گفت‌وگوی «همدلی» با دکتر احمد کامیار، خواننده ای که روزگار سختی داشت اما فردا در انتظار اوست

درد زندگی، مرا عاشق مردم کرد
همدلی| علی نامجو: از مدرسه که بر می گشت دفتر و کتاب را باز می کرد و درس همان روز را می خواند، لباس کار می پوشید و راه می افتاد دنبال پدر؛ پدرش کارگر بود. آن روزها شاید هیچ کس گمان نمی کرد با وضع اقتصادی که خانواده اش دارند، روزی در دانشکاه شهید بهشتی پذیرفته شود و چند سال بعد قبل از نامش لقب دکتر را بیاورند. دکتر احمد کامیار اما شد دندانپزشک و به اصفهان بازگشت. او خواننده موسیقی ایرانی است.
در اصفهان به دنیا آمد و همانجا در دوره های آزاد هنرستان موسیقی به کلاس های علیرضا افتخاری راه یافت. پس از پایان تحصیلات دانشگاهی از سوی حسین پاکدل بازیگر، کارگردان و تهیه کننده شناخته شده تلویزیون و سینما به محمدجلیل عندلیبی معرفی شد و همین آشنایی مقدمه ساخت آلبومی به نام «تنگ شکر» را رقم زد.
کامیار که مدتی از ناحیه ریه دچار مشکل شده بود، امیدوار ماند و راه را ادامه داد. اکنون روزهای پایانی همکاری کامیار و عندلیبی برای آلبوم تنگ شکر فرا رسیده و چند روز بعد آلبوم منتشر خواهد شد. کاور تبلیغاتی قطعه تصویری خاک عزیز با خوانندگی کامیار و آهنگسازی، تنظیم و شعر عندلیبی به تازگی منتشر شده و در آن این قطعه با عنوان سیاسی ترین نماهنگ موسیقی ایرانی معرفی شده است.


با احمد کامیار دندانپزشک خَیّر و خواننده شهر اصفهان گفت‌وگویی انجام داده ایم و درباره دو دهه زمانی که صرف آماده سازی آلبوم شد، ماجرای قطعه خاک عزیز و بیمارانی که به مطب او می‌آیند سوالاتی پرسیده ایم که در ادامه می خوانید:
آقای کامیار چطور وارد عرصه جدی موسیقی ایرانی شدید و آشنایی تان با آهنگسازی که او را در اصطلاح خواننده پرور می نامند از کجا شکل گرفت؟
تا قبل از سال 63 با بازخوانی تصانیف و آوازهای بزرگانی همچون استاد گلپایگانی و ایرج کار را دنبال کردم اما سال 63 کار به شکل علمی آغاز شد. در این دوره زمانی آقای افتخاری کلاس های آزادی را در هنرستان موسیقی اصفهان دایر کرده بودند و در آن درس می دادند. من هم به توصیه اطرافیان و خانواده در این کلاس ها شرکت کردم. حدود 7 سال در خدمت استاد افتخاری بودم. در همان دوره هم در رشته دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شدم و مدتی بعد انتقالی گرفتم و به دانشگاه اصفهان رفتم تا بتوانم درسم را ادامه دهم و همزمان در کلاس های استاد افتخاری شرکت کنم. در این دوره ردیف های آوازی را فرا گرفتم. از سال هفتاد تا هفتاد و سه باید دوره های طرح را در شهرستان های مختلف می گذراندم. سال 75 بود که به توصیه استاد حسین پاکدل به محضر استاد عندلیبی رسیدم. البته من از قبل با توجه به همکاری استاد با آقای افتخاری ایشان را می شناختم اما پس از معرفی آقای پاکدل افتخار آشنایی مستقیم و تلمذ از محضر ایشان را پیدا کردم. حدود سه سال هر هفته به تهران می آمدم و از ایشان نکاتی را فرا می گرفتم.
نکاتی که در آن سال ها از آقای عندلیبی آموختید، شامل عبارت مد شده صدا سازی می شد،یا چیز دیگری؟
به محض آغاز تحصیل نزد استاد سه تار و تار را به دستم دادند و گفتند خواننده باید نوازندگی سه تار و تار را انجام بدهد. تدریس سه تار از روی نت و آموزش سلفژ از درس هایی بود که همان زمان آغاز شد. ردیف استاد دوامی را در این کلاس ها در محضر استاد فراگرفتم. سال هفتاد و هشت بود که بنا شد با حضور استاد عندلیبی اثری را منتشر کنیم. چندی قبل نماهنگ ساز کن از این آلبوم که تنگ شکر نام دارد، منتشر شد و به زودی قطعه تصویری دوم از این آلبوم با نام خاک عزیز منتشر خواهد شد.
