روزنامه فرهیختگان
1397/02/11
چگونه با افزایش پذیرش دکتری،چین به آمریکا رسید
برخلاف تصور عمومی که رشد کمی در مقاطع تحصیلات تکمیلی را امری مذموم تلقی میکنند اما بررسیها نشان میدهند کشورهای توسعهیافته یا درحال توسعه، تلاش زیادی برای پیشیگرفتن از سایر رقبا در این حوزه دارند و سرمایهگذاریهای بسیاری را صرفا در حوزه تاسیس دانشگاه و افزایش تعداد فارغالتحصیلان انجام دادهاند، البته این رشد کمی در موازات بهکارگیری دانشآموختگان در حل مشکلات آن کشورها همزمان دنبال میشود. یک سوال مهم؛ چین برای رسیدن به این رتبه چه کارهایی انجام داده است؟ برای بررسی شاخصهای علم و فناوری توجه به چند نکته ضروری است. یک گزارش که آخرین اطلاعات مربوط به جنبههای مختلف علم در چین را از دهه 1980 بررسی کرده شامل تعداد نیروی انسانی در علم و مهندسی (Science and Engineering (S/E)، مدارک اعطا شده در مقطع کارشناسی تا دکتری، سیاستهای دولت و سرمایهگذاریها و خروجی و تاثیر علم میشود. گزارشهای متعددی وجود دارد که با بررسی این شاخصها چین را با آمریکا و در چند نمونه با کشورهای دیگر مقایسه کردهاند. این گزارشها در یک نکته مشترکند و میگویند که دادههای مورد بررسی ما نشان میدهد چین در زمینه علم و فناوری نقش مهمی ایفا کرده است. اولینهای علمی جهان در 20 سال گذشتهبهمنظور دست یافتن به تصویری درست از تلاش کشورها برای رسیدن به عالیترین سطوح علمی، میتوان از سال 1996 شروع کرد. پایگاه( Scimago journal & country rank (SJR که مربوط به رنکینگ علمی کشورهاست نشان میدهد آمریکا از سال 1996 تا 2016 ـ با حدود 1.8 برابر کردن تولیدات علمی خود ـ رتبه اول جهانی را حفظ کرده است اما این فاصله با کشورهای رتبه بعدی کمتر شده بهطوریکه در سال 1996 تولیدات علمی آمریکا چهار برابر تولیدات رقیب رتبه دوم جهانی یعنی انگلیس است اما در سال 2016 چین جایگاه دوم را کسب کرده اما نه با فاصله زیاد چهار برابری بلکه با فاصلهای نزدیک بهطوریکه تولیدات علمی آمریکا در این سال 1.2 برابر تولیدات چین است. نکته قابلتامل دیگر حضور کشورهایی مانند هند، برزیل، ایران و ترکیه در جمع 20 کشور اول جهانی است. رتبه 16 ایران در سال 2016 درحالی است که ایران در سال 1996 در رتبه 56 جهانی قرار داشت. حالا این عقیده در ایالات متحده وجود دارد که نهتنها در ارتباط با آموزش، بلکه در زمینه صنایع دانشبنیان نیز پیشتازی آمریکا در دنیای مشترک به سرعت درحال تحلیل است. نتایج یک تحقیق نشان میدهد تنها 41 درصد شرکتهای جهانی که اخیرا در یک بررسی شرکت کردهاند ایالات متحده را مکانی «جذاب» برای تسهیلات تحقیق و توسعه جدید دانستهاند و در مقابل 62 درصد به چین رای دادهاند که حاکی از یک جابهجایی چشمگیر است.
