زخم های حاشیه مشهد را دریابید

«بافت فرسوده اطراف حرم و حاشیه‌شهر مشهد از معضلات بزرگ  این شهر  است. هیئت دولت امروز در شهر مشهد تشکیل جلسه می دهد و مسئله بافت فرسوده اطراف حرم و حاشیه نشینی شهر مشهد در دستور کار قرار خواهد گرفت.» «دولت طرح جدیدی برای بافت فرسوده مشهد دارد که حاشیه شهر را هم  شامل می شود. بر اساس اعلام استاندار، بیش از 1000 میلیارد تومان در دولت یازدهم برای حاشیه شهر مشهد هزینه شده است. بافت فرسوده و حاشیه شهر جزو دغدغه های ماست و ان شاءا... قدم هایی را بر خواهیم داشت.» نقل قول اول 15 شهریور چهار سال قبل توسط دکتر روحانی و در سفر استانی دولت به مشهد، در صحن جامع رضوی بیان شد و نقل قول دوم اظهارات روز گذشته رئیس جمهور در نشست خبری با اصحاب رسانه بود. نزدیک به چهار سال از نقل قول اول می گذرد و «حاشیه مشهد همچنان در حد دغدغه دولت» است و اتفاق ویژه ای درباره هزینه کردهای دولتی نیفتاده است. حاشیه شهر مشهد با توجه به جایگاه خاص این منطقه، بی تردید بزرگ ترین حاشیه شهر کشور است، با شبکه پیچیده و فراوانی از مشکلات ریز و درشت و مطالبات معوقه فراوان که در طول سال ها، بر روی هم انباشته شده و پاسخ گویی قابل قبولی نیز برای حل آن وجود نداشته است. برای شهری همانند مشهد با وجود 3.5 میلیون نفر جمعیت و وجود یک و نیم میلیون حاشیه نشین با مشکلات فراوان، بی تردید یکی از مهم ترین معضلات، همین حاشیه نشینی است. ساخت و سازهای بی رویه و فاقد استحکام، کمبود سرانه خدمات شهری در مقایسه با نقاط متوسط و برخوردار شهر، کمبود و فقر شدید سرانه آموزش و نبود همسویی از این نظر با دیگر بخش های شهر مشهد، گستردگی شبکه توزیع موادمخدر، وجود بیشترین آمار بزهکاری بر اساس اعلام منابع رسمی در این مناطق، نداشتن بیمارستان مجهز و بزرگ، عدم اقدام جدی و درخور توجه برای مهاجرت معکوس از حاشیه مشهد به شهرها و استان های مبدأ که تحقق نیافتن  این مسئله، از بارزترین وجوه این معضل است  همچنان شاهد تغییر در بافت حاشیه مشهد و ایجاد جزیره های محرومیت در حاشیه پایتخت معنوی ایران هستیم. علاوه بر این ها ده ها معضل دیگر، کلاف حاشیه مشهد را به قدری پیچیده کرده که بی تردید با بودجه های قطره چکانی سال های گذشته و جاری، دردی از این مناطق دوا نشده و نخواهد شد. روز گذشته رئیس جمهور بدون پاسخ روشن به سوال خبرنگار روزنامه خراسان درباره چرایی تخصیص نیافتن  حتی یک ریال از سه ردیف اختصاصی 40، 100 و 75 میلیاردی حاشیه مشهد طی سال های 94، 95 و 96، صرفا به نقل قول استاندار خراسان رضوی درباره هزینه کرد هزار میلیارد تومانی دولت در حاشیه مشهد اکتفا کرد اما ای کاش استاندار خراسان رضوی با بیان جزئیات کامل این هزینه کرد و با تفکیک سهم شهرداری و سپاه در این میان، سهم واقعی هزینه کرد دولت در حاشیه مشهد را نیز مشخص می کرد. با مرور تمام اقداماتی که برای حاشیه مشهد انجام شده است، اگر از سرمایه گذاری های کلان سپاه و شهرداری مشهد برای ساخت زمین ها و سوله های ورزشی، خانه های فرهنگ، ساخت 110 مسجد و بازسازی 100 مسجد دیگر، ساخت چندین دبیرستان، سوله بحران، کمک به ساخت چند حوزه علمیه، ساخت و سامان دهی دو مرکز نگهداری معتادان متجاهر و ... که بگذریم، بهتر بود مسئولان استان حداقل به یُمن ورود ریاست محترم جمهور، ریز هزینه کردهای دولت در حاشیه شهر مشهد را منتشر می کردند. استاندار خراسان رضوی نیز اگر چه در تیر سال گذشته مدعی شده بود «در دولت یازدهم فقط برای ایجاد مراکز و پایگاه های سلامت ۱۴۰ میلیارد تومان و برای مخابرات نیز ۸۷ میلیارد تومان و برای برخی زیرساخت های دیگر نیز میلیاردها تومان در این دولت هزینه شده است» اما مشخص نیست ریز هزینه کردهای هزار میلیاردی اعلام شده کجاست؟ جای این پرسش باقی است که با فرض صحت هزینه کرد هزار میلیارد تومانی دولت یازدهم در حاشیه شهر، آیا نباید پیگیر تخصیص نیافتن ردیف بودجه سه سال گذشته حاشیه مشهد به عنوان همان وجهه تفاوت و تمایز این کلان شهر مذهبی در مقایسه با دیگر شهرها باشیم؟ رئیس جمهور اگر چه روز گذشته اعلام کرد «دولت طرح جدیدی برای بافت فرسوده مشهد دارد که حاشیه شهر را هم  شامل می شود» اما شاید لازم باشد توضیح مبسوطی نیز در این زمینه ارائه شود که مثلا اگر قرار است در حاشیه شهر مشهد سرمایه گذاری برای ساخت مسکن صورت گیرد آیا این سرمایه گذاری با توجه به بضاعت اندک ساکنان حاشیه شهر برای تهیه مسکن، منطقی است؟ آیا سرمایه گذاران با توجه به تجربه های شکست خورده سابق برای ایجاد شهرک ها و مسکن انبوه در حاشیه شهر باز هم حاضر به سرمایه گذاری در این مورد خواهند شد؟ آیا کنترل و نظارت بر ساخت و ساز مسکن انبوه در حاشیه شهر با نظارت دقیق و اطمینان خاطر از استحکام بنای واحدهای تولید شده همراه خواهد بود یا این که نظارت فدا خواهد شد و همانند برخی تجربه های گذشته، فقط تولید، در دستور کار قرار خواهد گرفت؟ برای تخصیص ردیف بودجه ویژه به حاشیه مشهد، در کنار یکی، دو نفر از نمایندگان مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی، روزنامه خراسان و برخی دیگر از رسانه های استان از آذر ماه سال 93 سلسله پیگیری های مداومی را آغاز کردند. حاصل این پیگیری تصویب ردیف بودجه 40 میلیارد تومانی برای سال 94 بود اما با  تخصیص نیافتن  این ردیف بودجه، پرونده این ردیف برای جبران بی مهری و نبود  تخصیص، در سال 95 صد میلیارد تومان بسته شد. دلخوشی ما برای سال سوم نیز تنها به یک ردیف 75 میلیارد تومانی خلاصه شد اما متأسفانه از این ردیف نیز چیزی دستگیر حاشیه شهر مشهد نشد. برای امسال نیز فعلا قول قطعی پرداخت 30 میلیارد تومان را داریم و نمی دانیم این قول قطعی آیا به سرنوشت قول های قبلی دچار می شود یا خیر؟ رسیدن به بودجه اختصاصی برای حاشیه شهر مشهد حتما باید سند و اعتبار محکمی در مجلس داشته باشد و از ضمانت اجرایی محکم برخوردار باشد و حتما باید در آن، مشهد متفاوت با دیگر شهرهای کشور در نظر گرفته شود تا به سرنوشت این روزهای ردیف بودجه حاشیه مشهد دچار نشود. واقعیت این است که زخم های حاشیه مشهد از زمان سفر چهار سال قبل دولت تاکنون، برخلاف وعده های داده شده، نه تنها التیام نیافته بلکه در بخش هایی نیز شدیدتر شده است. البته این سخن به معنای نفی اقدامات انجام شده دستگاه های غیر دولتی و بعضا دولتی در حاشیه شهر مشهد نیست. گلایه از روند امدادرسانی به حاشیه مشهد است و میزان توجهی که در قالب اعتبارات و سرفصل ها باید به حاشیه پایتخت معنوی ایران اختصاص یابد اما یا خبری از ردیف بودجه ها برای پرکردن بخشی از چاله های فراوان حاشیه شهر مشهد نیست یا اعتباراتی که از راه می رسد اصلا کفاف مشکلات این منطقه را نمی دهد.   تردیدی نیست که در کنار ضرورت اختصاص ردیف بودجه های واقعی و کلان برای ایجاد شبکه های زیرساختی شهری، رفاهی و آموزشی در حاشیه شهر، باید برای هزینه کرد متمرکز این اعتبارات نیز برنامه ریزی مدون و قابل قبولی ارائه شود. این جاست که دوباره حرف از «سازمان اجرایی حاشیه شهر» به میان می آید؛ سازمانی که قرار بود بر تمام امور حاشیه شهر از برنامه ریزی، هزینه کرد، نظارت، پیگیری و ... مدیریت داشته باشد اما دو سال قبل معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور آب پاکی را روی دست خبرنگاران پرسش گری ریخت که از سرنوشت این سازمان سوال می کردند. اعتقاد دکتر نوبخت این بود که باید برای حاشیه شهر تلاش و هزینه کرد که دولت هم این کار را می کند و نیازی به سازمان اجرایی نیست و این یعنی قبول موازی کاری های احتمالی و تداوم ناهماهنگی هایی که طی سال های گذشته و حال در این باره وجود دارد، در حالی که با ایجاد این سازمان زیر نظر مستقیم ریاست جمهوری، استانداری، فرمانداری، شهرداری یا هر سازمان و ارگان دیگر، بی تردید برنامه ریزی و اجرا برای خدمت رسانی به حاشیه مشهد بهتر از گذشته عملیاتی خواهد شد. بدیهی است در کنار پرداختن به موضوعات اجرایی و بودجه ای  حاشیه شهر مشهد نیازمند قاعده گذاری و تعیین ضوابطی برای جلوگیری از گسترده تر شدن دامنه حاشیه شهر نیز هستیم زیرا توسعه امکانات در این بخش بدون تعیین قوانین بازدارنده برای جذب مهاجران بیشتر به این مناطق می تواند دور باطلی را رقم بزند که نتوان هیچ گاه پایانی برای آن متصور بود. بنابراین وجود سازمانی که به طور متمرکز، یکپارچه و بدون موازی کاری به معضلات حاشیه شهر مشهد بپردازد، ضرورتی گریز ناپذیر است.