انتخابات پارلمانی لبنان برای حزب‌الله و امل پیروزی به همراه داشت دمکراسی ائتلاف‌ها و فرقه‌ها

نتایج این انتخابات را نمی‌توان موجب تغییر اساسی و ساختاری در پارلمان دانست
لیلا عسگری‌وش‪-‬ انتخابات لبنان بالاخره پس از یک دهه تاخیر و آرام‌شدن مناقشات سوریه، با درصد مشارکت کمتر نسبت به دوره قبل، برگزار شد. نتایج ابتدایی حاکی از پیروزی حزب‌الله است. یکی از گفتمان‌های مطرح‌شده در تحلیل این انتخابات پیروزی دموکراسی است که به دلیل ساز و کار شفافیت و نبود نهادهای کنترل‌گر اتفاق افتاده است. در اینکه مجلس لبنان به صورت انتخابات دوره‌ای تشکیل شده و این امر یکی از ویژگی‌های دموکراسی است شکی نیست؛ اما اگر هم پایین‌آمدن پنج‌درصدی نسبت مشارکت در انتخابات فعلی نسبت به انتخابات دوره گذشته (۴۹ درصد در ۲۰۱۸ و ۵۴ درصد در ۲۰۱۴) را امری حاشیه‌ای قلمداد کنیم و تاثیرات تبلیغات بسیارگسترده نزدیک به انتخابات را که برخی از مردم را به جنبش انداخت، نادیده بگیریم، انتخابات یا در کل سیاست در لبنان بیشتر با معیار رایزنی فرقه‌ای قابل سنجش است تا دموکراسی‌. بدون توجه به قانون اساسی این کشور نمی‌توان تحلیل دقیقی از دموکراتیک‌بودن یا نبودن این انتخابات داشت. در سال ۱۹۹۱ پس از چندین‌سال درگیری و جنگ داخلی گروه‌های سیاسی متشکل از مسیحیان مارونی، مسلمانان سنی و مسلمانان شیعه به توافقی درباره تقسیم‌بندی مناسبات سیاسی دست یافتند. این توافق بدین صورت بود که رئیس‌جمهور از میان مسیحیان مارونی، نخست‌وزیر از میان مسلمانان سنی مذهب، رئیس پارلمان از بین شیعیان و معاون نخست‌وزیر از بین مسیحیان ارتدوکس انتخاب می‌شود. پارلمان لبنان دارای ۱۲۸ کرسی است که به‌طور مساوی بین مسیحیان و مسلمانان تقسیم شده‌است. در این انتخابات نکته حائز اهمیت انتخابات ۲۰۱۸ ائتلاف بین حزب‌الله و مسیحیان مارونی است که منجر به پیروزی این جناح در انتخابات شده است و یکی از دلایل نزدیکی حزب‌الله و مسیحیان لبنان به حمایت حزب‌الله از مسیحیان در مقابل داعش در جنگ سوریه و نیز حفاظت و مرزبانی از مناطق روستایی مسیحی‌نشین در لبنان بازمی‌گردد. این اقدامات، رابطه خوبی را بین این دو گروه ایجاد کرده است. انتخابات در لبنان شرکت دسته‌های سیاسی است که بدون ائتلاف با یکدیگر عملا در اقلیت قرار می‌گیرند. خارج از این چارچوب تعیین‌شده در قانون اساسی اتفاق دیگری نخواهد افتاد، چرا که سهم هر گروه مشخص و قابل اجراست. با وجود کمترشدن تعداد کرسی‌های حزب المستقبل، نخست‌وزیرماندن سعد حریری با توجه به متن قانون اساسی پابرجاست هرچند که این موضوع احتمالا حریری را در موضع ضعف و اقلیت قرار می‌دهد.
کم‌رنگ‌شدن مشارکت مردم در انتخابات لبنان شاید زنگ خطری باشد؛ اما این انتخابات و واکنش‌ها به آن از منظر بین المللی نیز قابل توجه است. تاکنون عربستان درباره این انتخابات صحبتی نکرده است؛ ولی در رسانه‌های ایران از آن به عنوان پیروزی جریان مقاومت نام برده شده است. در نهایت این تقسیم‌بندی را اگر بخواهیم در قالب دموکراسی قرار دهیم، باید توجه کنیم اقلیت‌های سیاسی دیگر پشت درهای بسته ائتلاف‌های این سه گروه قدرتمند قرار می‌گیرند و راه نفوذی به عرصه قدرت ندارند. این موضوع می‌تواند در تعارض با رقابت برابر و دموکراتیک باشد اما تاکید بر جلب اعتماد مسیحیان توسط حزب‌الله را می‌توان نکته مثبت این انتخابات تلقی کرد.
تمرکز بیش‌ازاندازه بر دموکراتیک‌بودن انتخابات دور از واقعیت سیاست لبنان و بزرگ‌نمایی آن بدون توجه به مناسبات درونی جناح‌های قدرتمند است. در حال حاضر نمی‌توان نتایج این انتخابات را موجب تغییر اساسی و ساختاری در پارلمان لبنان دانست.