روزنامه ابتکار
1397/02/11
ادبیات کارگری در ادبیات امروز چه جایگاهی دارد؟ کارگران مشغول کارند، احتیاجی به کتاب ندارند!
فاطمه امینالرعایاامروز روز جهانی کارگر است، کارگری که بخش بزرگی از چرخه اقتصاد کشور بر دوش او است و همه گروهها و افراد به نوعی وابسته به آنها هستند. اما دیگران چقدر به آنها توجه میکنند؟ به طور مثال کارگران در ادبیات ایران چه جایگاهی دارند؟ چرا در چند سال اخیر کمتر به آنها پرداخته میشود؟
در اروپا و آمریکا از قرن 19 آثاری درباره زندگی کارگران نوشته شد. کسانی مانند چارلز دیکنز زندگی کارگران را روایت کردند. ویکتور هوگو یا مارک تواین نیز سعی کردند تا روزگار کارگران را در قالب کلمات به تصویر بکشند. اما بهترین آثار ادبیات کارگری در اواخر قرن 19 و اوایل قرن20 نوشته شدند. امیل زولا در اروپا، جان اشتاینبک در آمریکا و ماکسیم گورکی در شوروی در این راه داستانهای مطرحی را به رشته تحریر درآوردند. در ایران هم کارگر، شرایط زندگی و دغدغههایش مورد توجه نویسندگان قرار گرفت، خصوصا در دهه 40 و 50 شمسی زندگی کارگری سوژه داستانهای بسیاری از نویسندگان مطرح شد. احمد محمود، صادق هدایت، صمد بهرنگی، بزرگ علوی، جلال آل احمد، ناصر تقوایی، علیاشرف درویشیان و ... از جمله همین نویسندگان هستند. بعد از انقلاب هم رمانهایی مثل «زمین سوخته»، «زمستان ۶۲» و «چراغها را من خاموش میکنم» هم با موضوع کارگر نوشته شدند.
کسی به کارگر اهمیت نمیدهد
اما در چندین سال اخیر چندان اثری از ادبیات کارگری در میان هزاران کتاب چاپ شده نمیبینیم. محمد علی گودینی که خود نویسنده ادبیات کارگر است در پاسخ به این سوال به «ابتکار» میگوید: ادبیات کارگری ما به دنبال روند بیتوجهی به کارگر، مورد بیمهری قرار گرفته است. بعد از دولتها سازندگی و اصلاحات تنها کاری که صورت گرفت، طبقه کارگر به عناوین مختلف نابود شد. به طور مثال کارگرانی که بلافاصله پس از استخدام بیمه میشدند و امنیت شغلی داشتند را سال به سال مورد فشار قرار دادند و این امنیت شغلی را از بین بردند تا جایی که امروز سالها است با کارگران قرارداد سفید امضا میکنند که در صورتی که خواستند با کارگر هر رفتاری بکنند. در اوایل انقلاب میگفتند، عرق کارگر مانند خون شهدا مقدس است اما امروز میبینیم که چنین تفکری در عمل پیاده نمیشود.
نویسنده کتاب «زنی با کفشهای مردانه» ادامه میدهد: من خودم6-7 رمان و مجموعه داستان کارگری نوشتهام اما هیچ کجا مورد توجه واقع نشده است. من آنها را به بخش فرهنگی وزارت کار هم فرستادم اما هیچ کجا مورد استقبال قرار نگرفت. من سالها عضو خانه کارگر بودهام، من در روزنامه کار و کارگر مینوشتم. آنها به من توجهی نمیکنند چه برسد به بخشهای فرهنگی که بخواهند به کارگر توجه کنند.
او با اشاره به اینکه در گذشته بیشتر آثار در حوزه کارگری ترجمه شده است، میافزاید: در گذشته بیشتر آثار، ترجمه از کشورهای کمونیستی بود اما در این میان تفاوت بسیار فاحشی بین وضعیت کارگران در کشورهای کمونیستی و کارگران در کشور ما وجود دارد. به همین دلیل آن داستانها چندان مورد استقبال کارگران قرار نگرفت.
گودینی با ذکر این که من خودم کارگر و قربانی این شرایط هستم، ادامه میدهد: من را که خودم کارگر هستم و ادعا میکنم 7-8 کتاب در حوزه کارگری نوشتهام را تحویل نمیگیرند چه برسد به دیگران. ممکن است نویسندگان خوبی باشند اما کارشان دیده نمیشود. در حال حاضر حتی اگر مقالهای درباره کارگر بنویسی آن را سانسور میکنند یا در روزنامهها منتشر نمیکنند. سوژههای بسیاری درباره کارگر در ذهن من وجود دارد اما دیگر دستم به قلم نمیرود، چه برسد به کسانی که با محیط کارگری آشنا نیستند یا چندان دغدغه آن را ندارند.
