خطر بنیانگذار یارانه ویرانگر!

سالار ایرانزاد- چهارشنبه گذشته یکی از روزنامه‌های صبح تهران از قول اکبر ترکان تیتر زده بود که بعضی از مسوولان کشور طرفدار احمدی‌نژاد هستند. اگر منظور از این حرف، امکان موفقیت آقای احمدی‌نژاد در رقابت انتخاباتی ریاست‌جمهوری آینده به واسطه داشتن رای مسوولان و مقامات است، باید گفت هنگامی که میزان، رای مردم است، هریک از مقامات و مسوولان هم قدرت رایشان مانند دیگر آحاد مردم بوده و هیچ برتری ندارد اما اگر منظورشان این است که این مسوولان ممکن است ایشان را تشویق و ترغیب و مساعدت کنند که در راستای نامزدی ریاست‌جمهوری بهار96 آستین بالا زده و در میدان رقابت با سایر نامزدها قرار گیرد، حرف‌شان کاملا درست و نگرانی‌شان کاملا بجاست.
پس از این مقدمه، با نقبی به گذشته و بحث هدفمندی یارانه باید گفت مبلغ 45500 تومان چه بسا تکافوی نان خالی یک نفر در یک ماه را می‌کند، در عین حال بسیاری از مردم در چنان فقر و فلاکتی به سر می‌برند که گرفتن همین ماهانه ناچیز را هم جزو نعمت‌های الهی می‌دانند که از آستین احمدی‌نژاد بیرون آمده و در سفره خالی آنها گذاشته شده است. یک طبقه بالاتر از این قشر تهیدست، طبقه‌ای قرار دارد که به درستی فکر می‌کنند اگر در ماه یک یا دو وعده گوشت می‌توانستند بخورند، آن را از رییس دولت دهم داشتند. به همین ترتیب هرچه به رده‌های بالاتر نگریسته می‌شود برای دولت دهم و رییس آن امتیازاتی قائلند که برای دولت تدبیر و امید قائل نیستند هرچند در موضوع برجام کارنامه‌ای درخشان دارد حتی آن مقاماتی که به قول ترکان طرفدار احمدی‌نژاد هستند به زعم خودشان بین بد و بدتر، بد را انتخاب می‌کنند. آنها هم به این واقعیت باور دارند که نرخ تورم و گرانی نه‌تنها تک‌رقمی نشده بلکه خیلی بیشتر از زمان تصدی دولت دهم شده است. آنها هم در جست‌وجوی آن هستند که این 700 هزار اشتغال‌آفرینی ادعایی دولتمردان یازدهم در کجا و به چه صورت تحقق یافته است. آنهایی که به قدر الفبایی از دانش اقتصاد سر درمی‌آورند می‌دانند که در روزهای پایانی 95 و کمتر از سه ماه مانده به پایان دوره ریاست‌جمهوری روحانی حجم نقدینگی بیش از دو برابر زمانی است که قدرت را از رییس دولت دهم تحویل گرفت اما نمی‌دانند که این حجم نقدینگی که به خودی خود مضر به حال ملک و ملت است، دارای پایه پولی مناسب و متناسب است یا خیر.
تمام اقشار مردم به خصوص آنهایی که هیچ کاری با سیاست و اقتصاد ندارند و برای قوت لایموت دعا می‌کنند احمدی‌نژاد برگردد، اصلا نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند که چگونه تیم تشکیل‌دهنده دولت دهم تیشه به ریشه اقتصاد کشور زد. آنها که فقط به این می‌اندیشند که چه موقعی ... یارانه‌ها واریز می‌شود تا بتوانند یک وعده غذای سیر به خانواده خود بدهند یا قدرت پرداخت حق ویزیت یک پزشک متخصص را برای بچه بیمارشان بپردازند و تعدادشان هم کم نیست، به تنها چیزی که فکر نمی‌کنند این است که بیش از 700 میلیارد دلار پول اکتسابی نفت در هشت سال تصدی دولت‌های نهم و دهم چه شد و کجا رفت. برای دانستن این موضوع بهتر است یک موسسه نظرسنجی افکار عمومی غیردولتی و کاملا بی‌نظر و بی‌طرف را انتخاب کرده تا 31 تیم فعال و زبده را تجهیز و جهت نظرسنجی به اقصا نقاط 31 استان کشور اعزام کنند تا بدانند که اگر قرار باشد فهرستی از نامزدهای ریاست‌جمهوری به آنها بدهند احمدی‌نژاد یا هم‌پالکی‌های او در کجای لیست قرار دارند. آیا برای نجات اقتصاد یک ملت از یک خطر واقعی انجام چنین کاری ارزش دارد؟ اگر فرض شود نتیجه نظرسنجی به این فرضیه بدخیم، مثبت باشد و بنا شود تیم اجرایی دولت دهم عنان امور کشور را در دست گیرد، آیا خطری متوجه اقتصاد کشور نخواهد شد؟ آیا دولت دهم باید دست روی دست گذاشته و صبر کند تا مردم و بنیان‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور از این سوراخ دوبار گزیده شوند؟
هنوز هم دیر نشده است. اگر دولت دهم هم مثل سایر دلسوزان کشور خطر نزدیک شدن پوپولیسم را حس می‌کند، هنوز هم می‌تواند به دور از سرمستی حاصل از موفقیت انکارناپذیر برجام به فکر مردم باشد. اگر مشاوران اقتصادی و اجتماعی رییس‌جمهور خود را جای مردم در طبقه متوسط و پایین جامعه قرار دهند با استفاده از تجربیات بیش از 5/3 سال گذشته خواهند توانست تغییری هرچند کوچک در معیشت مردم، اشتغال جوانان، بهداشت و درمان، آموزش‌وپرورش و سایر مسایل و مشکلات روزمره مردم ایجاد کنند.
اگر بپذیریم که سفرهای استانی احمدی‌نژاد جهت تفریح نیست، اگر بپذیریم که در انتخابات از هر نوع، میزان، رای ملت است، آن وقت باید واقعا به فکر افتاد. اگر در طول 5/3 سال گذشته نصف آنچه در نشریات و وسایل ارتباط‌جمعی و سایت‌ها و دنیای مجازی درباره صدمات و لطماتی که طی هشت سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به اقتصاد کشور گفته و نوشته شده و اغلب ریز آنها با نام و نشان ارائه شده، درست باشند، اگر ایشان یا هر یک از یاران و همفکرانش به هر شکلی از فیلتر‌ها و صافی‌های لازم عبور کنند و در فهرست نامزدهای ریاست‌جمهوری قرار گیرند با توجه به شرایط نامطلوب مردم و گرایش آنها به بنیانگذار یارانه ویرانگر، فاجعه‌ای به بار خواهد آمد که درتاریخ این مملکت کمتر دیده شده است. بنابراین جا دارد همه دلسوزانه و ارادتمندانه به رییس دولت یازدهم هشدار دهند که خطر از آنچه به نظر می‌رسد به مردم نزدیک‌تر است.