ضرورت اولويت‌بندي در ميدان گازي کيش


به گزارش تجارت، روز دوشنبه اين هفته بود که اعلام شد ميدان گازي کيش در صف توسعه در قالب مدل جديد قراردادهاي نفتي قرار دارد و تاکنون شرکت‌ انگليسي-هلندي شل، اني ايتاليا و شرکت‌هاي ايراني سرمايه‌گذاري غدير و صانع براي توسعه آن ابراز تمايل کرده و تفاهم‌نامه‌هاي همکاري مشترکي را با هدف مطالعه ميدان امضا کرده‌اند. همچنين اعلام شد که توسعه اين ميدان گازي در چند فاز اجرايي خواهد شد که طبق بررسي‌هاي انجام شده در فاز يک طرح توسعه آن روزانه يک ميليارد فوت مکعب گاز توليد خواهد شد. در همين زمينه سيد غلامحسين حسن‌تاش کارشناس انرژي در گفتگو با تجارت در خصوص طرح توسعه ميدان گازي کيش و ابراز تمايل شرکت‌ انگليسي-هلندي شل، اني ايتاليا و شرکت‌هاي ايراني سرمايه‌گذاري غدير و صانع براي توسعه آن اظهار داشت: ميدان گازي کيش يکي از ميادين بزرگ گازي جهان است. اکتشاف اوليه ميدان در قبل از انقلاب و مراحل تکميلي اکتشاف آن در بعد از انقلاب و عمدتا در دهه 80 بوده است. در سال 1388 توسعه ميدان تحت قرارداد بيع متقابل به کنسرسيومي‌با محوريت بانک ملت واگذار شد اما اين کنسرسيوم موفق عمل نکرد و لذا بعدا کار از آنها گرفته شد و مجددا در دولت دهم کار توسعه محدود ميدان تحت نوع ديگري قرارداد به کنسرسيوم ديگري سپرده شد که آنها هم موفق نبودند. وي افزود: از ابراز تمايلي که اشاره فرموده‌ايد اطلاعي ندارم ولي يک نکته بسيار مهم، روشن شدن اين موضوع است که آيا توسعه اين ميدان و بهره‌برداري از آن در حال حاضر اولويت دارد يا خير؛ اين نکته مهمي‌است که کارفرما يعني شرکت ملي نفت ايران بايد از آن مطمئن بشود چراکه پيمانکاران و از جمله شرکت‌هاي خارجي انگيزه‌اي براي اين اولويت‌بندي ندارند. اين کارشناس انرژي ادامه داد: چراکه اگر احيانا مشخص شود که توسعه ميدان اولويت ندارد طبعا فرصت سرمايه‌گذاري و کار براي آنها ايجاد نمي‌شود. به نظرم کارفرما بايد در اين مورد دقيقا مطالعه کند و دولت هم تا مطمئن نشود که توسعه اين ميدان اولويت دارد، نبايد اجازه عقد قرارداد را بدهد. چرا اين را مي‌گويم؟ به دليل اينکه اولا توسعه ميدان مشترک گازي پارس جنوبي و فازهاي آن در اولويت است و با توسعه فازهاي پارس جنوبي نياز گازي کشور تا سال‌ها تامين مي‌شود و تا مدت‌ها مازاد هم خواهيم داشت. 
حسن‌تاش بيان کرد: ثانيا متاسفانه در حال حاضر و شايد تا 10 سال آينده بازارهاي عمده جهاني گاز به روي ايران بسته است که خود بحث مفصلي دارد. ثالثا ارتقاي بهره‌وري انرژي و از جمله گاز و کاهش شدت انرژي در تمام اسناد برنامه‌اي جزو اولويت‌هاي دولت است که در صورت تحقق آن مازاد داخلي گاز افزايش خواهد يافت. بنابراين ممکن است محلي براي استفاده از گاز ميدان کيش وجود نداشته باشد و در اين صورت سرمايه‌گذاري انجام شده بلااستفاده خواهد ماند.
وي گفت: لذا قبل از توسعه ميدان بايد وضعيت عرضه و تقاضاي داخلي و پتانسيل‌هاي صادراتي گاز به دقت مطالعه شود. البته اگر سرمايه‌گذار خارجي خود متقاضي گاز ميدان باشد و مثلا آن را تبديل به LNG کند و ببرد، داستان فرق مي‌کند يعني اگر توسعه ميدان تحت يک بسته قراردادي انجام شود که صادرات گاز ميدان را تضمين کند مشکلي که اشاره کردم حل است و در غير اينصورت خير. اين کارشناس انرژي در پاسخ به اين سوال که به نظر شما بهتر است شرکت ايراني عهده‌دار طرح توسعه باشه يا در شرايط کنوني حضور شرکت‌هاي خارجي به خصوص "شل" براي افزايش انگيزه و ورود در طرح‌هاي ديگر نفت و گاز رو مناسب‌تر مي‌دانيد؛ اظهار داشت: به نظرم در مورد ميدان دريايي و برزگي مانند کيش با توجه به سوابقي که اشاره کردم به شرطي که اولويت آن اثبات شود و يا شرکت خارجي خودش مشتري گاز باشد، استفاده از سرمايه‌گذاري خارجي نتيجه بهتري خواهد داشت.  وي همچنين در خصوص تاثير برجام بر ورود شرکت‌هاي مطرحي چون شل به صنعت نفت و گاز گفت: بدون شک سرمايه‌گذاري خارجي و خصوصا سرمايه‌گذاري شرکت‌هاي اروپايي هم نتيجه برجام است و هم تقويت‌کننده برجام و مانع برگشت آن است. ولي اين سرمايه‌گذاري‌ها بايد در راستاي منافع ملي و اولويت‌هاي کشور هم باشد. طبعا سرمايه‌گذارن صرفا به دنبال منافع خود هستند. هم‌اکنون در صنعت نفت اولويت‌هاي قطعي و روشني داريم که بعضا زمين مانده است و بايد سرمايه‌گذاري‌ها را به آنها هدايت کرد.