گام بعدی ایران در کردستان عراق

نادر کریمی‌جونی- با اینکه مقامات ایرانی صریحا دست داشتن در ماجرای کرکوک و سقوط این شهر به نفع ارتش عراق را تکذیب و تصریح کرده‌اند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هیچ‌گونه نقش مستقیم یا غیرمستقیمی در این‌باره نداشته است اما طی روزهای گذشته رسانه‌های کردزبان از مبدا اقلیم کردستان اطلاعات، شواهد و حتی عکس‌هایی منتشر کرده‌اند که گمان دست داشتن ایران در این رویداد را تقویت می‌کند. از جمله این اطلاعات صورتجلسه تحویل کرکوک به مقامات عراقی است که برخی افراطیون ناسیونالیسم کرد آن را منتشر و امضاکنندگان آن را به مرگ تهدید کرده‌اند.
در مقابل همه این شواهد، اطلاعات و عکس‌ها، جمهوری اسلامی ایران و نیروهای امنیتی و نظامی‌اش می‌توانند بر موضع عدم دخالت کشورمان در ماجرای کردستان و اشغال شهرهای تحت فرمان اقلیم کردستان تاکید و همه اسناد و مدارک یادشده را جعلی، ساختگی و تحریف‌شده قلمداد کنند. اما اگر همه آنچه از سوی رسانه‌های محلی کرد بیان شده را نادیده انگاریم، باز قرائن مهمی وجود دارد که احتمال حضور و راهبری عملیات کرکوک توسط ایران را تایید می‌کند؛ قرائنی که تقریبا تمام آنها پیش از این به دفعات گوناگون از سوی مقامات نظامی و غیرنظامی ایران بیان شده است.یکی از این قرائن تاسیس و راهبری نیروهای بسیج مردمی (حشدالشعبی) توسط ایران است. مقامات سپاه پاسداران همچنان تاکید می‌کنند که نیروهای بسیج مردمی عراق از سوی ایران هدایت و راهبری می‌شوند جدا از آنکه تاسیس و ایجاد این نیروها را به سردار شهید حسین همدانی نسبت می‌دهند. علاوه بر این مقامات کشورمان و به ویژه مقامات نظامی ایرانی، ضعف ارتش و دولت عراق در مواجهه با بحران‌ها را تشریح کرده‌اند. از دید این مقامات رهبران عراقی، چه مقامات سیاسی و چه فرماندهان نظامی عراق هوشمندی لازم برای اداره بحران‌های مهم و خطرناک را ندارند و از این رو است که ایرانیان تاکید می‌کنند اگر کمک‌های تهران نبود، تا به حال چندین بار عراق توسط داعش تصرف شده بود. مخالفت جدی ایران با جدایی اقلیم کردستان و همراهی موثر تهران با بغداد در این‌باره، قرینه دیگری است که احتمال حضور و کمک ایران به تصرف کرکوک توسط ارتش عراق و حشدالشعبی را تقویت می‌کند. در واقع ایران از همان روزهای نخست مطرح شدن اندیشه برگزاری همه‌پرسی استقلال کردستان نه فقط با آن مخالفت کرد بلکه همه توان و ابزارهایش را برای جلوگیری از انجام این همه‌پرسی به کار گرفت. روشن است که در مورد جلوگیری از ایجاد یک کردستان مستقل یا حتی خودمختار، اگر ایران علاقه بیشتری نسبت به دولت بغداد در این‌باره نداشته باشد، علاقه کمتری هم ندارد.براساس تمام قرائن و اسناد موجود اگر فرض بر این باشد که حضور ایران در راهبری عملیات علیه کردستان مستقل و تدوین استراتژی و راهبرد دولت عراق برای مقابله با کردستان مستقل، مسلم و اثبات شده باشد، آنگاه پرسش آن است که سقف همراهی ایران با بغداد برای مقابله با کردستان مستقل چیست؟ آیا تهران نابودی حکومت خودمختار اقلیم کردستان را هدف گرفته است؟برخلاف آنچه تبلیغ می‌شود، حرکت نظامی عراقی‌ها برای مقابله با دولت کردستان محدود به استان دیاله و مناطق نفتخیز کرکوک نخواهد شد. عملیات‌هایی که نیروهای حشدالشعبی طی روزهای گذشته و حتی امروز (چهارشنبه) در مناطق شمالی انجام می‌دهند، مبین آن است که حتی نابودی دولت خودمختار اقلیم کردستان هم می‌تواند یکی از اهداف درازمدت بغداد باشد. در این صورت ممکن است راهبردنویسان ایرانی که مساله کردستان عراق را بررسی می‌کنند، موقعیت فعلی را برای پاک کردن مساله تشکیل دولت مستقل و حتی خودمختار کرد در عراق مناسب دیده‌اند و می‌خواهند یک‌بار و برای همیشه به این مشکل پایان دهند. در این صورت ایران دو انتخاب پیش‌‌رو دارد؛ نخست آنکه دولت بغداد را به برچیدن حکومت سلیمانیه و برکناری مسعود بارزانی از قدرت ترغیب کند و یک‌بار برای همیشه به ماجرای کردستان و تاسیس دولت مستقل در شمال عراق پایان دهد و دیگر آنکه راهبردنویسان ایرانی برای جلوگیری از وقوع و تعمیق ناآرامی میان کردها و شکل‌گیری یک بحران مزمن، به باقی ماندن دولت خودمختار کردستان تن دهند ولی آن را تا حد یک استان عراق، منفعل و ضعیف کنند.انتخاب میان این گزینه‌ها، هر یک تبعات و بازخوردهای ویژه خود را دارد اما در این میان رهبران و راهبردنویسان جمهوری اسلامی ایران باید به این نکته نیز توجه کنند که علقه‌های روشنی میان کردهای ایرانی و عراقی وجود دارد. به همین دلیل برای انتخاب راهبرد باید به بازخوردهای ایرانی این تصمیم نیز توجه شود.