رتبه بندی علمی کشور های جهان در سالهای 1996 و 2016 رشد قابلتوجه در تعداد دانشآموختگان
یک مرکز تحقیقاتی در شاخص نیروی انسانی براساس دادههای سرشماری جمعیت از سالهای 1982 تا 2010 برآوردی از اندازه نیروی کار در چین را به دست آورده و مقادیر آن را با آمریکا مقایسه کرده است. این تحقیق «دانشمند» را بهعنوان فردی با حداقل تحصیلات دانشگاهی و کار تعریف کرده که شامل دانشمندان فیزیکی، دانشمندان علوم زیستی، دانشمندان ریاضی و مهندسان است اما دانشمندان علوم اجتماعی را در نظر نگرفته است. مطابق شکل زیر روند صعودی در اندازه نیروی کار برای هر دو کشور مشهود است. در سال 1982، نیروی کار S / E چین 1.2 میلیون نفر بود که حدود 80 درصد نیروی کار آمریکا بود. تا سال 2010، چین 3.2 میلیون و آمریکا 4.3 میلیون نفر دانشمند و مهندس داشت که نشان میدهد رشد کلی در دو کشور مشابه بوده اما با توجه به حجم بسیار بزرگ جمعیت چین، دانشمندان و مهندسان سهم بسیار بیشتری از نیروی کار را در آنجا تشکیل میدهند. بیشترین رشد چین بین سالهای 2000 تا 2010 رخ داده است. همانطور که در ادامه خواهیم گفت این امر به گسترش آموزش عالی که از سال 1999 آغاز شده، مربوط است. حالا مهندسان سهم بیشتری از کل نیروی کار S / E در چین را نسبت به آمریکا تشکیل میدهند. بهطوریکه در سال 2010، 2.4 میلیون مهندس در چین - در مقایسه با 1.4 میلیون در آمریکا- وجود دارد. در سال 1998پس از بحثهای سیاسی بسیار، دولت تصمیم گرفت نظام آموزش عالی را گسترش دهد، بهطوریکه موسسات آموزشی از سال 1998 تا سال 2008 دوبرابر شد. تعداد دانشگاهها در چین از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰
مقایسه تعداد دانش آموختگان در چین و آمریکا چین یکهتاز صدور مدرک کارشناسی و دکتری
چین درحال حاضر رهبر بیرقیب در سطح مدرک کارشناسی است تا جاییکه در سال 2010، 1/1 میلیون نفر و بیش از چهار برابر رقم آمریکا مدرک کارشناسی به دانشآموختگان اعطا کرده است. شکل زیر میزان مدرکهای اعطا شده در مقطع کارشناسی و دکتری را در چین و آمریکا نشان میدهد که شیب افزایش چین بسیار بیشتر از آمریکاست. البته، جمعیت چین- حدود 1.3 میلیارد نسبت به ایالات متحده که حدود 300 میلیون نفر است- بسیار بزرگتر است اما تمرکز اصلی در اینجا بر روندی است که اشاره به افزایش سریع چین دارد. این رشد تا جایی بود که انجمن جهانی اقتصاد گزارش داد در سال 2016 چین 4.7 میلیون دانشآموخته در حوزههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی (هند رتبه دوم است با 2.6 میلیون دانشآموخته جدید) را در اختیار داشت؛ در حالی که این رقم در آمریکا 568هزار نفر بود. حتی پیشبینی میشود تعداد فارغالتحصیلان 25 تا 34 ساله در چین تا سال 2030 با افزایش 300 درصدی _در مقایسه با افزایش 30 درصدی در اروپا و ایالات متحده_ مواجه شود. تا سال 2030، چین و هند میتوانند بیش از 60 درصد فارغالتحصیلان در اقتصادهای بزرگ را تشکیل دهند. این گزارش میگوید بهطور میانگین چین تقریبا در هفته یک دانشگاه ساخت و این بخشی از یک انقلاب خاموش است و این کشور تغییر بزرگی در ترکیب جمعیت جهان فارغالتحصیلان به وجود میآورد، در حالی که چند دهه گذشته این ایالات متحده بود که بیشترین دانشآموختگان را داشت.
