بن‌بست خاله رزا

«بن‌بست خاله رزا»، رمان سیاسی و اجتماعی تلخی است که با بهره‌گیری از زبان طنز (کمدی سیاه) درصدد جست‌وجو و رمزگشایی از پاره‌ای ایده‌آل‌های انقلابی و رمانتیک جنبش انقلابی و دانشجویی دهه‌های 40 و 50 است که چون با ماهیت وجودی (طبقاتی) و وضعیت دوگانه زندگی اقشار متوسط جامعه و روشنفکران برخاسته از دل آن جنبش ناسازگاری داشت، در بسیاری از موارد به ضدخودش مبدل شد و سرنوشت کمیک و اغلب تراژیک اندوهباری را برای طرفداران خود (نظریه چپ دانشجویی نه کارگری) به ارمغان آورد (بن‌بست خاله رزا در رمان) تا تفاوت‌های جامعه‌شناختی و روانشناختی بسیاری از جریانات شبه‌کارگری (اصالتا دانشجویی) را با دیگر لایه‌های اجتماعی برملا کند‌.
طراحی و صحنه‌آرایی بسیاری از ماجراهای رمان واقعی است و مملو از تناقضات ویرانگری که سال‌ها زیسته شده است و نتیجه‌ای جز سردرگمی و استحاله و فروپاشی برای طرفداران این جریان دربرنداشته است‌.
رمان «بن‌بست خاله رزا» توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده و در ژانر بلک کمدی حضوری معنادار دارد‌.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: خاله رزا به خاطر همین حرف‌ها بود که خاله رزا شده بود، خاله سیاسی مردم فقیر و بینوا‌. بچه‌های دانشگاه‌ هم خاله رزا یا رزا چریکه صداش می‌کردند و جلویش دولا راست می‌شدند‌.‌.‌.‌.‌. نسخه بدل رزا لوکزامبورگ یکی از رهبران سوسیالیست اروپا که به خاطر رفتار تند و تیزش از طرف منتقدان به رزای جاه‌طلب و عاشق ریاست یا رزای خونریز و همیشه در انجام کار اشتباه ملقب شده بود‌.‌..


«دوچرخه امن نیست، خودم با لادا می‌برمت‌. از این کولی‌ها آبی گرم نمیشه واسه مبارزه طبقاتی‌.‌.‌.»
اشاره خاله رزا به دفعه قبل بود که بعد از دو ساعت هل دادن ماشین لادا، با من به چادر کولی‌ها قدم گذاشت و پس از بحث سیاسی مفصل با آنها به این نتیجه رسید‌.‌.‌. کولی‌ها به چیزی دلبستگی دائم ندارند جز کوچ دائم و از اینکه در هیچ‌کدام از طبقات مد نظرش، اعم از کارگر و خرده‌بورژوا جا نمی‌گرفتند، حسابی گیج شد چون قدر مسلم کولی‌ها سرمایه‌دار هم نبودند و در پلکان طبقات ذهنی خاله رزا جایی نداشتند:
«از نظر طبقاتی خنثی هستند، کولی‌های بیجا، کولی‌های نابجا‌.‌.‌.»
با تعجب به طرف خاله‌ رزا برگشته بودم:
«کدوم آدم بیجا، آدم نابجا‌.‌.‌. کولی دربند جا و نابجای کسی نیست، اسیر و عاشق دل بی‌قرار خودشه‌. هرجا عشقش بکشه چادر می‌زنه و جغرافیاش محسوب می‌شه‌. کولی با واحدهای درسی دانشگاه و حماقت‌های تئوریک ما قابل انطباق نیست!»