توهین سینما گران به خبرنگاران ادامه دارد؛

محمد تاج‌الدین- توهین به روزنامه‌نگاران بین اهالی سینما تبدیل به رویه‌ای ثابت شده است. چند وقتی است که بازیگران و کارگردانان سینما بدون توجه به رعایتشان رسانه با سخیف‌ترین الفاظ اصحاب رسانه را خطاب قرار داده و بعد همه پشت توهین‌کننده می‌ایستند.
اینکه چطور شده سینماگران خودشان را بی‌نیاز از رسانه می‌دانند، گزارشی مفصل می‌طلبد‌ اما خلاصه‌اش می‌شود گسترش فضای مجازی و ارتباط مستقیم با مخاطب‌ اما اهالی هنر به خوبی از چالش‌های فضای مجازی باخبر هستند. وقتی رسانه پایش از مسایل جدی بریده می‌شود و خبر به دست نا‌آگاهان می‌افتد، کمترین آسیبش بروز و ظهور شایعه است. شایعه‌ای که می‌تواند یک عمر فعالیت هنری را از بین ببرد و هنرمند را از چشم مردم بیندازد.
در این میان نباید از خطای همکاران خودمان نیز غافل باشیم. عدم حفظ شان جایگاه رسانه توسط برخی روزنامه‌نگاران باعث شده است که بساط توهین به اهالی رسانه هر روز بر قرار باشد. وزارت ارشاد نیز نتوانسته از جایگاه روزنامه‌نگاران دفاع کند. وزارت ارشادی که وابسته به دولتی است که در زمان انتخابات نیازی غیر‌قابل چشم‌پوشی به رسانه‌های مستقل داشت و در ادامه کارش نیز دارد. عدم صدور مجوز برای تاسیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران نیز دلیل دیگری است تا هر روز شاهد دست‌درازی به جایگاه رسانه باشیم.
مدارا با برخی هنرمندان به دلیل اسم و رسمشان باعث شده است که امروز نوبت توهین توسط بازیگران و اشخاص کمتر شناخته شده برسد. کسانی که می‌خواهند با فحش و ناسزا و جنجال نامشان در صدر اخبار قرار گیرد.


ماجرای بهناز جعفری و آقای خمار
صدا و سیما چند سالی است که نتوانسته سریال مناسبتی خوبی تولید کند. در این میان سریال‌هایی مانند پایتخت استثنا هستند. ماه رمضان امسال دو سریال از رسانه ملی پخش می‌شود. نفس و زیر پای مادر. زیر پای مادر سریالی است به نویسندگی سعید نعمت‌الله و کارگردانی بهرنگ توفیقی. جدا از کیفیت این سریال و قصه و موضوعش که مطلبی جدا می‌طلبد، در نشست خبری زیر پای مادر اتفاقی رخ‌داد که بار‌ دیگر موجب بروز اختلاف بین هنرمندان و اصحاب رسانه شد. بهناز جعفری بازیگر این سریال، درحالی که تاخیری یک‌ساعته در ورود به نشست خبری داشت بدون توجه به تذکر همکارانش به پرخاش به یکی از خبرنگاران پرداخت و بار دیگر به زخم اصحاب رسانه نمک پاشید. او در پاسخ به سوال خبرنگار در مورد شباهت دیالوگ‌های سریال با آثار کیمیایی گفت: «همه شما افرادی هستید که برای به چالش کشاندن ما بازیگرهایی که یک‌سال زحمت کشیدیم، پیش‌پا افتاده‌ترین سوال‌ها و یکسری سوال کسالت‌آور دارید! من فکر می‌کنم این موضوع به دلیل عدم سواد و عدم شناخت منتقدین ماست‌ یعنی منتقدان ما در جایگاهی ننشسته‌اند که واقعا منتقد باشند و بتوانند به درستی ما را نقد کنند. چون الگویشان یکسری آدم‌ها مثل فراستی هستند! شما وظیفه دارید سوال کنید و من اگر اطلاعاتی داشته باشم جوابش را می‌دهم!»
او در ادامه به خبرنگار دیگری گفت:
«نقد و بررسی یعنی چه؟ آقای خمار!
خبرنگار: من خمار نیستم و جعفری باز هم ادامه داد: نه انگار یه چیزی انداختی بالا‌!
بهناز جعفری: فقط بلدید بگویید به ما بی‌احترامی می‌کنید! این از بی‌سوادی شماست. شما حتی برای خودتان هم سوال ندارید و همه‌تان صرفا یک کارمند هستید که برای کار آمدید اینجا!‌
خبرنگار: اگر همین بچه‌های رسانه نبودند، شما الان بهناز جعفری نبودید!
