آزمون سرنوشت‌ساز برانکو

آنچه این روزها در پرسپولیس می‌گذرد، آینه تمام‌قدی است که مدیریت ناکارآمد و ویرانگر ورزش و به‌طور خاص فوتبال ما را به نمایش می‌گذارد.
پرسپولیس پس از سال‌ها که از پریشانی و بی‌ثباتی در مدیریت- از اداری و اجرایی گرفته تا روی نیمکت و داخل زمین- و در نهایت ناکامی در کسب قهرمانی رنج می‌برد، یکی دو سالی بود که روی نوار موفقیت گام برمی‌داشت؛ رویدادی که به طور قطع در شوره‌زار ورزش ما اگر نگوییم از سر قضا و قدر و تصادف رخ داده بود، به طور قطع حاصل تحول ناگهانی و 180 درجه‌ای مدیریت هم نبود بلکه آن را باید حاصل یک تصمیم استثنایی و درست در راستای گماردن مهره‌های به‌طور نسبی کارآمد اداری و اجرایی و بالاتر از آن به کار‌گیری یکی از مربیان موفق کروات و امتحان پس داده در فوتبال ایران دانست.
برانکو با نشستن روی نیمکت پرسپولیس و استفاده از چند بازیکن بزرگ و باتجربه در کنار جوانان مستعد و آینده‌دار، تیمی را ساخت که از منظر تاکتیک‌پذیری، تکنیک فردی و گروهی و در کنار دیگر عوامل فنی از نظر برخورداری از دسیپلین لازم برای انجام موفق کار گروهی در سال‌های اخیر در فوتبال کشور کمتر دیده شده بود که حاصل آن را هم تا چند هفته پیش دیدیم، تا جایی که پرسپولیس همه عوامل قهرمانی را داشت، مگر اینکه یکی از ستون‌های موفقیت در هر کار گروهی از جمله نظم و اطاعت‌پذیری و همدلی نزد بازیکنان از میان برود، آفتی که آتش آن سرانجام به خرمن پرسپولیس افتاد و دودش قرار است به چشم فوتبال کشور برود.
هنگامی که برانکو در برنامه 90 از اردوی تیم ملی انتقاد کرد و زمانی که مربی پرتغالی که گویی تیم ملی ملک طلق ایشان است و همه از وزیر و رییس فدراسیون و دست‌اندرکاران باشگاه‌ها و اصلا مردم ایران دست نشانده بلافصل ایشان هستند، در یک اقدام تلافی‌جویانه به تضعیف پرسپولیس پرداخت و همزمان بازیکنان پرسپولیس هم با این تصور که در آستانه دربی بهترین فرصت برای گرفتن حقوق‌شان به حساب می‌آید، دست به اعتصاب یک روزه و کاملا دور از منطق زدند و همچنین زمانی که دربی 89 به ضرر پرسپولیس تمام شد و درگیری کلامی یکی دو بازیکن مقابل میلیون‌ها طرفدار حاضر در ورزشگاه و مقابل تلویزیون بالا گرفت و زمانی که طارمی و رضاییان به قول خودشان بدون اطلاع سرمربی هوس تکرار پنالتی زدن مسی- سوارس به سرشان افتاد و اصلا هم فکر نکردند که اگر کارشان نمی‌گرفت چه بر سر پرسپولیس می‌آمد و هنگامی که کی‌روش یکباره از بازیکنان سرخ پوش به سوی آبی‌ها چرخید که اگر بخشی از آن را باید به حساب درخشش جوانان استقلال ریخت، به طور قطع بخش عمده چنین تصمیمی شخصی و تلافی‌جویانه به نظر می‌آید که به طور قطع برآمده از ضعف و انفعال مدیران ورزش کشور است، همه و همه دست به هم داد تا آتش زیر خاکستر در اردوی امارات شعله‌ور و آنچه نباید، حاصل شود.


ماحصل همه این ذکر مصیبت‌ها اینکه پرسپولیس در آستانه آزمونی مهم و سرنوشت‌ساز قرار دارد. بدون تردید نبود بازیکنان موثر و اصلی برای هر تیم می‌تواند مشکل‌ساز شود و به تبع آن برای پرسپولیس هم می‌تواند پیامد‌های منفی داشته باشد اما اگر قرار باشد فقط یک بار جلوی ستاره‌سالاری و هرج و مرج اخلاقی و رفتاری در پرسپولیس به عنوان نمونه قابل گسترش به کل ورزش کشور گرفته شود درست همین زمان است که برانکو انتخاب کرده است، انتخابی که چه‌بسا می‌تواند از نظر نتیجه به ضرر پرسپولیس هم تمام شود در حالی که به طور قطع اگر برانکو بماند حاصل رفتار او، نقطه عطفی در فوتبال کشور خواهد بود. به باور نگارنده برای یک بار هم که شده در مدیریت ورزش و در فوتبال، نمی‌گویم بیشتر باید یک قدم جلوتر از بینی خود را ببینیم، به این معنا که طرفداران بی‌شمار پرسپولیس باید به مربی‌شان حق بدهند که اختیار تیم از دستش رها نشود.
و ذکر مصیبت آخر اینکه گویا قرار است، رییس فدراسیون با کی‌روش جلسه‌ای داشته باشد یا داشته است تا او را راضی کند چند بازیکن پرسپولیس را به قول معروف برای جوری جنس به اردو دعوت کند. در واقع قرار است طبق معمول با ریش سفیدی صورت مساله را پاک کنیم و آشغال را زیر فرش پنهان اما غافل از اینکه با دست خودمان روغن روی آتش می‌پاشیم.
massoudmehr@yahoo.fr