مقایسه تعداد دانش آموختگان در کشور های جهان
مقایسه تعداد مدرک های کارشناسی و دکترا در چین و آمریکا آمریکا و جذب دانشجویان دکتری
ایالات متحده بهعنوان مقصد نهایی تعداد زیادی از دانشجویان سیال در سطح جهان است. تعداد دانشجویانی که در سال 2000 در ایالات متحده ثبتنام کردهاند از 475هزار نفر به 784هزار نفر در سال 2013 رسیده است. تاکنون به سبب رقابت دیگر کشورها در جذب دانشجوی خارجی بیشتر، سهم ایالات متحده علیرغم افزایش تعداد از 25درصد جمعیت دانشجوی سیال در سال 2000 به 19درصد در سال 2013 کاهش پیدا کرده است. انگلستان، استرالیا، فرانسه و آلمان دیگر کشورهایی هستند که مقصد عمده این دسته از دانشجویان بوده است. تحصیلات تکمیلی در ایالات متحده مورد توجه دانشجویان خارجی است. برخلاف تحصیل در دوره کارشناسی، دانشجویان دکتری علوم و مهندسی ایالات متحده نسبت به چین بسیار زیادتر هستند. عمده این دانشجویان با اقامت موقت به تحصیل در دوره دکتری میپردازند. در سال 2013، خارجیانی که با ویزای موقت و نه کسانی که خارج از آمریکا به دنیا آمده باشند ولی دارای اقامت دائمند، 37 درصد جمعیت دانشجویان دکتری علم و مهندسی را تشکیل میدهند. عمده دانشجویان با اقامت موقت در مهندسی، علوم کامپیوتر و اقتصاد به تحصیل میپردازند. نگاهی به رشد علمی ایران تعداد دانشجو در دورههای تحصیلات تکمیلی در چند سال اخیر افزایش چشمگیری پیدا کرده و رهبر انقلاب در دیدار با اساتید این موضوع را یک مزیت بسیار فوقالعاده نام برده اند و البته تاکید میکنند باید برنامهریزی صحیحی نسبت به خروجی این پدیده مهم انجام بگیرد. حالا اما به نظر میرسد مسئولان نهتنها توجهی به برنامهریزی برای خروجیهای دانشگاه (با بهکارگیری درصدی از تولید ناخالص داخلی در پژوهش و ایجاد زمینه برای اشتغال فارغالتحصیلان) نداشتهاند بلکه با ایجاد محدودیت در جذب دانشجوی جدید در مقطع دکتری همان رشد کمی را هم متوقف کردهاند. توجه به این موضوع آنجایی اهمیت پیدا میکند که اساسا کشورهایی چون آمریکا و انگلیس رسما اعلام کردهاند نیروی انسانی متخصص خود را از سایر کشورها انتخاب خواهند کرد! تنها چهار کشور، چین، هند، آمریکا و روسیه روی هم سهم 45 درصدی از ثبتنامهای آموزش عالی را در اختیار دارند. دیگر اقتصادهای نوظهور که شمار قابلتوجهی از ثبتنامهای آموزش عالی را به خود اختصاص دادهاند عبارتند از: برزیل (2.6 میلیون)، اندونزی (9.4 میلیون)، ایران (4.3 میلیون)، کره جنوبی (3/3 میلیون) و ترکیه (0.3 میلیون). از سوی دیگر شمار دانشجویان مهاجر بینالمللی در آموزش عالی از 800هزار نفر در اواسط دهه 1970 به بیش از 5.3 میلیون در سال 2009 رسیده است. با این حال نرخ مهاجرت (شمار دانشجویان سیار آموزش عالی تقسیم بر کل ثبتنام در آموزش عالی) از اوایل دهه 1990 تاکنون بهطور قابلملاحظهای ثابت و کمی بیش از دو درصد باقی مانده که منعکسکننده «گرایش» ثابت به تحصیل در خارج از کشور است. دولتها با افزایش جابهجایی نیروهای ماهر خود که در حوزه علوم و مهندسی تحصیل یا کار میکردند، مواجه شدهاند بهطوریکه کشورها در جذب استعدادهای درخشان با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند. چین یکسوم از رشد جهانی دانشجویان سیار جهانی بین سالهای 2002 و 2009 بوده است و پس از آن هند. دیگر کشورهایی که جزء 20 کشور برتر از نظر رشد دانشجویان مهاجر (بر حسب مقادیر مطلق) قرار میگیرند عبارتند از کره جنوبی، ویتنام، روسیه، ایران، عربستان سعودی، نیجریه، ترکیه، پاکستان، مالزی و نپال. افزایش چشمگیر ثبتنام آموزش عالی مقیم در کشور ایران نسبت به دانشجویان مهاجر آن کمتر از متوسط جهانی است که حالا با مصوبه اخیر وزارت علوم معلوم نیست چه اتفاقی در این خصوص خواهد افتاد! فقط رشد کمی کافی نیست