جعفری خطاب به خبرنگاران گفت: می‌خواهم نباشم صد سال! حتما من به واسطه شماها شدم بهناز جعفری! شما روزنامه‌نگاران فقط بلدید اعتراض‌های بی‌اساس کنید.»
اما این پایان کار نبود. در حالی که انتظار می‌رفت سینماگران حرکت و رفتار همکارشان را تقبیح کنند به دفاع از او پرداختند. رامبد جوان که چند سالی است با برنامه خندوانه مشغول تبلیغ برای اجناس و برندهای تجاری مختلف است در دفاع از جعفری گفت: «واقعیتش این است من هم به عنوان کسی که در ارتباط با شما و همکاران‌تان قرار می‌گیرم، گاهی اصلا بدم نمی‌آید چیزهای درشت ناخوشایندی را ارائه دهم که باعث سوزش بعضی از جاهای حساس آن عزیزان شود! خیلی خوب هم می‌توانم از پس این کار بربیایم. ولی نمی‌کنم این کار را. اگر کسی این کار را می‌کند به او نپریم. با او بدرفتاری نکنیم.»
ادبیات رامبد جوان بی‌شباهت به ادبیات سیاسیونی نیست که هشت سال پیش کشور را به پرتگاه رساندند. این شباهت به معنی خط و ربط یکسان این افراد نیست اما نتیجه عمل این دو طیف که شباهت فراوانی به هم دارند یکسان است؛ تخریب حوزه‌ای که در آن فعالیت دارند.
مدارا با توهین لیلا حاتمی
لیلا حاتمی یادآور خاطراتی خوش از دنیای سینماست. پدرش شاعر سینمای ایران است و خودش در فیلم «جدایی نادر از سیمین» که موفق به کسب جایزه اسکار شده، بازی کرده است. اما اینها دلیل نمی‌شود در مقابل توهین او به اصحاب رسانه سکوت کنیم. اتفاقی که چند ماه پیش رخ داد و بسیاری از روزنامه‌نگاران به دلیل جایگاه حاتمی با او مدارا کردند. سوال و جواب حاتمی و خبرنگار اینطور بود:
«خبرنگار: این فیلم تجربه دوم شما بعد از فیلم سینمایی «بی‌پولی» با حمید نعمت‌الله است. به نظر می‌رسد «رگ خواب» شخصیت‌محور و قصه یک زن است. در مورد تفاوت این دو کار توضیح دهید و کمی هم در مورد فضای فیلمنامه کار جدیدتان با عنوان «رگ خواب» بگویید؛ فیلمی که قبلا «مینا» نام داشت.
حاتمی: من در مورد این واقعا چه بگویم؟ این سوال است به نظر شما؟ من گزارشگرم؟ مگر داستان فیلم را ننوشتند؟ داستان آن فیلم هم هست. تفاوتش را هم خودتان نمی‌توانید پیدا کنید؟ من باید بگویم؟ خلاصه هر دو داستان را دارید، اختلافش را هم خیلی راحت خودتان می‌توانید پیدا کنید. نه؟
خبرنگار: به عنوان پاسخ شما همین را منتشر کنیم؟
حاتمی: بله. پاسخ من همین است که از دهانم در می‌آید.
خبرنگار: در وهله اول که این فیلمنامه به شما پیشنهاد شد به عنوان بازیگر چه جذابیتی داشت و فکر می‌کردید چه ویژگی‌هایی دارد که پذیرفتید در این فیلم بازی کنید؟
حاتمی: من به کار آقای نعمت‌الله خیلی علاقه‌مندم و همیشه مشتاق همکاری هستم با ایشان. در مورد این فیلمنامه هم نقش بسیار قشنگی بود و برایم واضح بود که مایلم با ایشان همکاری کنم.
خبرنگار: از ابتدا قرار بود شما در این فیلم حضور داشته باشید؟ ممکن بود که برخی ویژگی‌های نقش را بر اساس شما نوشته باشند؟ چون گاهی اوقات برخی کارگردانان از ابتدا بازیگر را انتخاب می‌کنند و...
حاتمی: از ابتدا به نظر شما یعنی چه؟ یعنی از ابتدایی که من وجود داشتم؟ به نظر شما از قبل از خودم می‌دانم چه خبر است؟ به نظر شما من نوشتم و نگارش کردم؟ این سوال را نباید از من بپرسید. من از جایی خبر دارم که گفتند الو سلام. ما می‌خواهیم فیلم بسازیم این هم سناریو.
خبرنگار: شما پیش‌فرض‌هایی از خود آقای نعمت الله به عنوان کارگردان داشتید.
