روزنامه آفتاب یزد
1398/12/25
«کروناویروس»، جای خالی اعتماد عمومی، سریالها و برنامههای زیبا و جذاب و یک سوال مهم:
چرا رسانه ملی دیگر «خیابان خلوت کن» نیست؟!آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: اصطلاح «خیابانها خلوت میشد» را برای تلویزیون دهه شصت و سریالهای پرمخاطبش به کار بردهاند همان موقع که هفتهای یک سریال بیشتر پخش نمیشد و تنها دو کانال تلویزیونی داشتیم. سریال ژاپنی«سالهای دور از خانه» که در ایران به سریال «اوشین» معروف بود را میتوان سرآمد سریالهای «خیابان خلوت کن» در دهه اخیر به شمار آورد. این روزها اما، جای خالیِ سریالهای «خیابان خلوت کن» یا برنامههایی که بتوانند به اصطلاح در ساعاتی خاص یا برهههایی بسیار حساس؛ به اصطلاح مردم را پای گیرندههای خود یا همان جعبه جادویی میخکوب کنند و تمایل آنها برای خارج شدن از خانه را کاهش دهند به شدت احساس میشود اما بحثِ این نوشتار بسیار فراتر از یک یا دو سریال یا یکی دوساعت پای تلویزیون نگه داشتن است، صحبت سر روزها و شاید هفتهها است آن هم در شرایطی که «کروناویروس» به حکم ترسِ آمیخته با احتیاط! مردم را چندصباحی است که بالاخره خانه نشین کرده است.
> جای خالی رسانهای که
خیابان خلوت کن لحظهای نباشد!
دی ماه 1392، علی دارابی معاون وقت سیمای رسانه ملی در مراسم اختتامیه جشنواره تلویزیونی جام جم گفته بود: «رئیس تلویزیون ترکیه در ملاقات با رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران گفته بود وقتی سریالهای ایرانی را در تلویزیون ترکیه پخش میکنیم خیابانهای شهر خلوت میشوند؛ این را یادآور شدم تا بگویم گاهی از اهمیت داشتههایمان غافل میشویم.» کاری به اثبات و رد این ادعای یکی از مسئولان رده بالای رسانه ملی نداریم و بعد 6 سال قصد «نبش قبر» نیز نداریم اما با یک تکه از گفته آن روزِ او برای این روزها کار دارم؛ «گاهی از اهمیت داشتههایمان غافل میشویم.» و این سخن درستی است. رسانه ملی که قرار بود«دانشگاه» باشد در ابعاد یک ایران بزرگ و «ملی» باشد در قد و قواره ی ایرانی سرافراز و «رسانه» باشد در قواعد تخصصی و حرفهای و «فراگیر» باشد حتی بیرون از مرزهای این سرزمین؛ از اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 اندک اندک به دعواهای «جناحی» و «سیاسی» فروغلتید و از حداقلهای یک سرگرمکننده صرف نیز به دور افتاد و همانی شد که علی دارابی در دی ماه 1392 گفت؛ «گاهی از اهمیت داشتههایمان غافل میشویم.» احساس میشود در یک «رنسانس» بیسر و صدا، «رسانه ملی» دچار یک خانه تکانی معنادار و هدفمند شد یعنی نخست از مدیریتهای ارشد و میانی آغاز و اندک اندک به دایره ی برنامهسازان و چهرهها و در نهایت هنرمندانی وارد شد که مورد علاقه و توجه مردم بودند اما سیاستهای جدید، جایی برای آنها در نظر نگرفته بود که اگر خواسته باشیم از انتها به ابتدا آغاز کنیم؛ «فردوسیپور» و «نود» در ابتدای لیستی بلندبالا قرار داده
خواهند شد!
