روزنامه اعتماد
1396/12/13
كنشگران عصراني
قريب به يك دهه است كه نوع رفتار سياسي اصلاحطلبان تبديل به يك نقطه عطفـي در تاريـخ كنشگري ...سياسي جمهوري اسلامي ايران شده است و از سوي ديگر براي برخي از سطحي انديشان عرصه سياست اين تلقي به وجود آمده است كه اصلاحطلبان فقط به عرصه قدرت ميانديشند. اگر كمي به عقب بازگرديم و به عنوان مثال نقطه عطف 88 را مد نظر قرار دهيم كه امروز بيش از 8 سال از آن واقعه ميگذرد، بر همگان روشن شده است آنچه را كه اصلاحطلبان بعد از روي كار آمدن دولت احمدينژاد فرياد ميزدند و براي آن هزينههاي بسيار سنگيني از حبس، حذف و حصر پرداخت كردند موضوع درستي بوده است به حدي كه امروز طرفداران و هواداران
ديروز احمدينژاد معتقد به رخدادهاي پشت صحنه سياست شدهاند و رسما آن را اعلام ميكنند.
يعني همان موضوعي كه اصلاحطلبان بابت اعلام آن هزينههاي سنگيني براي آن پرداخت كردهاند. اما از سوي ديگر اصلاحطلبان در باور به اين موضوعي كه به آن اشاره شد يعني بيراهه رفتن بخشهاي جدي از حاكميت، در سال 92 به اجبار با حداقل امكانات، بايد بازي سياسي خود را مطابق بر واقعيت زمانه پيش ببرند.
در انتخابات 92 اصلاحطلبان با اتخاذ يك رويكرد عصري و زمانبندي ماهرانه تاكتيكي را در پيش گرفتند كه سبب شد تا راه تنفسي اين جريان بيش از پيش باز شود؛ يعني حمايت از نامزدي كه مانع تداوم خط پيشين اجرايي در نظام سياسي كشور باشد.
فلسفه همراهي اصلاحطلبان با روحاني به عنوان يك شخصيت تاريخي اصولگرا فقط همين بود و بس؛ اين رويكرد در انتخابات سال 94 مجلس نيز اتخاذ شد با اين هدف كه نظام قانونگذاري پيشين كه سه مجلس هفتم تا نهم را تجربه كرده بود تغيير مسير داده و يك مجلس متفاوت پديد آيد.
به عبارت ديگر اتخاذ سياست و تاكتيكهاي حداقلي براي پيشبرد اهداف بخشي از جامعه مدني يا به عبارتي نجات ملي كشور همه فلسفه همكاري اصلاحطلبان با نيروهاي موسوم به اعتدال و حتي اصولگرايان معتدل معطوف به اين جمعبندي بود.
اگرچه امروز برخي بر اين باورند كه اصلاحطلبان همه داشته خود را در اين راه هزينه كردهاند اما بايد توجه داشت كه اصلاحطلبان آنچه را كه كامل هزينه كردهاند، هزينه براي نه به پيشا 92 بود و در مجلس نيز هزينه نه به پيشا 94بود و لا غير.
اگرچه از نظر اصلاحطلبان آقاي روحاني كه كماكان مورد تاييد اصلاحطلبان است بسياري از خواستههاي مدني اصلاحطلبانه مردم را نتوانسته برآورده كند «با علم به محدوديتهايي كه دارد اما در عين حال در حيطه قدرت قانوني خود» اما با درايت و تدبير نسبي كه در دولت و مجلس جديد پيش آمد به نظر ميرسد جامعه اطمينان پيدا كرد كه نه در حوزه قانونگذاري و نه در حوزه اجرايي كشور، رويه گذشته ديگر تكرار نخواهد شد.
هرچند با ورود نسل جديد به مطالبهگري اجتماعي مطالبات افزونتر شده است و اصلاحطلبان نيز بر اين باورند كه اگر رخدادهاي بزرگي يا به عبارتي ديگر رخدادهاي نسبي كه رضايتبخش جامعه مدني باشد و در آينده نزديك صورت نگيرد احتمال كنشگري اجتماعي به مراتب در مقياس بزرگتر از كنشگري دي ماه 96 احتمال دارد اما بدون شك اصلاحطلبان با اين واقعيت كه اين مطالبهگري حقيقت اجتماعي داشته و بايد مورد توجه قرار گيرد و از سوي ديگر خواهان بههمريختگي ساختار سياسي جمهوري اسلامي نيستند، اقتضاي حال جامعه و روابط ملي و بينالمللي
در انتخابات پيش رو نيز تصميم عصري خواهد گرفت.
اصلاحطلبان هر كار و هر تصميمي كه شرايط زيست اجتماعي براي انسان ايراني را راحتتر كند در آن دخالت و حركت سياسي خود را بر اساس آن تنظيم خواهند كرد.
اما اصلاحطلبان، اصولگرايان و جريانات خاص و ويژهاي در عرصه حاكميت كه روزگاري اين واقعيت هارا باور داشتند تغييراتي كه در لايههاي اجتماعي رخ داده را نميتوانند باور كنند. اصلاحطلبان بر اين باور هستند كه روند تصميمگيري كنشگران سياسي بايد به گونهاي باشد كه نه تنها از تحريك اجتماعي جامعه خودداري كنند بلكه فضاي بازتر سياسي، اجتماعي و فرهنگي را در عين توجه به مسائل معيشتي مردم فراهم كنند در غير اين صورت، اين احتمال ميرود كه در آينده نهچندان دور نهتنها دو جريان سياسي كشور بلكه جريان سوم حاكميت نيز در كليت خود مخاطب اجتماعي نداشته باشد.
بدون ترديد اصلاحطلبان با نگاه به حداقل هزينهپردازي اجتماعي براي مردم وارد كارزارهاي انتخاباتي به نفع مردم خواهند
شد و تصميمي مناسب با شرايط عصري خواهند گرفت.
سایر اخبار این روزنامه