حاتمی: نه من پیش‌فرض نمی‌کنم که چه کسی چه کار کرده است.
خبرنگار: ما امروز هرچه بپرسیم شما عصبانی می‌شوید.
حاتمی: چون سوالی را که از یکی دیگر باید بپرسید از من می‌پرسید. من از حرکات نابجا عصبانی می‌شوم. نه در مورد خودم در مورد هر کس. ببخشید. آدم باید سوال جالب و مربوط به طرف بپرسد. الان شما از من می‌پرسید از ابتدا که آقای نعمت الله این را می‌نوشت قرار بود تو باشی؟ من چه می‌دانم.
خبرنگار: گفتیم شاید با شما صحبت کرده و گفته باشند طرحی داریم و...
حاتمی: اگر شما کمی تحقیق کرده باشید متوجه می‌شوید آقای نعمت‌الله اصلا این سناریو را ننوشتند.
خبرنگار: می‌دانم نویسنده خانم بیات است.
حاتمی: بنابراین فکر می‌کنم جواب سوال‌تان را گرفتید.
خبرنگار: نمود بیرونی نقشی را که بازی می‌کنید چقدر در جامعه دیدید؟ ما می‌دانیم زنی هست که در رابطه با مردی دچار اضمحلال می‌شود. در جامعه و اطرافیان این زن‌ها را چقدر دیدید و از شخصیت‌شان چقدر الهام گرفتید؟
حاتمی: به نظرم کاملا یک ماجرای آشنایی است.
خبرنگار: از آن اتفاقاتی که در جامعه ما زیاد رخ می‌دهد؟
حاتمی: من به جامعه خودمان و بقیه جوامع فکر نمی‌کنم. به نظرم یک مساله طبیعی و خیلی آشناست مثل غذا خوردن و همه چیزهای عادی است.
خبرنگار: برداشتی که من از خلاصه داستان یک خطی داشتم این است که یک شخصیت منفی می‌بینیم.
حاتمی: شخصیت منفی درباره چه کسی؟
خبرنگار: ما در خلاصه داستان می‌خوانیم زنی در روابط با دیگران دچار اضمحلال می‌شود.
حاتمی: چه کسی منفی است؟
خبرنگار: زن.
حاتمی: اضمحلال یعنی حالت خراب شود. شما سرما می‌خورید و غش می‌کنید منفی است؟ به نظر من جمله این معنی را نمی‌دهد. دچار اضمحلال شدن یعنی ناموفق، شکست‌خورده، یعنی از هم فرومی‌پاشد.
خبرنگار: یا قربانی؟
حاتمی: نه به معنی قربانی نیست. اول فارسی‌تان را خوب کنید بعد هشت تا بلندگو بگذارید در دهان من.
خبرنگار: اگر حوصله ندارید مزاحم نمی‌شویم.
حاتمی: حوصله دارم. من نمی‌فهمم شما چه می‌گویید. شما چیزهای فرامتن را با متن قاطی می‌کنید. می‌خواهید سوال کنید سوال‌تان را بکنید، برایتان مهم است که من حوصله دارم یا حوصله ندارم؟ حوصله که معلوم است ندارم چون از اول گفتم دوست ندارم مصاحبه کنم.
خبرنگار: باشد ممنون.
حاتمی: چرا؟ حالا که آلوده کردید و من را له کردید؟ حالا ممنونین؟ ادامه دهید.
خبرنگار: ما بیشتر از یک جمله از این فیلم نمی‌دانیم و در حد سه چهار ساعت از فضای فیلم مطلع شدیم.
حاتمی: الان سوال تان چیست؟
خبرنگار: می‌خواهیم بدانیم خانم لیلا حاتمی برداشتش از نقشی که ایفا می‌کند چیست؟
حاتمی: به شما گفتم به نظر من بسیار آدم آشنایی است که همه جا هست. مربوط به جای خاصی هم نمی‌شود و یک چیز طبیعی است و برای من آشناست. جوابم را دادم. درست است؟ شما دوباره سوال کردید؟ سوال‌تان چه بود؟
خبرنگار: فضای منفی و بحث اضمحلال و روابط...؟
حاتمی: شما گفتید نقش منفی. نه نقش منفی در این داستان از نظر من وجود ندارد.»
