پاستور

صلاح‌الدین هرسنی*- در فاصله کمتر از سه ماه به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو، فضای سیاسی کشور شاهد صف‌آرایی دو جناح اصولگرایان و اصلاح‌طلبان برای تصاحب کرسی پاستور است. در این راستا و با توجه به شواهد و قرائن، جریان اصولگرایی با تمهید مقدماتی سازمان‌یافته و هدفمند تلاش می‌کند آمادگی بیشتری را برای ورود به کارزار رقابت‌های انتخاباتی از خود نشان دهد. حال پرسش این است که آنان چگونه و با چه ابزار و مکانیسم‌هایی قادر خواهند بود در نیل به اهداف نهایی توفیق یابند و اساسا راهبرد‌های آنان با چه چالش‌هایی مواجه خواهد شد؟
همه رفتار‌ها و افق کنش‌های اصولگرایان نشان می‌دهد آنان از رهگذر نقاط ضعف دولت تدبیر و امید قصد پس زدن حریف را دارند. در این ارتباط و با توجه به اعلام مواضعی که به کرات در روزهای اخیر از آنان در رسانه‌ها و مطبوعات دیده و شنیده شده، آنان روی سه موضوع بیش از همه در رسیدن به هدف غایی حساب باز کرده‌اند؛ اول کارنامه اقتصادی دولت است که البته این فقره تا میزانی قابل انتظار است چراکه عملکرد اقتصادی دولت در این زمینه آنقدر روشن است که حتی جریان‌های همسو و نزدیک به آن نیز نمی‌توانند به عملکرد دولت در این عرصه نمره قبولی دهند. دوم به عملکرد نه‌چندان مناسب حلقه‌های نزدیک دولت و برخی از اعضای کابینه برمی‌گردد. در این ارتباط کنش‌های حسین فریدون از حلقه‌های نزدیک به دولت و بیشتر در نقش دولت در سایه، امید به فتح پاستور برای اصولگرایان را مضاعف می‌کند. همچنین در نگاه اصولگرایان، عملکرد برخی از وزرای کابینه دولت روحانی از جمله وزیر صنایع و آموزش‌وپرورش در حکم پاشنه آشیلی برای دولت است و بالاخره موضوع فیش‌های حقوقی و برجام و موضوعات حول پیرامون آنها، انگیزه تصاحب کرسی پاستور را برای اصولگرایان افزایش می‌دهد.
اما واقعیت آن است که آنچه اصولگرایان به عنوان نقطه ضعف دولت روحانی در رسیدن به پاستور از آن یاری می‌گیرند، نقطه ضعف جریان اصولگرایی نیز هست و آنان بیش از اصلاح‌طلبان مبتلابه چنین مشکلی هستند. در این زمینه کافی است که بر حلقه اصلی منتسب به جریان اصولگرایی یعنی جریان شهرداری نظری افکنده شود. در این ارتباط باید گفت که اگر فیش‌های حقوقی پاشنه آشیل جریان اصلاح‌طلبی و جریان‌های نزدیک به دولت است به همان میزان مساله املاک نجومی در حکم چشم اسفندیار جریان اصولگرایی است. ضمن آنکه در جریان شهرداری، نشانه‌هایی از ضعف مدیریت شهری مانند داستان پلاسکو و همچنین ضعف مدیریت در حل ترافیک شهری و آلودگی هوا نیز دیده می‌شود. در بعد دیگر سابقه عملکرد برخی از اعضای فهرست «جمنا» هرگونه فرصت عمل سیاسی را برای رسیدن به پاستور از آنان می‌گیرد. در این میان سابقه عملکرد برخی از اعضای جبهه پایداری و جریان موسوم به دلواپسی آنقدر واضح و روشن است که محتاج توضیح نیست. ضمن آنکه حضور برخی از چهره‌های تکراری آن هم با توجه به آزمون آنها در انتخابات گذشته، هرگونه امید اصولگرایان در ورود به پاستور را کمرنگ می‌کند. واقعیت آن است که با توجه به ضرورت‌های حال حاضر ایران در پسابرجام و ضرورت تلاش برای افزایش انگیزه و امید در کشور، راه پاستور نباید از نارمک و بهشت گذر کند.
* مدرس علوم سیاسی


و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com