مردمی بودن به ادعا نیست مثل مردم زندگی کنیم

رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای جلسه درس خارج فقه سه‌شنبه گذشته (سوم دی) ضمن شرح حدیثی درباره سیره‌ پیامبر اعظم صلی‌ا...‌ علیه و آله و سلم به بیان اهمیت مردمی بودن و انس گرفتن با طبقات مختلف مردم پرداختند. مشروح این شرح حدیث که پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای(KHAMENEI.IR) منتشر کرده است به شرح زیر است: بسم ا... الرّحمن الرّحیم الحمد... ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة ا... علی اعدائهم اجمعین أَخبَرَنَا ابنُ مَخلَدٍ قَالَ: أَخبَرَنَا الخَلَدیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ القَطَّانُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّادُ بنُ مُوسَی الخُتَّلِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسمَاعِیلَ إِبرَاهِیمُ بنُ سُلَیمَانَ المُؤَدِّبُ عَن عَبد اللهِ بنِ مُسلِمٍ عَن سَعِید بنِ جُبَیرٍ عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرضِ وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرضِ وَ یَعتَقِلُ الشَّاةَ وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبز الشَّعِیرِ.(1)  عَن ابن عبّاس قال: کَانَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرض [پیامبر] دنبال این نبود که یک فرشی، چیزی داشته باشد؛ در مسجد، در ملاقات با یک نفری که در بین راه با ایشان برخورد می‌کرد، و می خواست دو کلمه حرف بزند، روی زمین می‌نشست. وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرض گاهی غذایش را هم همین طور که روی زمین نشسته بود، می خورد. سفره‌ای بیندازند و آدابی و تشکیلاتی و حالا یک بشقابی، کاسه‌ای، چیزی مثلاً؛ نه، همین طور روی زمین می‌نشستند و غذای ساده‌ای میل می کردند. وَ یَعتَقِلُ الشَّاة گوسفندی فرضاً داشتند، ریسمان گوسفند را دستشان می گرفتند. «یَعتَقِل» از «عِقال کردن» است دیگر، یعنی آن را نگه داشتن، گوسفند را نگه می داشتند. خب، این خلاف شأن است دیگر؛ ماها اگر باشیم، حالا یک گوسفندی هم داشته باشیم، دستمان نمی‌گیریم توی خیابان و کوچه. این بزرگوار می کردند این کار را. وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبز الشَّعِیر گاهی یک غلامی مثلاً نشسته بود یک جایی روی زمین و داشت نان جو می خورد؛ حضرت عبور می کردند، تعارف می کرد، آقا! بفرمایید؛ می‌نشستند حضرت پهلوی او. نمی گفتند شأن ما نیست، نمی شود، مناسب نیست.این که ما این قدر می گوییم و می شنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذی‌شأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک می کنیم، گرم می گیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش می کنیم، آقا! یک استخاره‌ای بکنید، قرآن را درمی‌آوریم و یک استخاره‌ای برایش [می گیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پایینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمی کنیم! این، خلاف سیره‌ رسول ا... است. سیره‌ پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند این ها کنار می‌آمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزهاست، اهمّیّتی نمی داد. وضع زندگی پیغمبر این طور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. حالا ما البتّه نه توقّع داریم، نه می شود توقّع داشت که مثل آن بزرگوار یا مثل امیرالمؤمنین رفتار کنیم؛ نه، خب، وضع آن ها وضع دیگری است، جایگاه شان جایگاه دیگری است امّا آن را باید ملاک قرار بدهیم. آن را مثل یک نشانه‌ای [قرار دهیم]؛ شما فرض کنید از یک دامنه‌ کوهی دارید می‌روید بالا، آن قلّه مد نظرتان است، به قلّه نمی رسید امّا به طرف قلّه می روید، به آن سمت حرکت می کنید؛ باید این جوری باشد. 1-  امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳۹۳؛ «ابن عبّاس گوید: پیامبر خدا (صلّی ا... علیه و آله) بر زمین می‌نشست، و بر زمین غذا می خورد، و گوسفند به دستشان می گرفت، و دعوت برده‌ای را به نان جوین می‌پذیرفت‌.»