آیا این آمد و رفت‌ها مشکلات را حل می‌کند؟

هندوستان يکي از خريداران مهم نفتي ما در کنار ژاپن و کره‌جنوبي بوده و اين کشورها مثلثي بوده‌اند که شايد حدود 65 تا 70 درصد نفت ما را خريداري مي‌کردند بنابراين ما از همه اينها‌ طلب داريم. از جمله از ژاپن که حدود پنج ميليارد دلار طلب داريم و يکي از دلايل سفر آقاي‌روحاني به ژاپن اين بود که بتواند پول بلوکه شده ايران را به شکلي جبران کند. در آستانه انتخابات مجلس قرار گرفتيم، آقاي روحاني تلاش مي‌کند تا بلکه بتواند يک اقدامي انجام دهد که با اين وضعيت کرسي رياست جمهوري را ترک نکند و بتواند پوششي بر ناکامي‌هاي گذشته فراهم آورد. درواقع هم سفر ايشان به مالزي با توجه به اينکه ماهاتيرمحمد در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل اعلام کرد که ما تحت فشار آمريکا ناچاريم که ايران را تحريم کنيم، اين سفر انجام شد و با مقامات اقتصادي مالزي هم ملاقات کرد ولي نتيجه‌اي نخواهد داشت. همين ملاقات را با سرمايه‌داران ژاپني انجام داد و آنها هم خيلي به دليل ترس و نگراني و تنبيه آمريکايي‌ها استقبال نکردند. درواقع آنها حاضر نيستند موقعيت‌هاي برجسته مزايده و مناقصه داخل آمريکا را به‌واسطه نزديک شدن به ايران از دست بدهند. از طرفي از مدت‌ها قبل هم صحبت از سفر وزير‌خارجه هند به ايران مطرح بود که در همين چارچوب و قواره است. اگرچه ما در چابهار توانستيم فعاليت‌ها را ادامه دهيم که دو دليل دارد؛ نخست اينکه افغانستان يک طرف معامله و مورد نياز آمريکاست و از طرف ديگر هم آمريکا مي‌خواهد به هندوستان کمک اقتصادي بکند واگر در اين ميان از طريق ترانزيت کالا چيزي گير ما مي‌آيد آنچنان چشمگير نيست. بنابراين با توجه به مطالباتي که از هندوستان داريم، باز همان وضعيت ژاپن را براي ما مجسم مي‌کند. هند هم مثل ژاپن قادر نيست که بتواند به دليل مسدود بودن شبکه‌هاي بانکي جهاني با بانک‌هاي دنيا به سمت ما پول حواله کند و اين کار برايش ميسر نيست و قطعا هم وزير خارجه هند در سفرش به ايران اين محذورات را مطرح مي‌کند که آمريکايي‌ها مانع از پرداخت بدهي هند به ايران هستند. اگرچه دکتر روحاني تلاش مي‌کند که گشايشي در اين شرايط سخت اقتصادي ايجاد کند ولي به نتيجه مورد نظر نخواهد رسيد. با توجه به موضع‌گيري‌هايي که بزرگان داشته‌اند هيچ راه و منفذي براي گشايش باقي نمانده است. البته معتقدم ما راهي جز مذاکره نداريم و بهتر است اين مذاکره در همين دوره پاياني ترامپ انجام شود براي اينکه ترامپ از يک تفکر سوداگرانه‌اي برخوردار است و به‌رغم تنوعي که در اظهارنظرهايش ديده مي‌شود، مي‌توانيم يک تغييراتي در استراتژي داخلي و منطقه‌اي مان بدهيم. بنابراين با اين پيشگامي شايد بتواند پنجره جديدي به سمت مذاکره با آمريکا باز کند. با توجه به اينکه اروپايي‌ها هم از فعال شدن مکانيسم ماشه گفته‌اند و با از دست دادن اتحاديه اروپا ديگر هيچ نقطه اميدواري در ظاهر نداريم و زمينه براي بردن پرونده ما به شوراي امنيت مهيا مي‌شود. با موضع گيري‌هايي که پارلمان اروپا و مجمع عمومي و وزارت خارجه آمريکا کرده است، متاسفانه فضاي بين‌المللي عليه ما را آنچنان سامان مي‌دهند که راه انتقال پرونده ما به شوراي امنيت فراهم کنند و باز دوباره آن چهار کانون تحريم يعني شوراي امنيت، اتحاديه اروپا، کنگره آمريکا و کاخ سفيد عليه ما اعمال شود که به همان ماه‌هاي قبل از سال 2016 برمي‌گرديم و شرايط بسيار سختي بر اقتصاد ما حاکم خواهد شد.