اتحاد ملی، میراث حاج قاسم

سید هادی خامنه‌ای
دبیر کل مجمع نیروهای خط امام‌
اینکه امروز می‌بینیم در عزا و مراسم تشییع سردار شهید قاسم سلیمانی دل‌های ملت ایران یکدست شده و خبری از شکاف‌هایی که قبل از این باعث نگرانی می‌شد، وجود ندارد را نباید حاصل مقام و منصب و جایگاه حکومتی وی دانست. چه اینکه در طول تمام این سال‌ها بودند صاحب منصبان و عالی مقامان بسیاری که چشم از جهان بستند و کسر کوچکی از این جمعیت و عزاداری عمومی برای آنها دیده نشد. این پدیده در واقع حاصل منش و کنش اجتماعی سردار شهید، قاسم سلیمانی است. پر بیراه نیست اگر بگوییم شهید سلیمانی یکی از برجسته‌ترین نمادهای وحدت ملی ایرانیان در 4 دهه پس‌از انقلاب است. نمادی که بسیار پیش از شهادت او، در روش زندگی و زیست اجتماعی این شهید بزرگوار متبلور و متجلی بود و از همین رو اولین ثمره خون او هم در جامعه ما احیای اتحادی شد که تا همین چند روز قبل خیلی‌ها نگران از دست رفتن آن بودند. اتحاد پیش آمده فعلی را باید اولین و بزرگ‌ترین میراث حاج قاسم سلیمانی دانست که نزد جامعه ما به یادگار باقی گذاشت و بر ماست که از این میراث نهایت پاسداری و حراست را انجام دهیم. برای این کار نیاز است تا اول از هر چیز در منش و روش بزرگان وحدت آفرین ملت ایران نگاهی دقیق‌تر بیندازیم. چنین نگاهی به ما می‌گوید که همواره در مجموعه رفتارهای این بزرگان سه عامل حیاتی مدنظر بوده به شکلی که نه هیچ یک ناقض دیگری می‌شده و نه هیچ‌کدام به بهانه دیگری در مرز فراموشی قرار می‌گرفته. این سه عامل عبارت بودند از آرمان‌های انقلاب، قانون و حرف و خواسته واقعی مردم. شهید سلیمانی نیز به گواه تجربه 40 ساله حضور در درجات مختلف نظامی هیچگاه ازمحدوده این سه عامل بیرون نشد.
او اگر با صلابت تمام بر اصل آرمان‌های انقلاب تأکید می‌کرد همزمان با واضح‌ترین تأکیدات نافی تقسیم‌بندی‌های رایج جامعه به انواع و اقسام خودی و غیرخودی بود و هیچگاه تفاوت دیدگاه‌ها را دلیلی بر نفی و تکفیر سیاسی کسی یا جریانی قرار نداد. اکنون باید خدا را بابت وحدت ایجاد شده از خون شهید سردار سلیمانی شاکر باشیم و به یاد بیاوریم که تا همین هفته‌های قبل چه میزان نگرانی بابت تضعیف وحدت داشتیم تا بدانیم پی نبردن به اهمیت اتحاد کنونی و تلاش برای حفظ آن، کفران نعمتی است که از خون یک شهید بزرگوار حاصل شده است. کفرانی که در شرایط دورخیز استکبار جهانی برای کسب کوچکترین فرصت جهت ضربه زدن به ما، نتیجه‌اش دردآور و حتی غیرقابل جبران خواهد بود. حتی تاریخ هم گواهی‌های روشن و غیرقابل انکاری در خصوص نقش معجزه‌آسای وحدت در بزنگاه‌های خطیر دارد.


اکنون بسیاری از ناظران بر این باور هستند که ایران امکان چندانی برای هماوردی با دشمنی چون امریکا در میدان نظامی ندارد و تجهیزات و تسلیحات دو طرف قابل قیاس با یکدیگر نیست. برای نقیض این ادعا کافی است به دهه 60 میلادی و جنگ امریکا در ویتنام برگردیم؛ کشوری که در آن روزگار به لحاظ توان تسلیحاتی در برابر امریکا تقریباً هیچ بود، نه چون ایران امروز که خود نیز قدرتی موشکی و نظامی محسوب می‌شود. اما همان ویتنام کم بضاعت با توسل به نعمت وحدت ملی توانست امریکا را در خاک خود زمینگیر کند به شکلی که رسوایی نتیجه آن جنگ برای همیشه در تاریخ امریکا خواهد ماند.
مشخص است که اتحاد ملی در کشوری که حالا خود توان قابل ملاحظه‌ای از نظر نظامی و اقتصادی دارا می‌باشد، می‌تواند ثمراتی معجزه‌آساتر در پی داشته باشد و برعکس آن از دست رفتن این عامل را هیچ تجهیزات نظامی و توان اقتصادی و تکنولوژیکی جبران نخواهد کرد. امروز اتحاد فعلی به‌عنوان اولین میوه شیرین شهادت سردار سلیمانی غنیمتی است که باید با تمام توان و آگاهی ممکن برای حفظ آن تلاش کرد و بازگشت همه ما به چارچوب آرمان‌های اصیل انقلاب، قانون و خواست مردم چیزی است که حفظ این اتحاد را می‌تواند برای همیشه تضمین کند.