دولت کارآفرین

 دکتر حوریه یحیایی
Hooriye_yahyaei@yahoo.com
تحقیقات نشان می دهد که افراد تنها با تکیه بر مکانیزم بازار و خصوصی سازی قادر به خلق نوآوری و ارتقای سطح کیفی و اقتصادی جامعه نیستند و بی شک نقش دولت در نوآوری و رشد توسعه اقتصادی هر کشور غیر قابل انکار است. اصلاحات در بخش ساختارهای عمومی یک دولت بروکراتیک و تبدیل آن به یک دولت کارآفرین یکی از راه حل های اصلی پیشرفت دولت هاست. دستیابی به آرمان های توسعه پایدار کشور برای فتح بازار های جهانی و رسیدن به جایگاهی شایسته، بدون همکاری دولت امکان پذیر نمی باشد. دولت به تنهایی هرگز نمی تواند برمعضل بیکاری و اشتغالزایی در جامعه غلبه کند، مگر با تکیه بر کارآفرینی و تاثیر مثبتی که دراشتغال زایی خواهد داشت. بیان این مبحث، واگذار نمودن تمامی مسوولیت ها به پای دولت نیست ، چرا که ایده های خلاق و نوآورانه و ایجاد راهکارهای مناسب کارآفرینانه در ذهن فرد جرقه می زند و سپس در جامعه تسری پیدا می کند. اما نبود یک دولت کارآفرین که حامی طرح ها و ایده های خلاق افراد جامعه باشد، یکی از بزرگترین مشکلات پیش روی کارآفرینان است.
دولت کارآفرین با فراهم نمودن شرایط، باعث ایجاد رقابت بین سازمان ها شده و به توانمند سازی هر چه بیشتر جامعه با توجه به بخش خصوصی نقش فعالی را ایفا می کند. در دولت کارآفرین مراجعه کنندگان


 نقش سرمایه هایی را دارند که حفظ و ارج نهادن به آنها امری ضروری محسوب می شود. تمرکز بر تهدید ها
 و تبدیل آن ها به فرصت ها از سایر خصوصیات دولت مذکور است. بطور مثال در شرایط فعلی که سایه ظالمانه ترین تحریم ها برسر ایران قرار دارد تکیه بر فکر و استعداد جوانان ایرانی و دادن فرصت برای بومی سازی صنایع و پرورش  استعداد ها،
 مصداقی روشن از این امر است. جهت بخشیدن به سیاست ها و منابع مالی دولت به سمت رشد و پرورش کارآفرینی تنها بر عهده دولتمردانی است که خود را با دغدغه های مردم شریک می دانند. در دولت کارآفرین؛احترام و گرامیداشت شهروندان در راس امور کاری قرارداشته و با جذب استعدادهای کارآفرین و استفاده از پتانسیل و تخصص آنها برای نوآوری و راهکارهای جدید برای حل مسائل قدیمی عملکردی متفاوت به نمایش می گذارد. زیرا افراد کارآفرین می توانند از طریق درآمد زایی از اموال و دارایی های دولت کمک های شایانی به این بخش نمایند. به عنوان یک مثال کوچک، اگر نهادی تفکر کارآفرینانه داشته باشد، می تواند از فضاهای آموزشی و تفریحی  خود در بسیاری از ساعات و روز های تعطیل درآمدهای قابل توجهی کسب نماید. این مثال تنها گوشه ای از بکار گیری فکر خلاقانه در بسیاری از سازمان های دولتی محسوب می شود.  
توجه به روی کار آمدن مدیرانی لایق و مدبر، با روحیه ای منعطف برای پذیرش نقد و انتقاد از جمله مواردی است که کار را برای نیروهای مستعد کارآفرین هموارتر می سازد.این مهم متاثر از ایجاد تشکل‌های تخصصی و کارآفرینی مربوط به افراد توانمند بوده که ارتقاء و توانمندی فعالیت‌های آنان در ارجحیت امور کشور قرار گیرد. در پایان باید بیان کرد، نباید هیچ ‌تامل و تعللی در اصلاحات اقتصادی کشور صورت گیرد و دولت همواره موظف است  در چارچوب تعهداتی که به مردم ایران داده است ،عمل کند و این امر تنها با ایجاد راهکارها و برنامه‌ریزی‌های درست، قابل اجراست و ما می‌توانیم شاهد یک دولت کارآفرین باشیم.