از محمد جلیل عندلیبی چه درس هایی آموختید؟
من از استاد بسیار ممنونم چون مرا با ساز آشنا کردند و واقعا در کار خوانندگی برایم تاثیرگذار بود. به گمان من همان طور که استاد هم بر این عقیده هستند خواننده ای که با ساز آشنایی نداشته باشد درست مانند عابری است که بدون فانوس می‌خواهد در تاریکی گام بردارد. به همین دلیل هم احاطه ای را که باید نمی تواند بر مسائل داشته باشد اما وقتی ساز به دست می گیرد به خاطر فراگیری نت و سلفژ و دیگر موارد می تواند تسلط بیشتری روی کار داشته باشد و با تسلط بهتر تکنیک های آوازی اش را ارائه کند. استاد با تدریس ردیف استاد دوامی باعث شدند دید من به عنوان هنرجو یک سویه نباشد چون من قبلا ردیف زنده یاد طاهر زاده را کار کرده بودم و کار کردن این ردیف باعث شد بتوانم دید وسیع تری پیدا کنم. همه شاگردان استاد عندلیبی مدیون ایشان هستند و من هم خودم را تا همیشه مدیون استادی شان می دانم و ایشان را چراغ راه برای خودم می نامم.
سختگیری های استاد، ریزبینی و رفع تک به تک ایرادات برای ما باعث شد بتوانیم چند پله در کار پیشرفت کنیم. گاهی من از اصفهان می آمدم تا درس هفته قبل را پاسخ بدهم در حالی که درست نبود، استاد با جدیت می گفتند برو به اصفهان دوباره تمرین کن و هفته بعد بیا و درس را بی اشکال ارائه بده. استاد با دقت نظری که دارند ایرادات موجود در آموخته ها و داشته های خواننده هایی را که با آن‌ها کار کرده اند، رفع و توانمندی هایشان را رشد می دادند و هنوز هم به همین شیوه با دلسوزی کامل مشغولند. روزگاری با مشکل جدی در ریه روبه‌رو شدم. آلرژی های محیطی و حساسیت های شخص من به وسایل دندان پزشکی باعث شد مدتی نتوانم صحبت کنم اما استاد به من دلگرمی داده و با آرامش روحیه می دادند.
قبل از تنگ شکر که تا امروز دو قطعه ساز کن و خاک عزیز از آن منتشر شده است، آلبومی با نام شب آرزوها هم با صدای شما روانه بازار موسیقی شده بود....
آلبوم شب آرزو را سال 88 منتشر کردیم. این آلبوم هم سال 86 به پایان رسیده بود و دو سال بعد منتشر شد. در طول این سال ها به طور منظم خدمت استاد می رسیدم و ایشان هم با دلسوزی و جدیت به آموزش بنده می پرداختند. به دستور استاد از سال 86 به برگزاری تعدادی کنسرت در شهرهای مختلف ایران پرداختم و آلبوم شب آرزوها هم سال 88 منتشر شد. شب آرزوها به آهنگسازی آقای همایون یزدانی بود. ایشان از نوازندگان به نام تار در اصفهان است و من هم مدتی نزد ایشان به فراگیری ساز تار پرداختم. برای نوازندگی سه تار هم به محضر آقای سیاره رفتم. این فراگیری ها تا امروز همچنان ادامه دارد.
چرا دو دهه طول کشید تا به انتشار آلبوم برسیم؟ از سال 78 تا امروز...
در این مسیر اشکالاتی پیش آمد که انتشار آلبوم را به تعویق انداخت اما خوشبختانه امروز آلبوم آماده انتشار شده و اگر همه چیز طبق برنامه ریزی هایی که انجام شده جلو برود به زودی آلبوم تنگ شکر روانه بازار خواهد شد. استاد عندلیبی گفته بود باید چند کنسرت در شهرهای مختلف برگزار کنم. در خلال همین اجراها بود که حنجره، ریه و گلویم دچار مشکل شد و حتی قادر نبودم به درستی صحبت کنم. مدتی بعد هم کمرم دچار ناراحتی شد و تا مدت ها به سختی می توانستم جا به جا شوم. به هر حال ضبط قطعات آغاز شد و کم کم کار در حال پیش رفتن بود که هارد مورد استفاده برای ضبط آلبوم دچار مشکل شد. آن روزها سرگرم ضبط آلبوم در استودیو صبا بودیم که هارد دچار مشکل شد و کار را برای مدتی تقریبا زیاد با مشکل رو به رو کرد. استاد بعد از این وقفه مدتی به سفر خارج از کشور رفت.
