اهداف سفر اردوغان به مسکو

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*‪-‬ رجب طیب اردوغان روز پنجشنبه برای حضور در ششمین نشست شورای عالی همکاری‌های ترکیه و روسیه و گفت و گو با پوتین به مسکو سفر کرد؛ رویدادی که مانند دیدار پیشین روسای جمهور دو کشور در آگوست 2016‌ می‌تواند اقدامی راهبردی باشد.در نگاه نخست این سفر اردوغان را باید تلاشی سازمان‌یافته از سوی ترکیه برای خروج از انزوای خود‌ساخته‌ای دانست که زمینه‌های آن از سال 2011 و به دنبال بحران سوریه فراهم شده بود. در واقع اصرار آنکارا در براندازی دولت قانونی بشار اسد موجب بالکانیزه شدن بحران سوریه شد و هم بار مصائب نظام سیاسی ترکیه را افزایش داد. بحران سوریه سبب شد راهبرد تنش صد، جای راهبرد تنش صفر با همسایگان را بگیرد. نتیجه این تکاپو سبب شد ترکیه با همسایگان خود به ویژه ایران و بازیگران فرا‌منطقه‌ای از جمله روسیه و آمریکا مشکل پیدا کند. هم‌اینک عادی‌سازی روابط با روسیه را باید در حکم جبران مافات بابت فرصت‌هایی دانست که مقامات تراز اول ترکیه از فاصله 2011 تا‌کنون از دست داده‌اند. دومین هدف اردوغان در این سفر را باید تلاش برای عادی‌سازی روابط با روسیه در راستای برقراری صلح و ثبات در منطقه دانست. تعقیب چنین هدفی از شروع ماجرای سقوط جنگنده روسیه در خاک سوریه ریشه دارد. در این ارتباط باید خاطر‌نشان کرد که ترکیه با هدف آنکه می‌تواند از ناتو به عنوان عقبه استراتژیکش امتیاز بگیرد، دست به سرنگونی جنگنده زد. به عبارت دیگر ترکیه بر سر ماجرای سقوط جنگنده روسی و ترور سفیر این کشور در آنکارا تماما روی همراهی ناتو با خود حساب باز کرده بود، دلیل ترکیه هم از همراهی روسیه با دولت قانونی سوریه ناشی می‌شد و حتی از تحریم‌های مسکو و خطر جنگ هراسید. این اقدام ترکیه سبب شد که مقامات ترک وعده امتیازاتی را از غرب بر سر توافق با اتحادیه اروپا در مورد مهاجران و دریافت وعده‌هایی در خصوص سهولت عضویت در اتحادیه اروپا و همچنین بهره‌مند شدن شهروندان ترک از قانون منع ویزا برای سفر به کشورهای اروپایی بگیرند‌ اما این وعده‌ها رویا و سرابی بیش نبود. به این ترتیب و با تعلل اروپا در انجام این وعده‌ها زمینه به گونه‌ای رقم خورد که مقامات ترکیه از غرب اندک‌اندک فاصله بگیرند و از در دوستی با روسیه درآیند. به دنبال تمهید این شرایط اردوغان از پوتین معذرت‌خواهی و نامه‌هایی را نیز برای پوتین ارسال کرد.از طرفی این سفر ریشه در راهبرد‌های پاندولی و فرصت‌طلبانه مقامات حزب عدالت و توسعه در سیاست خارجی دارد. در این میان آنچه موجب باز‌تعریف این راهبرد‌ها در وقت حاضر شده بی‌ارتباط با مواضع آمریکا درخصوص کردها و همچنین برخی از موضوعات پسا‌کودتا نیست. در این ارتباط آنچنان که از الگو‌ها و کنش‌های رفتاری اردوغان بر‌می‌آید، او نسبت به مواضع آمریکا نسبت به عاملان کودتا و نحوه همکاری با ترکیه بر سر استرداد گولن به عنوان عنصر کلیدی بروز کودتا دلخوری نشان داده است. به واقع دیدار اردوغان با پوتین را باید نوعی دوری بیشتر از آمریکا دانست. حال با توجه به این سفر اردوغان می‌خواهد نشان دهد که هر چه فشار غرب به ویژه واشنگتن بر آنکارا بیشتر شود ترکیه به روسیه نزدیک می‌شود.و آخر اینکه گرم شدن رابطه روسیه- ترکیه و همچنین قرار گرفتن آنکارا زیر چتر پوتین با توجه به منازعات تصاعدیابنده غرب و روسیه در ادوار اخیر، به معنای دلگرمی روسیه در آینده منازعات خواهد بود‌ چراکه ترکیه در شرایط حاضر و با توجه به سیال بودن دوستی در نظم آنارشیک و پر‌آشوب نظام بین‌الملل، در‌صدد ایفای نقش رهبری در خاورمیانه‌ است. بدون تردید‌ همسویی و نزدیکی راهبردی با روسیه، ترکیه را در ایفای نقش رهبری کمک بیشتری خواهد کرد. در مقابل، روسیه نیز خواهد توانست در سایه همسو کردن ترکیه به خود، در منازعات آینده با غرب یک سر و گردن بالاتر ظاهر شود و همچون دوران جنگ سرد و سایر منازعات هزاره سوم عملکردش در مقابل غرب مخدوش و محدود نشود.
* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
‏S.Harsani.k@gmail.com