهران را در آلودگی هوا و اعصاب فرسوده ساکنان تهران به عینه می‌بینیم.
و اما آخرین پیشنهاد مرحوم امیر انتظام برمی‌گردد به فروش آب شیرین به کویت آن زمان کسی حساسیت موضوع برداشت آب شیرین از کارون را حس نمی‌کرد اما امیر انتظام از خلال اخبار روزنامه‌ها مطلع شد که‌: «آب شیرین سد کارون به مقدار 000/000/28 لیتر در روز با لوله‌ای به قطر دو متر که کار لوله‌کشی آن با کمک شرکت انگلیسی در دست اقدام است‌.»‌.
هرچند نویسنده نامه – به علت زندانی بودن و عدم دسترسی به جزییات از کم و کیف آن اطلاعی ندارد، اما صراحتا می‌نویسد‌: «ایران کشوری خشک است و در سال‌های گذشته به دلیل کم آبی، میلیون‌ها و یا میلیاردها دلار از نظر کشاورزی و از دست دادن احشام به مردم ایران خسارت وارد شده» و اعلام می‌کند‌: «هیچ دلیلی نمی‌تواند این کار غیرملی را برای ملت ایران توجیه کند» و از طرحی یاد می‌کند که دولت آمریکا برای آبیاری جنوب ایالت کالیفرنیا که آب و هوایی شبیه جنوب ایران دارد و گرم و سوزان است، لوله‌ آبی را از شمال کانادا به قطر بیش از دو متر و به طول بیش از 6 هزار کیلومتر به آن منطقه کشیده و آن منطقه جهنمی ‌را به یک سرزمین سبز و حاصلخیز تبدیل کرده است‌.
نمی‌دانم این آب به کویت می‌رود و فروخته شده است‌. مبلغی که از کویت می‌گیرند چقدر است؟ وقتی آمریکا توانسته ( death valley ) یا دره مرگ را به سرزمینی سبز و حاصلخیز با انتقال لوله آبی به قطر 2 متر به بهشت تبدیل کند، آیا بهتر نبود آبی که به کویت یا هر کشور دیگر همسایه فروخته می‌شود را به مرکز ایران منتقل کرد و مانع از خشک شدن زاینده‌رود و خشکیدن باغات ایران مرکزی مثلا استان کرمان شد که هزاران برابر بیشتر از مبلغی که از کویت گرفته می‌شود از اختصاص آب به باغات مرکز ایران به دست آورد‌. با خشکیدن هردرخت در کشور از بی‌آبی، علاوه بر بیابانی‌تر شدن کشور، مشاغلی که حول محور کشاورزی در این نواحی می‌چرخد را از دست خواهیم داد‌. آمریکا به عنوان رقیب پسته ایران، سالیانه بیش از 10 درصد به سطح باغات خود اضافه می‌کند و در حالی که تا سال 1358 صنعت پسته کاری در آمریکا رونقی نداشت، امروزه به اولین کشور تولیدکننده پسته تبدیل شده است‌. توسعه باغات پسته آمریکا به پشتوانه همین لوله‌ای است که آب را به اراضی شمال کالیفرنیا منتقل می‌کند و سد هوور که بر روی رود کلرادو بسته شده، چند ایالت خشک جنوبی آمریکا را از جهنم به بهشت تبدیل کرده است‌. در حالی که، به علت کمبود آب در استان‌های مرکزی، سالیانه بخش وسیعی از باغات چند ده ساله می‌خشکند‌. جای افسوس است که در خاورمیانه خشک و این سال‌ها دچار خشکسالی، آب فروشی کنیم درحالی که می‌دانیم کم آبی و بی آبی است که درگیری‌های منطقه‌ای پیرامون آب را به وجود خواهد آورد‌. نمونه آن را در خوزستان و اصفهان شاهدیم‌.
کاش گوش شنوایی باشد تا دلسوزانی همانند امیر انتظام از زندان، آن هم زندانی که حالا دیگر مظلومیت و بی‌گناهی او را کسانی معترف هستند که در اوایل او را خائن و جاسوس می‌دانستند‌. کاش مسوولان به این مهم توجه کنند که فعالان سیاسی و اجتماعی و کسانی که دلسوزانه نظریات کارشناسی خود را به هر طریق و روش بیان می‌کنند هم باید حرف‌شان را شنید‌.
روحش شاد که با همه بی‌مهری‌هایی که از همه دیده بود عشق به وطن را فراموش نکرد و در آن شرایط خاص دلسوزانه نظریاتی داد که اگر عمل شده بود امروزه هم صاحب خودرویی وطنی و ملی و مستقل و هم تهران صاحب مترویی که جابه‌جایی را راحت و آسان می‌کرد و آلودگی هوا و اعصاب خرده شده‌ای نداشتیم‌.
نظریات آن مرحوم را نگارنده کشاورز به عینه درک می‌کنم‌. اگر لوله آبی به قطر 2 متر را که ظاهرا صادر می‌شود، به مرکز ایران فرستاده می‌شد هزاران شغل و حرفه وابسته به آب و کشاروزی و خاک از آن سود می‌بردند‌. خدایش بیامرزد‌.