جای خالی بخش‌خصوصی

فرهاد احتشام‌زاد*- مناطق آزاد را باید یکی از اهرم‌های اقتصادی دولت برای تمرین در فضای واقعی برای پیوستن به تجارت جهانی بدانیم. پیش‌فرض اولیه در این رابطه، گام برداشتن به صورت مرحله به مرحله و همراه با دریافت بازخورد اقتصادی از حضور در عرصه آزاد تجارت اعم از صادرات و واردات و اصلاح ضعف‌ها و نقص‌ها بوده است. این تلاش خصوصا در نوار مرزی کشور شکل همه‌جانبه‌تری می‌توانست به خود بگیرد ولی متاسفانه سطح درآمد پایین مرزنشینان از یک‌سو و بالابودن میزان قاچاق در مناطق مرزی از سوی دیگر سبب شد که این برنامه با وجود همه تلاش‌ها و همه تسهیلاتی که برای آن تدارک دیده شده بود، چندان به نتیجه اصلی و هدف ترسیم‌شده دست پیدا نکند. هرچند این دو علت را باید دو روی یک سکه بدانیم ولی به هر ترتیب این دو همراه با دلایل دیگر نظیر ضعف زیرساخت‌های اولیه در این مناطق، سبب شد با وجود استفاده سرمایه‌گذاران مختلف از تسهیلات متعدد و متوالی، جهش چشمگیری آنچنان که پیش‌بینی می‌شد، در جذب سرمایه خارجی به ویژه در بخش‌های مولد، جذب و انتقال تکنولوژی به درون اقتصاد کشور، ایجاد فرصت‌های اشتغال در داخل کشور و افزایش تولید و ارزش‌افزوده بخش‌های اقتصادی به ویژه بخش صنعت رخ ندهد. دیگر شواهد نیز نشان از آن دارد که مناطق آزاد نه‌تنها از اهداف تعیین‌شده دور شدند بلکه حتی به شکلی تبدیل شدند به مفری برای واردات غیررسمی که باید در این خصوص آسیب‌شناسی دقیق و همه‌جانبه‌ای شود. اما نکته‌ای که در این میان وجود دارد، آن است که صحبت کردن در مورد مناطق آزاد و ارزیابی مشکلات و مزایای آن باید حرکتی مبتنی بر مرجعیت اقتصادی محسوب شود ولی متاسفانه در حال حاضر سایه مباحث سیاسی و حتی امنیتی بیش از دغدغه‌های اقتصادی گسترش پیدا کرده است.
ضمن اینکه کارآمدی مناطق آزاد، وابستگی تام به میزان فعالیت بخش‌خصوصی در این مناطق دارد. بی‌شک سرمایه‌گذارانی خصوصی که به دنبال فرصت‌های طلایی برای توسعه فعالیت‌های خود، حضور در این مناطق را در اولویت خود قرار داده‌اند، در مواجهه با شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی سرکوب می‌شوند و همان آفتی که در سایر بازارها گریبان‌شان را می‌گیرد در اینجا نیز سد راه‌شان می‌شود. واقعیت این است که هر قدر بخش‌خصوصی وارد فعالیت‌های مناطق آزاد شود، منطقه آزاد به همان میزان رشد می‌کند و این به معنای آن است که دولت باید ...
عطش خود برای فعالیت اقتصادی در این مناطق را کنترل و محدود کند.
ضمن اینکه فارغ از نگرانی‌ها بابت فعالیت اقتصادی شرکت‌های دولتی در مناطق آزاد، دغدغه پررنگی بابت تبدیل شدن مناطق آزاد به حیاط خلوت دولت‌ها وجود دارد چراکه در صورت رخ دادن چنین پدیده‌ای به جای آنکه این مناطق مرکز فعالیت‌های اقتصادی باشند، تبدیل می‌شوند به بستر‌هایی قانونی برای اعمال نفوذ دولتمردان.


همه این موارد از این منظر قابل توجه است که به جای شدت دادن به تب تند ایجاد مناطق آزاد، بهتر است دولت درخصوص ابزارها و پیش‌فرض‌های اولیه رونق‌بخشی و کارآمدی این مناطق، سلسله تحلیل‌های کارشناسی و دقیقی با حضور تشکل‌های اقتصادی بخش‌خصوصی ترتیب دهد تا مجبور نشویم ریل‌گذاری‌ها را هر روز برخلاف روز پیشین انجام دهیم.
* رییس فدراسیون واردات ایران