به هر حال سال هشتاد و شش آلبوم تقریبا ضبط شده بود اما در آن دوره آقای عندلیبی تصمیم به کناره گیری گرفت و سکوتی خودخواسته را آغاز کرد تا شاید کمی به بازگشت حق و حقوق فعالان عرصه موسیقی توجه شده و قانون کپی رایت اجرایی شود تا سرمایه مادی و معنوی یک گروه به رایگان از بین نرود.
در تبلیغات خاک عزیز با عبارت سیاسی‌ترین نماهنگ موسیقی ایرانی مواجه شدیم. این عبارت دقیقا به چه معناست؟
قطعات وطنی از نمونه هایی هستند که هر خواننده سعی می کند در آلبومش از آن بهره ببرد منتها ماجرای قطعات ملی میهنی ساخته شده توسط استاد عندلیبی به جرات منحصر به فرد است و با دیگر آثار ساخته شده از سوی دیگر آهنگسازان واقعا تفاوت می کند. از میهن ای میهن که در ابتدا آقای شجریان اجرا کردند گرفته تا خاک عزیز که در آلبوم تنگ شکر قرار دارد واجد نگاهی غمگنانه به میهن است و در تعریف کلی هنر باید آن را در دسته هنر اجتماعی و دغدغه مند قرار داد. در حقیقت استاد عندلیبی چه در این آثار و چه در دیگر آثارشان با مضامین دیگر معمولا موضوعات انسانی، اجتماعی و سیاسی را مدنظر قرار می دهد و با زبان موسیقایی سعی دارد کمبودها را به پیش بکشد. اثر دیگری هم در همین آلبوم وجود دارد که زبان حال ایرانیان خارج از کشور است و نگاه افسرده و دلگیر ایرانیان دور از وطن را همچون پرستوهای دور از لانه نشان می دهد. تفاوت در نگاه میان آهنگسازان یکی از وجوهی است که در ماندگار شدن کار تولید شده اثرگذاری بالایی دارد. گاهی آثاری درباره یا با موضوع و بهانه وطن ساخته می شود که مخاطب احساس می کند مولفش یا در ایران زندگی نمی کند، یا سال ها قبل از دنیا رفته و حالا اثر روانه
بازار موسیقی شده یا در رویا و خیال در صدد تصویر کردن مختصاتی است که در واقع وجود خارجی ندارد.
برخلاف اغلب قطعاتی که امروز به آثار ملی میهنی مشهورند، چرا قطعات میهنی آقای عندلیبی تا این حد غمگین و ناامیدوار است؟
استاد به واسطه ویژگی های شخصیتی شان خود را نسبت به مسائل پیرامون مسئول می دانند و واقع‌بینانه به میدان می آیند و از ظرف موسیقی برای ارائه نگاه منتقدانه استفاده می کنند. در هر مقطعی از زمان هم همین نگاه را دارند و همین اتنفاق باعث می شود آثار استاد بازگوکننده مسائل روز جامعه ما باشد.
آیا همین نگاه باعث بروز مشکل در پروسه اخذ مجوز از سوی ارشاد نشد؟
نه.در خلال کار پیش آمده که جملاتی را کم و زیاد کنیم اما اینکه کلیت کار در مرحله دریافت مجوز دچار مشکل شود، نه این طور نشد.
چه شد که وارد عرصه موسیقی ایرانی شدید؟ امروزه موسیقی ایرانی به قدری از سوی رسانه ملی و دیگر رسانه های داخلی و خارجی مهجور مانده که کار کردن صادقانه در آن و به شهرت رسیدن سال های سال زمان نیاز دارد....
به یاد دارم که از دوران کودکی پدر و عمویم در میان فامیل به خوش صدایی شهره بودند. از همان زمان بود که با موسیقی اصیل و فاخر ایرانی به واسطه اشتغال خانواده به آن، همراه شدم و کم کم شکل گرفتم. در این مسیر البته سختی ها و مشکلات وجود داشته اما چون با وجودم از ابتدا عجین شد و در اصطلاح رابطه عاشق و معشوقی را ایجاد کرد دیگر به سختی ها و مشکلات فکر نکردم و راه را با همه محدودیت ها آهسته و پیوسته پی گرفتم. در زمینه موسیقی
ایرانی کار کردن واقعا نیازمند سعی و ممارست است و شاید مقایسه با دیگر ژانرها دشوارتر باشد اما دل وقتی این موسیقی را می خواهد باید دنبالش رفت.
