روزنامه جهان صنعت
1396/10/12
گوشهای سنگین
امید پورعزیز - دور اخیر اعتراضهای خیابانی در ایران شاید به تازگی رخ داده و جامعه را در بهت فرو برده باشد ولی بدون شک مدتهاست که بسیاری از کارشناسان مستقل و دلسوزان واقعی مملکت هشدار آن را داده بودند. حتی اگر چنین هشدارهای مکرری هم در کار نبود، با یک پژوهش آماری ساده و پیشپاافتاده در مورد شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میشد این نابسامانیها و معضلات عمیق را پیشبینی کرد. ولی آنچه در این بین جای بسی تامل دارد این است که عدم تمایل و وجود اراده واقعبینانهای برای لمس چنین واقعیتهای عیانی عملا اوضاع را به این سمتوسو برده است.به عنوان نمونه وزارت کشور ادعا میکند این اعتراضات مردمی هیچگونه مجوز قانونی نداشته و مردم را از آن برحذر میدارد و از طرفی حق کلی اعتراض و انتقاد مردمی را به رسمیت میشناسد. ولی دیگر به این بعد ماجرا اشاره نمیکند که دقیقا چه حزب مستقل مردمی و نهادی مدنی باید تقاضای چنین مجوزهایی را کنند و در صورت ارائه نیز چه تضمینی برای مقبول افتادنش وجود دارد. وقتی عملا هیچ نهاد مردمنهاد مستقلی به رسمیت شناخته نشده و تقریبا تمام نهادهای به ظاهر صنفی همچون خانه کارگر یا سایر نهادها و صنوف مشابه کاملا کنترل شده و در اختیار بودهاند، آیا واقعا کورسوی امیدی در جامعه برای پیگیری معضلات صنفی، اجتماعی و سیاسیاش در چارچوب نهادهای مدنی و قانونی باقی میماند. وقتی حتی سازگارترین و همسوترین طیفهای سیاسی از جمله اصلاحطلبان حلیمالطبع نیز تحمل نشده و سختگیرانهترین کنترلها بر آنها روا داشته میشود و آنها باز خود را با شرایط موجود تطبیق میدهند و در کش و قوس این بدهبستانها و تطبیق دادنها به راستی رسالت اصلی یک نیروی سیاسی مردمی و اراده مستقلش زیر سوال نمیرود؟!حال مردم به چه امیدی باید خواستههای متعدد خویش را در چارچوب چنین نهادهای آزمودهشدهای پیگیری کنند و در اینجاست که در مورد بسیاری از ادعاها جای بسی تردید و سوال است.وقتی رییسجمهور کشور در چارچوب جملاتی به ظاهر معقول و منطقی حق اعتراضات مردمی را به رسمیت شناخته ولی کوچکترین اشارهای به ظرفیتهای عملی موجود کشور و حافظه تاریخی جامعه نمیکند، چندان ساده نیست که افکار عمومی جامعه با چنین کلیشههایی متقاعد شوند.طی یکی، دو سال اخیر شخصیتهای دانشگاهی، حقیقی و حقوقی متعددی بارها و بارها در مورد آسیبهای اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و بالاخص سیاسی هشدار داده و سعی کردهاند مسوولان خفته را بیدار کنند و اذهان متولیان امر را برای اتخاذ راهکارهای عملی همراه سازند ولی به دلیل تنگنظریها و تحلیلهای غلط به صورت مرتب این هشدارها جدی انگاشته نشده و در بر همان پاشنه سابق چرخیده است. به عنوان نمونه طرح آشتی ملی از جانب هر کس و با هر رویکرد سیاسیای که عنوان شد، در مقاطعی میتوانست به ترمیم برخی از این گسستهای عمیق و بحرانزا کمک کند ولی همچون اغلب موارد دیگر این قبیل پیشنهادات با سوءظن انگاشته شده و تقریبا هیچ گام عملی و مثبتی برای پرهیز از بحرانی شدن بسیاری از کاستیها برداشته نشد که نشد.باید این را در نظر داشته باشیم که جوامع بشری در تمام نقاط دنیا از نظر ظرفیتهای انسانی و اجتماعی مثبت و منفی بسیاری اشتراکات یکسانی دارند و وقتی به عینه مشاهده میکنیم در جوامعی که در شرایط مشابه و مضیقههای یکسان گرفتار میشوند واکنشهای بحرانزایی را از خود بروز میدهند و مردم ایران نیز مستقل از این تجربهها نخواهند بود. مشکلات معیشتی و صنفی، بیکاری، انزوای جهانی و فشارهای سیاسی و اجتماعی هر جامعهای را دیر یا زود به سمت بحران سوق خواهد داد و هیچ دستگاه حکومتی مقتدری قادر نخواهد بود در درازمدت در مقابل خواستههای بحق مردم ایستادگی کند. لذا ضامن سعادت هر کشور و حکومتی این است که هوشیاری بالا و گوش شنوایی برای درک زودهنگام معضلات و خواستههای مردمش را داشته باشد و قبل از اینکه بیش از این دیر شود استراتژی شفاف و قانعکنندهای برای مسوولیتپذیری و دغدغهمندیاش برای مردم ارائه کند پیش از اینکه آب رفته را نتوان به جوی بازگرداند.
omid.pouraziz@gmail.com
سایر اخبار این روزنامه
مردم می خواهند فضا بازتر شود
مزایدههای خصوصیسازی شکست میخورد
بررسی «جهان صنعت» از سختتر شدن کسبوکار در کشور؛
ادامه اعتراضات در کشور؛
کمیسیون تلفیق تصویب کرد؛
بی خبری،خوش خبری نیست
عملکرد صداوسیما در زمینه ناآرامیهای چند روز گذشته؛
مصرف «گل» به سن دانشآموزان رسید؛
آمار فاجعهبار نیمکت تیمهای خصوصی لیگ برتر؛
منهای طنز!
سخن بزرگان در این روزها!
دولت در بازار ارز و طلا دخالت نکند
سعید مدنی، پژوهشگر مسایل اجتماعی در تحلیل اعتراضات اخیر:
اصرار بر تکرار اشتباه
«هیس» راه چاره نیست
گوشهای سنگین
ادامه رشد اقتصادی در 2018
«هیس» راه چاره نیست
گوشهای سنگین