اهمیت سفر ظریف به عمان و قطر

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به منظور دیدار با مقام‌های عالی‌رتبه عمان و قطر عازم این دو کشور که در راستای حفظ مناسبات راهبردی ایران و همچنین تقویت حسن همجواری و تعامل سازنده با همسایگان توجیه می‌شود اما اینکه چرا مسقط و دوحه مقصد اصلی مقام اول دستگاه دیپلماسی کشور است، بیشتر به آن جهت است که این دو کشور در میان کشور‌های شورای همکاری خلیج‌فارس بیشترین مناسبات دیپلماتیک خود با ایران را حفظ کرده‌اند و حتی بحران قطر نتوانست از میزان مناسبات ایران با این کشور‌ها بکاهد.
در این راستا حفظ مناسبات دیپلماتیک و راهبردی عمان و ایران به آن جهت اهمیت دارد که این کشور در میان کشور‌های شورای همکاری خلیج‌فارس راهبرد‌های خود را در راستای راهبرد‌های ایران تنظیم می‌کند و اغلب تمایل دارد در راستای اهداف و اولویت راهبردی ایران حرکت کند. از سوی دیگر عمان در میان کشور‌های شورای همکاری خلیج‌فارس اساسا مایل است مواضع بی‌طرفانه‌ای را در قبال مسایل منطقه اتخاذ کند. همین میل به اتخاذ مواضع بی‌طرفانه کمک کرده است که مسقط بیشتر در نقش یک میانجی و محللی برای حل مسایل منطقه ظاهر شود. برای نمونه این کشور در شرایط حساسی از روند منازعات غرب با ایران توانست نقش میزبانی خود را در مذاکرات محرمانه میان ایران و آمریکا بابت توافق هسته‌ای بازی کند. در منازعه قطر و بروز بحران عربی هم تلاش کرد با حفظ موضع بی‌طرفی از حدت و شدت بحران جلوگیری کند. در شرایط حاضر هم سمت و سوهای دستگاه دیپلماسی مسقط در جهت حفظ نظم و ثبات در منطقه تعریف می‌شود و قابلیت آن را دارد که بتواند رهبری نظم و ثبات را در سایه نقش واسط و میانجی خود در منطقه به دست گیرد. به واقع سفر ظریف به مسقط تلاشی برای حفظ مناسبات و تقویت چنین راهبردی است. محققا در سایه نقش سازنده مسقط در منطقه ایران می‌تواند روی نقش میانجی مسقط در روابط ریاض حساب باز کند.
اما اهمیت سفر به دوحه از آن جهت قابل توجه است که ایران، قطر را برخلاف سایر کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج‌فارس در منطقه جزیی از حل معمای امنیتی در منطقه به حساب می‌آورد. جدای از معضلات امنیتی که حلقه نزدیکی دوحه- تهران است، مناسبات اقتصادی این دو کشور در حوزه انرژی آن هم در منطقه پارس‌جنوبی دلیل نزدیکی ایران و قطر است. از طرف دیگر نظر به آنکه قطر به‌واسطه رابطه با ایران از طرف عربستان سعودی، مصر، بحرین و امارات متحده عربی تحت فشار قرار دارد، مسلما این سفر خیال مقامات دوحه را بابت حمایت‌های ایران در قبال رفتار‌های ایذایی عربستان، امارات، مصر و بحرین راحت می‌کند. همین حمایت‌های ایران سبب همسویی و نزدیک شدن مواضع دوحه به تهران در قبال موضوعات جدیدی چون مساله رفراندوم استقلال کردستان نیز خواهد شد. این وضعیت به معنای تعیین‌کنندگی مخالفت‌ها و حمایت‌های ایران در مسایل و مناسبات منطقه است. به هر ترتیب گسترش مناسبات دیپلماتیک دوحه- تهران فرصتی برای ایران فراهم می‌آورد به این معنی که این وضعیت موجب افزایش نفوذ و جایگاه‌یابی دوباره تهران در منطقه خواهد شد. در مناسبات اقتصادی هم گسترش روابط دوحه- تهران راه را برای خروج قطر از محاصره اقتصادی- ارتباطی فراهم کند. مسلما در شرایط پسابحران وضعیت برای دوحه با حمایت ایران بهتر نیز خواهد شد و با حمایتی که از دوحه به عمل می‌آورد، می‌تواند از فشار‌های عربستان و امارات بر دوحه کم کند.
آخر اینکه سفر هیات عربستانی در روزهای آینده به تهران را هم نمی‌توان از نظر دور داشت چراکه همزمانی کم و بیش نزدیک آن با سفر ظریف در حلقه‌های یک زنجیر، قابل اعتنا و بررسی است.


* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com