شهردار سیاسی، اجرایی و متخصص باشد

اصلاح‌طلبان خاطرات تلخی از دوره اول شورای شهر تهران دارند و بیشتر مردم تجربه اختلافات و مصاحبه‌هایی که اعضا شورا علیه یکدیگر انجام می‌دادند را به یاد دارند، اما همه مشکلات شورای اول شهر این نبود. بخشی از مشکلات این بود که برخی از اعضای شورای شهر به هوای سمت‌های مختلف از شورا خارج شدند و انسجام اولیه این شورا بهم ریخت. در این راستا هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر کسی از اعضای شورا بخواهد شهردار شود روز دیگر یکی دیگر از اعضا معاون شهردار نشود یا در انتخابات مجلس کسی از شورا برای نمایندگی مجلس یا حتی پست‌های دیگر خارج نشود. همیشه نیز دلایلی وجود دارد که آن کار مهم است. به‌نظر می‌رسد که واقعا اگر کسی برای شورای شهر انتخاب شده تعهدی نسبت به مردم شورای شهر تهران دارد و مردم این آمادگی را ندارند که هر لحظه کسی از شورا خارج شد شخص دیگری را جایگزین کنند، ضمن اینکه قانونش نیز چنین نیست. درقانون شورای شهر انتخابات میان دوره‌ای نداریم و در صورت خروج عضوی از شورا از اعضای علی‌البدل جایگزین می‌شوند. حال این نکته پیش می‌آید که اگر مردم می‌خواستند به اعضای علی‌البدل رای بدهند رای آنها در انتخابات چیزی غیر از این بود که در سبد آرای مردم تهران دیده شد. بنابر این به نظر می‌رسد که واقعا اختیار دست خود اعضای شورای شهر نیست بلکه اختیاری است که مردم با انتخاب آنها بر دوششان گذاشتته‌اند. درست است که یک عضو شورای شهر قانونا می‌تواند استعفا داده و از شورا خارج شود، اما اخلاقا و با نگاه به جامعه این کار متین و معقول نیست. شورای شهر نقش بسیار کلیدی و مهم دارد و اعضای شورا می‌توانند کارساز باشند. بنابر این هر‌ کدام از اعضای شورا که در حال فعالیت هستند کم از شهردار ندارند. درست که شهردار بعدا چهره معروف‌تری خواهد بود و اختیارات اجرایی بیشتری خواهد داشت، اما به هر حال اعضای شورا شهر نیز از جایگاه بالایی برخوردار هستند. افرادی که لطف کردند خود را در معرض انتخاب مردم قرار دادند لطف خود را تکمیل کرده و دوره کامل خود را در شورا بمانند. از طرف دیگر افراد کارآمد، با تجربه و خوبی بیرون از شورا وجود دارند که می‌توانند برای قرار گرفتن در پست مدیریت شهری مورد توافق و وفاق تمام احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب قرار گیرند. به هر صورت حرکت اصلاح‌طلبانه ائتلافی است و اصلاح‌طلبان یک حزب ندارند و احزاب متعددی هستند. جبهه اصلاح‌طلبی بسیار بزرگ‌تر از آن است که یک حزب بتواند آن را مدیریت کند. البته ممکن است روزگاری این اتفاق بیفتد و اصلاح‌طلبان حزب واحد تشکیل دهند، اما در حال حاضر این اتفاق نیفتاده است. بنابر این تکثر نظر در اصلاح‌طلبان را باید به رسمیت بشناسیم، همانطور که در همه کارهای مشترک دیگر اصلاح‌طلبان چنین تکثری وجود دارد. مادامی که کاری غیر اخلاقی صورت نگیرد و کار جمعی ملاک باشد و اعضای شورا نیز بر روی ملاک و معیار قانونی حرکت کنند دیدگاه‌های متفاوت و حتی کاندیداهای متفاوت نیز اشکالی ندارد. گرچه آنطور که از ترکیب فراکسیون‌های مختلف در شورای شهر شنیده می‌شود هیچ‌کدام نمی‌توانند بدون همکاری با سایر فراکسیون‌ها کسی را به شهرداری برسانند. بنابر این ناگزیرند که با یکدیگر همکاری کنند. اگر هم فرض بگیریم که این دوره طولانی‌تر شود و شهرداری تهران بلاتکلیف و سست اداره شود، قطعا امتیازی منفی برای اعضای شورا شهر خواهد بود. البته با بزرگانی که در شورای شهر وجود دارند و عقلانیتی که حکمفرماست مسائل به خوبی توسط خود اعضای شورا حل خواهد شد. اعضای شورا باید مراقبت کنند که با خود تنشی را به داخل احزاب نبرند و احزاب را در معرض اختلاف با یکدیگر قرار ندهند، احزاب نیز باید با یکدیگر دست همکاری داده و با هم به نتایج مشترکی برسند و اختلاف خود را به صحن شورای شهر نبرند و بخشی از آن را بیرون از شورا با یکدیگر حل و فصل کنند. از طرف دیگر شهردار تهران در جلسات هیأت دولت شرکت می‌کند و با وزارتخانه‌ها درگیر است و دستگاهی خدماتی است اما در عین حال حرکت‌های فرهنگی و سیاسی داشته و با قوای مختلف سروکار دارد. از این جهت شهردار تهران نباید صرفا مهندس یا مدیر تکنوکرات اجرایی باشد بلکه باید حتما در مسائل سیاسی دستی داشته باشد و درک و تجربه سیاسی بالایی داشته باشد. از طرف دیگر شهرداری دستگاهی تخصصی است و شهردار باید کسی باشد که نسبت به اداره شهر دیدگاه داشته باشد و در کارهای اجرایی از خود لیاقت و توانمندی بروز داده باشد. خوشبختانه افرادی هستند که هر دوجنبه سیاسی بودن و تخصصی بودن را دارند و لزوما اینکه احساس کنیم شهردار باید مهندس ساختمان باشد نیست، اما اگر کسی باشد که با مسائل شهری و شهر سازی آشنایی داشته باشد قطعا بسیار مفیدتر خواهد بود.
* استاد دانشگاه