تضاد فکری و عملی روشنفکران، عامل گسست با ادبیات
زمانی کارگران و وضعیت زندگی و معیشت آنها بخشی از دغدغه روشنفکران جامعه بود. اندیشه چپ بخشی از طرز تفکر روشنفکران بود و توجه به کارگران هم زیر مجموعه همین نگاه بود. با وجود آنکه توجه به کارگر به عنوان بخش بزرگی از جامعه باید فارغ از نگاههای سیاسی باشد اما امروزه دیگر روشنفکران کمتر به موضوعاتی مانند معیشت کارگران میپردازند و به دنبال آن کارگر جایگاه بسیار کمرنگتری در ادبیات امروز جامعه به خود اختصاص میدهد. گودینی درباره علت این اتفاق میگوید: روشنفکران افرادی بودند که خودشان را باسواد میدانستند و کارگران را بیسواد تلقی میکردند، مطالبی را میگفتند اما چون تمام آن مطالب از سر نگاه بالا به پایین بود، سخنانشان برای کارگران اهمیتی نداشت. روشنفکران دوست داشتند کارگران را تحریک کنند که بر علیه حکومت فعالیت کنند. آنها چند سالی سنگ کارگر را به سینه زدند چون خودشان جرات نداشتند و میخواستند قیام کارگری به راه بیندازند اما موفق نشدند. به همین دلیل دیگر ساکت شدند. اما روشنفکری در واقع این است که کارگر روشن شود و روشنفکر با کارگر همذاتپنداری کند اما این روشنفکران به دنبال این بودند که در رفاه باشند و در محافل روشنفکری پز بدهند و بهرهبرداری کنند. تضاد فکری و عملی در این میان باعث گسستگی این پیوند شد.
جوایز ادبیات کارگری فرمالیته هستند
اهدای جوایز ادبی یکی از راههای دیده شدن آثار نویسندگان است. اما در این سالها چندان شاهد برگزیده شدن اثری در حوزه کارگری در این بخشها نبودهایم. گودینی میگوید: من چندین بار در این مراسم شرکت کردم اما تنها دیدم این اعمال کاملا فعالیتهای فرمالیته است. من در حوزه کارگری هم جوایز ادبی دیدهام اما به نظر من اینها به دنبال بودجه هستند. این اتفاقات باید از طریق خانه کارگر، روزنامه و خبرگزاری مربوط به کارگران انجام شود. اینها هدفشان حمایت از کارگران یا آثار مرتبط با آنها نیست. آنها فقط یک بودجهای داشتند و خواستند آن را در جایی خرج کنند.
این نویسنده درباره اهمیت وجود ادبیات کارگری میگوید: در گذشته اکثر کارگران ما بیسواد بودند. آنها هم که سواد داشتند فقط در حد خواندن و نوشتن میدانستند و چندان کتاب نمیخواندند اما جامعه کارگری امروزی ما همه دیپلم یا حتی بالاتر هستند. اگر کتابهای حوزه کارگری نوشته شود و در اختیار کارگران باشد، به نفع جامعه کارگری است. چون کارگران باید مطالعه کنند و ذهنشان باز باشد، در این صورت به همان میزان کیفیت تولیدشان هم بالا میرود اما امروز برخی فقط دم از کارگر میزنند اما فقط به دنبال سرگرم کردن او هستند.
سایر اخبار این روزنامه
رهبرانقلاب در دیدار کارگران و کارآفرینان:
اتاق جنگ اقتصادی با ایران، وزارت خزانهداری آمریکاست
«ابتکار» از تلاش ها برای اصلاح قانون انتخابات و شفافیت مالی نامزدها گزارش می دهد
آیا روحانی روی حرفش درباره نرفتن دست دولت روی دکمه فیلترینگ تلگرام می ایستد؟
صدور حکم قضایی برای زمینگیر شدن «موشک کاغذی»
علیرضا صدقی
فیلترینگ تلگرام و چند سوال ساده
ادبیات کارگری در ادبیات امروز چه جایگاهی دارد؟
کارگران مشغول کارند، احتیاجی به کتاب ندارند!
«ابتکار» وضعیت قیمت گذاری حاکمیتی و تاثیر آن در اقتصاد کشور را بررسی میکند
قیمت گذاری در ریل خطا
معماری معاصر روستاهای ایران و نقش آنها در توسعه گردشگری بررسی شد
لگدمال اصالت روستا زیر قدم های توسعه
«ابتکار» از سردرگمی مردم و مسئولان در پی تغییرات طرح ترافیک 97 پایتخت گزارش میدهد
سخنگوی دولت در نشست خبری:
اطلاعی از تغییرات در کابینه ندارم
در گفت و گوی اختصاصی «ابتکار » با دکتر علیرضا موسویزاده مطرح شد
حرکت خاورمیانه به سوی دوقطبی ایران و انگلیس
یاد باد از کلامِ پیرِ اصلاحات!
یاد باد از کلامِ پیرِ اصلاحات!
یاد باد از کلامِ پیرِ اصلاحات!