تبديل فرصت به تهديد!

سال‌ها پيش وقتي با روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران منتقد برخورد شد دلسوزان بسياري هشدار دادند كه راه‌حل آسيب‌زدايي از فضاي عمومي جامعه اين نيست و اگر گاهي ناروايي نوشته شود ...
مي‌توان با سعه‌صدر اثرش را زدود و از اختلال جدي در روند اطلاع‌رساني بي‌طرفانه جلوگيري به عمل آورد. همان زمان هم گفته شد و پيدا بود كه به‌زودي راه‌ها و بستر‌ها و ابزار نوين اطلاع‌رساني از راه مي‌رسند كه كنترل چنداني نمي‌توان بر آنها داشت و اين‌گونه برخوردها جامعه را در مقابل موج‌هاي توفنده بي‌دفاع خواهد كرد. توجهي صورت نگرفت و مطبوعات افتان و خيزان با حداكثر فشارها به راه خود ادامه دادند و اقبال گسترده مردمي از مطبوعاتي كه دست به عصا بودند رو به نقصان گذاشت. نكته بسيار مهم اينكه اگر همان زمان به مطبوعات به چشم يك فرصت نگاه مي‌شد و مي‌گذاشتند روزنامه‌ها كار خود را به‌درستي انجام دهند و محدوديت‌ها در حد ضرورت اعمال مي‌شد ما شاهد نهادينه شدن فضاي مكتوب جامعه مي‌شديم، فضايي كه اتفاقا بيشتر در دست ياران ديرين انقلاب و اسلام و نظام بود. روزنامه‌ها مي‌توانستند در شرايطي مثل امروز بيش از گذشته به وظايف ملي خود عمل كنند و از آسيب‌هاي احتمالي اين روزها جلوگيري به عمل آورند. اگر مطبوعات با قدرت و جسارت و اطمينان اثرساز افكار عمومي مي‌شدند حداقل در بعد سياسي از ميدانداري شبكه‌هاي ماهواره‌اي بيگانه جلوگيري به عمل مي‌آمد و فضايي از استحكام و ثبات و فاقد آسيب‌پذيري‌هاي رايج مهيا مي‌شد. حالا فضاي مجازي با گستردگي غير قابل تصور فراهم شده است و انواع كانال‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي در حال توليد و انتشار خبرها و گزارش‌ها و تحليل‌ها هستند، اين فضا ديگر قابل كنترل كامل نيست و اگر آسيب‌پذيري هست، اگر عده‌اي بد عمل مي‌كنند واگر منافع خود را بر منافع مردم ترجيح مي‌دهند بايد نگران باشند. فيلتر كردن تلگرام كه با حكم قضايي صورت گرفته است و بنده به عنوان كارشناس مسائل حقوقي و قضايي با تجربه طولاني در اين حوزه آن را فاقد توجيهات كارشناسانه دانسته‌ام ادامه همان روند پيش گفته است و فايده‌اي اطمينان‌آور و پايدار دربرنخواهد داشت. ايجاد اختلال در روند كسب اطلاع براي حدود 40 ميليون نفر كه از قضا بسياري از آنها سياسي نيستند و كثيري از افراد در اين بستر درآمدزايي مي‌كنند با كدام توجيه حقوقي، عرفي، منطقي و جامعه‌شناسانه سازگار است؟ اگر در تلگرام تخلفاتي صورت مي‌گيرد درست مثل آن است كه در جاده‌ها و خيابان‌ها و اماكن عمومي و... تخلف از قانون انجام مي‌شود، آيا منطقي است كه جاده‌ها را مسدود كنيم و دلخوش باشيم كه ديگر از اين ناحيه تخلفي مشاهده نمي‌كنيم؟
اما نكته بسيار مهم در اين ماجرا اوضاع سياسي و بين‌المللي ايران است كه ظاهرا مورد توجه قرار نگرفته است! در زماني كه فشارهاي غربي، عبري و عربي عليه كشورمان روزافزون شده است و رييس‌جمهور متكبر و غيرمتعادل امريكا خود را براي خروج از برجام آماده مي‌كند. ايجاد يك چالش دروني آن هم در سطح وسيع چه پيامي را به جامعه منتقل مي‌كند؟ ما در جهان كنوني بعد از خداوند منان جز ملت خودمان هيچ نقطه اتكاي اطمينان‌بخشي نداريم و براي مقابله با تمركز بدخواهان بيش از هر زمان ديگر نيازمند استحكام و تعادل داخلي و خصوصا رضايت و پشتيباني مردم هستيم. بايد بگذاريم مردم بيش از پيش اقناع شوند كه دشمنان كشور چه كساني هستند؟ امريكا چه قدرت بدعهد و پيمان‌شكني است؟ با يكسو كردن فضاي جامعه، با اطلاع‌رساني‌هاي صرفا رسمي و تك‌صدايي ممكن است آن آگاهي و اراده مورد نياز داخلي جمع نشود و بيگانگان از همين نقص احتمالي حداكثر استفاده را ببرند. از طريق همين تلگرام نخبگان جامعه يك صدا شقوق و شدت خباثت اسراييل و امريكا و آل سعود را باز كردند و منطقي‌تر و اثرگذارتر از برخي تريبون‌ها كه اتفاقا بودجه‌هاي عظيم مي‌گيرند حساسيت شرايط را براي مردم تشريح كردند، چرا به دست خود اين فرصت را محدود مي‌كنيم و فضاي رسانه‌اي را براي يكه‌تازي شبكه‌هاي ماهواره‌اي برانداز مهيا مي‌سازيم. من به عنوان نماينده مردم درخواست مي‌كنم تصميم پيرامون تلگرام بنا بر مر قانون به شوراي عالي مجازي بازگردانده شود و اين شورا با توجه به جميع فرصت‌ها و تهديد‌ها در اين زمينه به يك تصميم جامع برسد.