چند روز بعد از این سوال و جواب، مانی حقیقی که می‌خواهد رفتار و گفتارش به پدربزرگش ابراهیم گلستان شبیه باشد، در اینستاگرامش نوشت:
«چه لذت عمیقی بردم از پاسخ‌های عمیق لیلا حاتمی به سوال‌های احمقانه خبرنگارهای دو زاری»
در روابط بین هنرمندان و اصحاب رسانه تلقی به وجود آمده است که روزنامه‌نگاران را افراد طبقه‌ای نیازمند می‌دانند و هنرمندان را سوار بر دوش آنان. اما باید متوجه بود که رابطه بین هنرمندان و اصحاب رسانه، رابطه‌ای دو طرفه است.
توهین بازیگر پیتزا مخلوط
مدارا با لیلا حاتمی نتیجه‌اش رسیدن چرخ توهین به لیلا اوتادی بود. بازیگری که در کارنامه کاری اش فیلم‌های پیتزا مخلوط و چهار انگشتی دیده می‌شود، در برنامه بهروز افخمی‌ گفت:
«خبرنگار خوب فقط شش نفر هستند و الباقی نادان و تازه‌کارند. (در بین صحبت‌های خانم اوتادی افخمی هم خبرنگارها را بی ادب و پاپاراتزی خطاب کرد.)
مهران مدیری و قلم‌فروشان
مهران مدیری بعد از اجرای برنامه دور همی در اقدامی عجیب خودش را نماینده مردم معرفی می‌کند. او که در هشت سال دولت قبل نه به وضعیت سینما و نه به وضعیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی انتقادی نکرده بود حالا خودش را موظف به انتقاد از دولت می‌داند. آن هم نه با لحنی درست که با الفاظی مانند بتمرگ! او پس از جنجال بر سر رفتار و گفتارش در مورد سیاست خارجه دولت و انتقاد روزنامه‌نگاران از او، با قلم‌فروش خطاب کردن اصحاب رسانه گفت:
«یادش بخیر آن موقع که طرفداری‌ها دلی بود. الان کسی باور نمی‌کند حرفی بزنید ولی در تیم کسی نباشید. به اشتباه یا کمبودی اشاره کنید ولی از جایی خط نگرفته باشید و سریع می‌گویند معلوم نیست چقدر گرفته که اینها را می‌گوید! ‌بس‌که همه قلم‌هایشان را فروخته‌اند باورشان نمی‌شود کسی از روی مصلحت، دلسوزی و بدون خودفروشی حرف بزند. برچسب می‌زنند و تا تیمت را مشخص نکنی ولت نمی‌کنند! به اشتباهی که اکنون رخ می‌دهد نباید اشاره کنی چون مطمئن‌شان می‌کنی که دوست داری قبلی‌ها بیایند، به اشتباهات گذشته هم نباید اشاره کنی چون فکر می‌کنند حتما در تیم آنهایی هستی که الان در راس‌ کارند و بابتش پول گرفته‌ای. از هر چیزی هم صحبت کنی، یک نفر ناراحت می‌شود. ظاهرا همه برای آنکه مهر طرفداری به پیشانی‌شان نخورد، باید خفه شوند و این همان چیزی است که آنهایی که سرکارند می‌پسندند.»
مشخص نیست مهران مدیری چرا فقط در سالی که تلویزیون آنتش را در اختیارش گذاشته حاضر به نقد دولت شده است. سوالی که هیچوقت توسط او جواب روشنی پیدا نکرده و احتمالا نخواهد کرد...
شهاب حسینی بی‌نیاز از اصحاب رسانه
در تازه‌ترین موضع‌گیری هم شهاب حسینی در نشست خبری تئاترش خود‌ را بی‌نیاز از اصحاب رسانه دانست و گفت:
«من هم از اصحاب رسانه دلخوری‌های خودم را دارم به خاطر اینکه خیلی مواقع همکاران شما در نابود کردن نیروی انسانی که می‌توانست شهرت خوبی داشته باشد؛ سهم زیادی ایفا کردند. برخی همکاران من فکر می‌کنند اگر عکس‌شان روی جلد یک مجله باشد مطرح می‌شوند و همین باعث می‌شود با این مافیا خیلی کارهای کثیفی اتفاق بیفتد. بارها شده حرفی زده‌ام اما جور دیگری چاپ شده است، از غلط‌های املایی فراوان که دیگر باید بگذریم چون الان جای این حرف‌ها نیست.»
روشن است وضعیت فعلی سر و سامان پیدا نمی‌کند مگر با گفتمان و حل سوءتفاهمات. اما تا آن موقع برای حفظ جایگاه رسانه باید کاری کرد. چه کاری بهتر از رها کردن هنرمندان به خصوص سینماگران به حال خودشان. گویا در دنیای بی‌نیاز به رسانه همه چیز به نفع هنرمندان است. باید به انتخاب‌شان احترام گذاشت.