چرا فیلترینگ؟

بعد از انقلاب مشروطه و با تاکید بر انقلاب اسلامی، ملت ایران همواره ‌دنبال اجرای قانون، نه ‌یک کلمه کمتر و نه یک‌کلمه بیشتر بوده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی و اجرای آن مورد تایید اکثریت ملت ایران است. در فصل سوم قانون اساسی به صراحت به حقوق ملت تایید شده ‌است؛ هرچند سایر فصول نیز مستقیم و غیر مستقیم بر‌حقوق مردم تاکید دارند. در فصل سوم قانون اساسی برآزادی اجتماعات مهر تایید زده شده وحق هرگونه شنود مکالمات مردم، طبق این اصول ممنوع ‌است و شهروندان از آزادی عمل برخوردارند. این اصول نه تنها شهروندان، بلکه نمایندگان مجلس را هم مجاب کرده که از آزادی عمل برخوردار شده و از حقوق ملت دفاع کند. عده‌ای خود را فراتر از قانون دانسته و نظرات شخصی خود را تفسیر قانون تلقی می‌کنند و عملکرد‌شان باعث عدم اعتماد عمومی در جامعه می‌شود. اعتماد عمومی در هرجامعه‌ای سرمایه اجتماعی است. زمانی که به این سرمایه که نمی‌توان قیمت برای آن تعیین کرد، خدشه وارد شود، آنگاه دولتمردان باید به ابزارهای دیگری برای هدایت جامعه تمسک بجویند. اگر سرمایه اجتماعی در جامعه وجود داشته باشد با کمترین هزینه و با مشارکت بالای مردم می‌توان شرایط خوبی را تجربه کرد. اما هرجا این سرمایه اجتماعی دچار خدشه شود، آنگاه برای پیشبرد امور باید به روش‌های دیگری مانند فیلترینگ و... توسل جست. درحالی که تمسک به ابزارهای سلبی در کنترل جامعه شدنی نیست. آن هم در جهان امروز که جهان ارتباطات است و کمتر دولتی از محرومیت و انسداد در انتشار اخبار استفاده می‌کند. زیرا در کمترین زمان مردم به اطلاعات مورد نیاز دست می‌یابند. اگر در چنین شرایطی قرار بگیریم آن جامعه دچار بی‌اعتمادی شده و توجه به سایر منابع خبری بیشتر می‌شود. امروز در کشورهای مختلف دنیا تجارب ارزشمندی در عرصه اطلاعات به‌دست آمده است اما در کشور ما برخی از مسئولان حاضر به استفاده از این تجریبات نیستند و تصور می‌شود که می‌توان از فیلترینگ برای جلوگیری از برخی مشکلات استفاده کرد. واقعیت آن است که برای عبور از بحران‌ها باید از متخصصان جامعه کمک گرفت نه اینکه به ابزارهای قهری متوسل شد. زیرا در این صورت بحران‌ها نه تنها کاسته نمی‌شود، بلکه تشدید می‌گردند.
* کارشناس مسائل سیاسی