> در جست و جوی«سریالهای خیابان خلوت کن»
چند سالی میشود که سریالهای تلویزیونی همچون سابق رونق نمیگیرند و به قول معروف خیابانها را خلوت نمیکنند و به گفتمان جامعه تبدیل نمیشوند. یکی از اصلیترین علل این موضوع را میتوان جدایی یا دوری برخی تهیهکنندگان، نویسندهها و کارگردانهای مشهور و حرفهای و به تبع آن بازیگران محبوب و مشهور از تلویزیون دانست. با دور شدن کارگردانهای خوب و چهرههای محبوب از تلویزیون، تولید سریال در شبکه نمایش خانگی با افزایش چشمگیری همراه شد. به گونهای که با هجرت این چهرهها که روزگاری از همین قاب تلویزیون در دل مردم جا باز کرده بودند و حالا به هزار و یک دلیل معلوم و نامعلوم جایشان در تلویزیون خالی بود. روزی روزگاری، سریالی پخش میشد و به سرعت خیابانها را خلوت میکرد؛ مردم طوری برنامهریزی میکردند که زمان پخش سریال در راه نباشند، شام را خورده باشند یا آن را میگذاشتند برای وقتی که سریال تمام شد، حتی مهمانیها و شبنشینیهایشان را طوری برنامهریزی میکردند که تماشای مجموعه نمایشی مورد نظر را از دست ندهند که حتما دلایل متعددی برای جذابیت یک سریال وجود داشت اما چیزی که باعث میشد مخاطبان یک لحظه از یک سریال یا یک برنامه را از دست ندهند، نه به یک عامل که به مجموعهای از عوامل ربط داشت از جمله؛ کارگردانی فوقالعاده، تمهیدات فنی و تکنیکهای بصری جذاب یا... اما موضوع این نوشتار، فراتر از این حرفها است. بسیاری از اهالی تلویزیون و خصوصا دست اندرکاران سریالها برای نشان دادن میزان مخاطبان کارشان میگویند سریال ما شهر را خلوت کرد و مردم در زمان پخش حتما مشغول دیدن سریال ما بودهاند و کمتر در سطح شهر تردد میکردند. در اکثر شبکههای تلویزیونی دنیا علاوه بر سریالهای محصول آن کشور آثار خارجی هم پخش میشود. در کشور ما هم علاوه بر آثار داخلی و وطنی که در حافظه مردم باقی مانده؛
ـ یک روایت تاریخی پر تب و تاب
چه سریالی؟ چه سالی؟ سربداران. 1362
ـ یک کابوس و ماجراهای بعدش
چه سریالی؟ چه سالی؟ افسانه سلطان و شبان. 1363
ـ زندگی شیرین میشود
چه سریالی؟ چه سالی؟ آینه. 1365 – 1364
ـ التماس نکن!
چه سریالی؟ چه سالی؟ روزی روزگاری. 1371-1370
ـ قتل و تعقیب و گریز
چه سریالی؟ چه سالی؟ مزد ترس. 1371
ـ قهـر کن ولی حرف بزن!
چه سریالی؟ چه سالی؟ همسران. 1373 / خانهسبز. 1375
ـ چادری در باد
چه سریالی؟ چه سالی؟ در پناه تو. 1374
ـ آذر، ناصر، اسدا... خان و دیگران...!
چه سریالی؟ چه سالی؟ پدر سالار. 1374
ـ مظلومیت خانمبزرگ و خانمکوچیک
چه سریالی: چه سالی؟ پس از باران. 1379 و دهها نمونه دیگر.
کارهای خارجی هم هستند که مخاطبان تلویزیون هنوز آنها را به یاد دارند. از جمله این آثار میتوان به خانم مارپل، پوآرو، شرلوک هولمز، پرستاران، هشدار برای کبری ۱۱ و... اشاره کرد و البته سریالهای کرهای را هم باید به این لیست اضافه کنیم. گذشته از این یادمان هست که چشم بادامیها سالها پیش هم توانستند موفقیتی را در این زمینه کسب کنند و سریال ژاپنی «سالهای دور از خانه» که با نام «اوشین» معروف شده بود مورد توجه مردم ما قرار گرفت. پس از سالها این بار کره ایها دست به کار شدند و سریال «جواهری در قصر» یا همان «یانگوم» را به مدد رسانه ملی روانه خانه ایرانیان کردند و هر هفته یانگوم و قصه زندگیاش مردم را سرگرم میکرد. موج سریالهای کرهای با این سریال شروع شد و پس از آن با سریالهایی چون امپراتور دریا و افسانه جومونگ به اوج رسید به طوری که در رقابت با سریالهای ایرانی این آثار هم به اصطلاح خیابان خلوت کن بودند.
> این روزها...
