ما مردمان موقتی!

امیرحسین میراسماعیلی- کم‌کم در حال رسیدن به این نتیجه هستم که ما مردمانی «موقتی» هستیم، یعنی هدف از آفرینش‌مان برای انجام کارهای موقت است و کارشان که تمام شود، ما را روی طاقچه قرار می‌دهند تا دفعه بعدی. مثلا پس از وقوع هر زلزله‌ای به «ملت همیشه در صحنه» تبدیل می‌شویم و باید پول‌مان و خون‌مان و سایر نقاط‌مان را در اختیار مسوولان قرار دهیم. یا زمانی که نیاز به حضور حداکثری در خیابان‌ها باشد، وظیفه اخلاقی ملت خداجوی حکم می‌کند تا به کف خیابان‌ها بیایند و مشت‌شان را تا آرنج در دهان استکبار کنند. انتخابات را هم که اصلا خلق کرده‌اند برای ما و «مگه میشه نریم پای صندوق دیوونه؟» اما مشکل از جایی شروع می‌شود که ما به قول‌مان عمل کرده‌ایم و نوبت به وفای به‌عهد آنان می‌رسد. ناگهان دچار فراموشی چهارساله می‌شوند و چیزی یادشان نمی‌آید: «چی؟ ورود به ورزشگاه؟ اشتغال؟ حقوق زنان؟ کنسرت توی مشهد؟ بچه شدی مگه بابا امکان نداره، حالا چهار سال وایسا ببینم چیکار میتونم بکنم برات...»
فرقی هم نمی‌کند که فرد مورد اشاره چه کسی باشد؛ از نمایندگان شورای شهر و مجلس شورای اسلامی حساب کنید تا نمایندگان مجلس خبرگان و رییس‌جمهور و حتی بزرگ جبهه اصلاحات. تا همین چند ماه پیش دائما «تَکرار» می‌کرد که آینده مملکت در صندوق رای نهفته است و اگر رای بدهیم چنان می‌شود و اگر رای ندهیم چنین، اما حالا پس از دو روز انتقاد مردم از عملکرد اقتصادی دولت و لایحه بودجه به رگ غیرت ایشان برمی‌خورد و منتقدان متهم می‌شوند به «دسیسه‌چینی» و «راه‌اندازی موج تخریب برای مایوس کردن مردم!» چرا؟ چون خر از پل گذشته است و در این مواقع سیاست اقتضا می‌کند که اطرافیان شما بشوند «مردم» و مردم تبدیل به «دسیسه‌چینان» شوند. راستی آیا آقای تَکرارکننده شنیده‌اند که اسحاق جهانگیری هم در حکمی هرگونه انتقاد مدیران دولتی از لایحه بودجه را ممنوع کرده؟ آن کسی که می‌گفت «زنده باد مخالف من» حالا کجاست؟ نگرانش شدیم...