شروط محال برای حل بحران عربی

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - چهار کشور عربی به دنبال قطع روابط سیاسی با قطر به تازگی فهرستی از درخواست‌ها و شروط 13‌گانه خود را از دوحه برای پایان دادن به بحران دیپلماتیک کنونی مطرح کرده‌اند. اگرچه شروط پیشنهادی محافل عربی بر طیف متعددی از موضوعات تاکید می‌کند اما باید گفت اولویت از‌سرگیری روابط با قطر در گرو سه موضوع استراتژیک یعنی بسته شدن پایگاه ترکیه در قطر، قطع کامل روابط دیپلماتیک با ایران و همچنین تعطیلی کامل شبکه الجزیره می‌چرخد.
در نگاه نخست به نظر می‌رسد که شروط محافل عربی برای حل بحران قطر بسیار سختگیرانه، غیرواقع‌بینانه و در نهایت غیرممکن است تا جایی که معنی «شرط محال» را نمایندگی می‌کند، چراکه شروط پیشنهادی محافل عرب دربردارنده مفادی است که اجرای آن مستلزم زیر و رو شدن کلی سیاست قطر خواهد بود. بنابراین قبول شروط محوری محافل عرب بیشترین مخاطرات راهبردی را برای این کشور دارد. در این ارتباط همان‌گونه که همه محافل عرب واقفند پایگاه ترکیه در قطر با هدف حفاظت از امنیت منطقه ایجاد شده است در نتیجه درخواست برای بسته شدن این پایگاه ترکیه می‌تواند به منزله دخالت آشکار در مناسبات دو کشور باشد که مطمئنا مورد قبول نخواهد بود. از سوی دیگر قطر یکی از شرکای بزرگ تجاری ایران در منطقه است. ایران و قطر در بهره‌برداری از بزرگ‌ترین میدان گازی یگانه جهان در آب‌های خلیج‌فارس شریک و سهیم هستند. درباره تعطیلی شبکه الجزیره قطر استفاده از آن را برای فرمول‌بندی سیاست خارجی حق مدنی خود می‌داند و مایل نیست آن را به جهت رویکرد انتقادی‌اش آن هم برای نگرانی و ترس عربستان و اقمارش تعطیل کند.
مهم‌ترین پیام در پشت این خواسته آن است که نه‌تنها محافل عربی خواهان حل بحران قطر نیستند بلکه نمی‌خواهند بحران قطر به پایان برسد! چراکه چنین بحران‌هایی بیشتر می‌تواند مطامع و منافع آنان را در مناسبات منطقه تامین کند. مسلما محافل عرب از وضعیت موجود دو هدف را دنبال می‌کنند؛ اول تلاش برای نقض حاکمیت این کشور و مجازات دوحه به خاطر استقلال رای و دوم باز کردن پای بازیگرانی چون ایران و ترکیه که با قطر روابط دیپلماتیک دارند. در این ارتباط مهم‌ترین سیاستی که جمهوری اسلامی ایران باید اتخاذ کند، عدم حمایت سیاسی علنی از قطر در منازعه‌ای است که بخشی از اتهام‌های طرف قطری، داشتن رابطه با ایران است. مقامات تهران به خوبی می‌دانند که حمایت علنی از قطر در مقابل عربستان، اوضاع را برای قطر وخیم‌تر می‌کند. بنابراین خویشتنداری و عدم دخالت در این بحران باید یک اصل ضروری برای تهران باشد. در همین ارتباط، مهم‌ترین سیاستی که ترکیه می‌تواند در اقدامات تهاجمی علیه قطر در این دوران اتخاذ کند چیزی جز حمایت تمام‌عیار نیست چراکه منافع زیادی میان ترکیه و قطر وجود دارد و پایگاه نظامی ترکیه نیز در این کشور مستقر است. مهم‌ترین رهاورد این حمایت تمام‌عیار ترکیه از قطر، مصونیت تسری بحرانی است که محافل دنیای عرب بعد از قطر آن را برای ترکیه در نظر گرفته‌اند. بنابراین آنکارا برای مصون ماندن از آن اهداف چاره‌ای جز حمایت کامل از دوحه ندارد. بدیهی است که هرگونه امکان تحقق صلح و خروج قطر از انزوا قبل از هر چیز در حمایت ترکیه و خویشتنداری ایران است در غیر این صورت غیرمنتظره نیست که بحران عربی به گستره فراتری تسری یابد.
* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com