اگر رسانه ملی خیابان خلوت کن بود!؟
از یکی از مربیهای سرشناس دهههای دور فوتبال باشگاهی در ایران پرسیده بودند:«این همه پول برای یک مهاجم ناشناس؟!» و او در جواب گفته بود: «وظیفه ی یک مهاجم یا فوروارد گل زدن است و این مهاجم چهارچوب دروازه را به خوبی میشناسد. شاید 89 دقیقه در زمین راه برود اما سی ثانیه کافی است تا سه امتیاز ارزشمند نصیب تیم ما کند.» تحلیل اجتماعی این مصاحبه آن است که برخی امور در نه یک سال که شاید دو دهه؛ لحظهای باید به کار بیایند و یک جریان عظیم اجتماعی را هدایت و مدیریت کنند تا کشور و مردم یک کشور را از یک پیچ خطرناک عبور دهند حال شما فرض کنید هزاران میلیارد تومان در سال خرج رسانه ملی شده است تا اسفند 98 بتواند به یاری دولت و حاکمیت، مردم را خانه نشین کند آن هم نه یکی ـ دوساعت که یکی ـ دوهفته و شاید یکی ـ دو ماه! اینجا است که باید گفت آن هزاران میلیارد تومان هزینه سالانه به کار نیامد زیرا، برخی از شبکههای به اصطلاح «در پیتی» آن طرف آبی به آسانی هدایت افکار عمومی ما را به دست گرفتهاند و ما مستاصل و هاج و واج! ایستاده و نگاه میکنیم؛ چرا؟ چون برای این چنین برهههایی نیندیشیدیم! به راستی اگر این روزها، رسانه ملی خیابان خلوتکن بود، اعتماد عمومی را با خود همراه داشت و توان اجماعسازی داشت آیا در مدیریت و ساماندهی مردم برای عبور از «بحران کروناویروس» این همه دردسر داشتیم؟! حالا و در خانهنشینیهای اجباری، وقتی بسیار در اختیار داریم که ببینیم چه بر سر رسانه ملی آوردهایم که نه اعتماد عمومی را با خود همراه دارد و نه دیگر جذابیتی برای خود باقی گذاشته که نه یکی ـ دوماه و یکی ـ دوهفته که یکی ـ دو ساعت مردم را ترغیب کند به خیابانها سرازیر نشوند!؟
> «کروناویروس» را قدر بدانیم!
ویروس هولناکی به نام کرونا راهی بسیاری از سرزمینها شده است، هزاران نفر را مبتلا کرده و صدها نفر را به کام مرگ کشانده است، فارغ از دولت که اگر کرونا ویروس از پای درش نیاورد ضعف اطلاعرسانی زمینگیرش خواهد کرد! رسانه ملی ما نیز تجهیز و تکمیل برای این چنین بلای فراگیر و همهگیری نشده است! رسانه ملی در روزهایی که باید بذر آرامش بپاشد و مسیر هدایت باشد خود به یکی از نهادهای تنش آفرین و دردسر ساز تبدیل شده است که یا به این و ان متلک میگوید یا به آن و این به اصطلاح «گیر» میدهد در حالی که همه حتی«دلاوری» هم میداند وظیفه ی رسانه ملی، دنبال «حسن روحانی» گشتن نیست! و حال بهتر متوجه میشویم که باید به جای ترسیدن از «کروناویروس» آن را قدر بدانیم و بر سر نهیم که به ما فرصتی داد تا در خلوتی آمیخته با ترس و اندوه به حرف دی ماه 92 علی دارابی فکر کنیم همانی که گفته بود: «گاهی از اهمیت داشتههایمان غافل میشویم.» و این نه تنها سخن درستی است که درستترین سخن است!
سایر اخبار این روزنامه
جوادی حصار و زیباکلام درباره تقاضای جلسات روزانه با حضور حسن روحانی در مورد کرونا به آفتاب یزد گفتند
مردم به شایعات توجه نکنند
«کروناویروس»، جای خالی اعتماد عمومی، سریالها و برنامههای زیبا و جذاب و یک سوال مهم:
دیر متوجه کرونا شدیم؛ فکر میکردیم آنفلوآنزاست
ادبیات سخیف کرونایی در مورد سالمندان
حضورسلبریتیها در تلویزیون 30 میلیون تومان!
وام مسکن وخودرو و خرید کالا مشمول تعویق 3ماهه بازپرداخت نمیشود
پرداخت وام کمبهره به ۴ میلیون شاغل آسیبدیده از کرونا
در روزهایی که مجلس میتوانست پای کار باشد و با اهرم نظارتی خود تصمیمات دولتی را سرعت و بهبود بخشد خانه ملت چند هفته است که تعطیل شده و نمایندگان هرکدام تِزهای خودشان را رسانهای میکنند
آسمان همه جا همین رنگ است
کرونا، بیدار باشی برای صلح جهانی
تعطیلی مجلس بیتوجهی به مردم
چهرههای نادر و بزرگ در بعد جهانی
هله عاشقان بشارت
هله عاشقان بشارت
اختر چرخ ادب
چهرههای نادر و بزرگ در بعد جهانی
انتقاد از بیعملی وزارت صمت