شاید این سوال پیش آید که توسعه کمی چگونه منجر به توسعه کیفی شده است؟ پاسخ را میتوان در سهم درآمد ناخالص ملی در تحقیقات دانشگاهی یافت. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، هزینههای ناخالص ملی صورتگرفته در تحقیق و توسعه (R&D) را در کشورهای مختلف ردیابی کرده است. براساس برآوردهای آنها، نسبت هزینههای تحقیق و توسعه چین به ایالات متحده بهشدت افزایش یافته و از پنج درصد در سال 1991 به 44 درصد در سال 2010 رسیده است. رشد سالانه چین در هزینههای تحقیق و توسعه با 20 درصد در سال، ناشی از افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) و افزایش سهم تولید ناخالص داخلی صرفشده در تحقیق و توسعه است. در شکل زیر آخرین اطلاعات مربوط به سهم تولید ناخالص داخلی صرفشده در تحقیق و توسعه، به صورت جداگانه برای چین و ایالات متحده قابلملاحظه است. در حالی که این روند در آمریکا رکود داشته اما در چین بهطور پیوسته افزایش یافته است؛ رقمی بیش از دو برابر افزایش بهطوریکه از 0.7 در سال 1991 به 1.8 درصد در سال 2010 رسیده است. در گرافیک زیر که مقدار نسبی هزینههای تحقیق و توسعه سالانه هر کشور را نشان میدهد، میتوانید تفاوتهای نسبی در بودجه هر بخش از جهان را مشاهده کنید. این هزینهها در کشورهای آمریکای شمالی به مراتب بیشتر از سایر مناطق است، اما توجه به کشور چین نشان میدهد تلاشهای تحقیق و توسعه از چین در حال افزایش است.
سهم درآمد ناخالص ملی در تحقیق و توسعه
مقدار نسبی هزینه های تحقیق و توسعه در کشورهای جهان اقدامات عملی آمریکا
در سال 1944 روزولت رئیسجمهور وقت آمریکا از وانوار بوش، مدیر دفتر پژوهش و پیشبرد علم ایالات متحده آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم درخواست کرد که نقش علم و فناوری را در آینده این کشور ترسیم کند. بوش با ارائه گزارشی که عنوان آن را علم، آوردگاه بیپایان (Science the Endless Frontier ) گذاشت، پایهگذار سیاستگذاری علمی این کشور شد. وانوار بوش به نکتهای راهبردی هم اشاره میکند و هدف از این تلاشها را حفظ موقعیت رهبری جهان میخواند. این گزارش در شرایطی منتشر شد که خبر پرتاب اولین ماهواره فضایی در اکتبر 1957 توسط اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان کابوسی که آغاز عصرفضا و از طرف دیگر آغاز جنگ سرد بود، سیطره جهانی آمریکا را تهدید میکرد. این احساس در اواخر قرن 19 دوباره برای آمریکا تکرار شد و این کشور دریافت که برخی کشورها هرچند رتبه علمی پایینی دارند اما سرعت رشد علمی فزایندهای را طی میکنند که در صورت عدممقابله با آن تهدیدکننده جایگاه علمی این کشور خواهند شد. «انقلاب خاموش علمی»، «توفان پیشرو» و عنوانهایی مشابه این، بخشی از توصیف مجلات و پایگاههای علمی درباره رشد و احیانا پیشتازی علمی رقبای آمریکاست که در این سالها به کار گرفته شده است. جالب اینکه آمریکا نیز توجه ویژهای به این گزارشها داشته و اقداماتی را صورت داده است. برای مثال تنها درباره رشد علمی چین و آمریکا تحقیقات گستردهای انجام شده و این تحقیقات درباره دیگر رقبای آمریکا نیز به صورت دقیق صورت گرفته است. این اتفاقات درنهایت منجر به گزارشی با عنوان «فراتر از توفان پیشرو» شد که با بررسی جایگاه ایالات متحده بهمثابه فراخوان بیدارباش برای این کشور شد و گفته میشود این گزارش اثر چشمگیری بر مدیریت اوباما داشته است. واکنشها به رشد علمی ایران چه بود؟ هر چند بسیاری از توجهها به چین و پس از آن به هند معطوف شده است اما تلاش دیگر کشورها همچون ایران که در جمع 20 کشور اول دنیا قرار گرفته نهتنها نادیده گرفته نشده بلکه برای مقابله با آن نیز برنامهریزی شده است. یک پایگاه علمی درباره رشد علمی ایران در سال 2008 مینویسد: «اگر بگوییم بین سالهای 1996 و 2008 تولیدات علمی کشوری که 18 برابر شده و از 736 مقاله به 13238 افزایش یافته ایران است، ممکن است بسیاری از مردم تعجب کنند، بهویژه در کشورهای غربی که هدایت علم را برعهده دارند این نکته قابلتوجه است که ایران سریعترین میزان افزایش انتشار علمی در جهان است.» کریس لوئولین اسمیت، رئیس هیاتمدیره این پایگاه که این مطالعه را انجام داد، میگوید: «کشورهای پیشرو ضعیفتر میشوند در عوض، میتوانم بگویم شاهد افزایش در کشورهای دیگر در لیگ بزرگ هستیم.» در همین ایام پایگاه تامسون رویترز اعلام کرد ایران با ۲۰ درصد رشد در تعداد مقالات چاپشده نسبت به سال پیش در جهان رتبه اول را داراست.
گزارش عجیب نیچر: تحریمشان کنید! با چنین فضایی شاید گزارش عجیب مجله علمی نیچر که در نگاه اول نباید با عینک سیاسی به تحلیل شرایط علمی دیگر کشورها بپردازد، قابلهضم باشد. سال 2005 این مجله به ظاهر علمی مینویسد: «تعالی علمی در ایران میتواند دوباره ظهور کند، مگر اینکه با اغتشاشات یا تحریمهای بیشتر جلوی آن گرفته شود... در چند سال گذشته، این کشور پول بیشتری را در علم سرمایهگذاری کرده است حتی آیتا... علی خامنهای، که بهطور موثر مسئولیت این کشور را برعهده دارد، برای علم صحبت کرده و از کشور خود خواسته است تا «اعتمادبهنفس در تمامی زمینههای علمی» را توسعه دهند. این فراخوانی درون یک جامعه دانشگاهی کوچک است که بهشدت از میراث غنی و باستانی پیشرفت علمی ایران آگاه است.» نیچر ادامه میدهد: «در این سال حقوق و دستمزد دانشگاهیها شدیدا افزایش یافت؛ درنتیجه، بسیاری از آنها قادر خواهند بود بدون کار دوم، برای اولین بار از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979، به اهداف علمی خود بپردازند. میزان انتشارات دانشمندان ایرانی در همین حال، در مجلات بینالمللی در دهه گذشته چهار برابر شده است. اگر چه هنوز نسبتا کم است اما تاثیر متوسط تاثیرات مقالههای ایرانی افزایش یافته است.» در ادامه برای جلوگیری از پیشرفتهای علمی اینگونه پیشنهاد میدهد: «با توجه به انزوای کنونی دانشمندان ایرانی از همتایان خود در خارج از کشور، تحریمهای اقتصادی ایالات متحده باعث میشود آنها برای سفر به جلسات در ایالات متحده با مشکلاتی مواجه شوند.»
گزارش پایگاه تامسون رویترز از رشد علمی ایران
سایر اخبار این روزنامه
اساتید بسیجی نقش موثری در انتقال مفاهیم انقلابی به دانشجویان برعهده دارند
امسال جای خالی طنز در قاب افطاری صداوسیما
تلگرام مسدود میشود
8 نکته کلیدی در انتخاب رشته دکتری دانشگاه آزاد اسلامی
شهید مطهری و منتقدانش
اتاق جنگ علیه اقتصاد ایران
وزارت خزانه داری آمریکا برای تحریم ایران چه کرد
چگونه با افزایش پذیرش دکتری،چین به آمریکا رسید