معمولا این باور در میان عموم وجود دارد که خواننده ها و پزشکان باید از خانواده های متمول باشند. شما فرزند خانواده پولداری بودید؟
پدرم که خدا رحمتش کند کارگر بود. من از کودکی همزمان با تحصیل کار هم می کردم چون پدرم آن حد از تمکن مالی را نداشت که بتواند هزینه های فرزندان را به شکل کامل بپردازد. گاهی مشکلات مالی به حداکثر می رسید اما با چنگ و دندان سعی کردم موسیقی و درس و ... را همزمان پیگیری کنم.
چرا تصمیم به انتشار قطعات آلبوم به صورت تصویری گرفتید؟
امروز به واسطه گسترش چشمگیر و اثرگذاری شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف نگاه عمومی در مقایسه با گذشته تغییرات زیادی کرده است. امروز مخاطبان به ویژه جوانان با تصویر ارتباط بیشتری دارند و قطعات موسیقایی تصویری به همین دلیل می تواند خواننده، آهنگساز و به طور کلی اثر موسیقایی را با اقبال بیشتری از سوی مخاطبان روبه رو کند.
به نظر خودتان چه آینده ای در عرصه موسیقی خواهید داشت؟
هدفی که امروز در عرصه موسیقی برای خودم می‌توانم متصور باشم فعلا کار و کار و کار و ارائه آثار گوناگون است. انتخاب یا عدم انتخاب را هم باید به مردم واگذار کرد. همان طور که گفتم من در طول روز اغلب وقتم را به فعالیت در زمینه دندانپزشکی مشغولم. تصمیم دارم باقی مانده زمانم را به طور جدی به فراگیری، تهیه و انتشار آثار موسیقایی در زمینه موسیقی ایرانی بپردازم. به هر حال من یک عمر هم برای دندانپزشکی زحمت کشیده ام و از سوی دیگر هنر به تنهایی نمی تواند تامین کننده هزینه های زندگی باشد. همین دلایل باعث می شود همزمان دندانپزشکی و کار هنری را پیگیری کنم.
اگر فرزندانتان بخواهند خواننده شوند از آن ها حمایت می کنید؟
فعالیت در موسیقی نیاز به خمیرمایه و سرشت دارد بعد از آن سال ها تلاش و سخت کوشی لازم دارد تا به جایی که قابل قبول است برسد. من بارها به فرزندانم گفته ام که حتی اگر بخواهند در زمینه موسیقی فعالیت کنند و دلشان واقعا این را می خواهد حمایتشان می کنم.
شما در اصفهان به دندانپزشکی مشغولید و با بسیاری از بیماران کم بضاعتتان همراهی می کنید و گاهی از آنها هزینه هم نمی گیرید. چرا؟ مگر برای کارتان سال ها زحمت درس خواندن را به جان نخریدید؟
راستش از همان ابتدا این امکان برایم وجود داشت که به تهران بیایم و در محله ای که اتفاقا بالای شهر هم بود و مدتی چند روز در هفته آنجا طبابت می کردم، کار کنم اما دیدم من برآمده از خاک اصفهانم و درس خوانده ام که به مردمان همان محله ای که در آن بزرگ شده ام خدمت کنم. بسیاری از اهالی منطقه ای که مطب من آنجا واقع شده به لحاظ مالی وسع زیادی ندارند اما من دوست داشتم همین جا به دندانپزشکی مشغول باشم. البته بسیاری از اتفاقاتی که در این میان افتاده بین من است و خداوند و ترجیح می دهم زیاد درباره اش صحبت نکنم. فقط این را بگویم که در طول این بیست و چند سال سعی کردم به عهدی که میان من و خداوند بوده عمل کنم و به درد مردم بخورم. بسیاری افراد بوده اند که بارها پیشنهاد داده اند بروم در بالا شهر مطب راه بیندازم اما من مال اینجا هستم و الحمدلله خداوند در طول این سال ها برایم خوب خواسته و از زندگی ام راضی ام.
آلبوم تنگ شکر را چه زمانی به بازار می‌فرستید؟
به امید خدا قرار است در جشنی با عنوان شب محمدجلیل عندلیبی که البته از سوی دوستداران استاد برگزار می شود، سه آلبوم جدید با آهنگسازی، تنظیم و در برخی قطعات شعر استاد عندلیبی و خوانندگی من، آقای رسول شریفی و آقای علی اسماعیلی رونمایی شود. طبق برنامه ریزی که از سوی برگزارکنندگان به من اعلام شده، بناست هر کدام از ما دو یا سه قطعه از آلبوم مان را به همراهی گروه مولانا روی صحنه ببریم و امیدوارم استاد هم در این اجراها ما را همراهی کنند چون واقعا برای هر سه نفر ما باعث افتخار خواهد بود.