ستارخان کجاست؟

هومن جعفری- تشکری هم داشته باشیم از هواداران فوتبال در ایران که یک جوری دارند عصاره کار را در‌می‌آورند که دیگر نه از تاک نشانی بماند نه از تاک‌نشان. طرفداران تهرانی به طرفداران تبریزی فحش می‌دهند، طرفداران تبریزی به طرفداران تهرانی فحش می‌دهند، وسط این دعوا مسوولان همه در خواب ناز مشغول خر و پف، شعار و بنر خلیج عربی وسط ورزشگاه تراکتوری‌ها در حال نظربازی با دوربین‌ها،
ما همه محو تماشای نگاهت
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
یادم آمد که یک روزی با هم از آن کوچه گذشتیم


از خلوت دلخواسته اثری نبود نگشتیم
جنگ بود و موشک بود و ترکش بود و باکری بود و خیلی‌های دیگر هم بودند
اما از خلیج عربی خبری نبود
بود بچه‌ها؟ بود عاشیق‌ها؟ بود با‌معرفت‌ها؟
نبود. هیچ وقت نبود. شما هم نگردید. هیچ وقت نیست.
بوی کبابش را هم باور نکنید که کباب خلیج عربی به بدن من و شما نمی‌چسبد.
با نان بربری تازه باید پنیر لیقان خورد و ریحان تازه و چای شیرین لیوانی.
آدم از گشنگی کارش به خوردن برگ درختان تبریز برسد شرف دارد که بخواهد کباب اجنبی بخورد.
باور نمی‌کنید از ستارخان بپرسید.