جلسات تعیین حداقل دستمزد کارگران تا رسیدن قیمت‌ها به ثبات تعطیل شد کارگران سرکارند؟

همدلی| فاطمه آقایی‌فرد: کارگران در برزخ نان‌ گرفتارند، مشغول معیشت‌اند و گرانی‌های این‌روزها حسابی آنها را کلافه کرده است. شاید این‌ها بهترین تعبیر از جمله‌هایی باشد که از زبان نماینده‌های کارگری یا حتی خود حداقل‌بگیران به گوش می‌رسد. نیمه دوم امسال در حالی تورم از مرز 40درصدی گذشت که حالا حرف و حدیث درباره معیشت دهک‌های درآمدی پایین به رسم هر ساله در صدر اخبار رسانه‌ها جا باز کرده است. نمایندگان کارگری، کارفرما و دولت چرتکه به دست، برای معیشت اقشاری گرد هم می‌آیند که مدت‌هاست زور دخل‌شان به خرج سنگین این‌روزهایشان نمی‌رسد. خبرها در این‌باره با رسیدن به ماه‌های پایانی سال داغ‌تر می‌شود. این موضوع از حدود 10روز پیش تاکنون بیشتر مورد توجه قرار گرفته و بازتاب گرانی و تورم در معیشت دهک‌های درآمدی پایین، حواس بسیاری از شبکه‌های اجتماعی، سایت‌ها و حتی روزنامه‌های کاغذی را به خود پرت کرده است.
اگرچه صحبت از معیشت کارگری، هر ساله در همین روزهای سال داغ می‌شود، اما امسال گویی به دلیل تورم ناشی از مشکلات اقتصادی و حتی افزایش سه برابری قیمت بنزین، بحث درباره معیشت حداقل‌بگیران با ابعاد پیچیده‌تری همراه شده است.
این پیچیدگی با نگاهی به فاصله هزینه سبد معیشت و حداقل دستمزد بهتر قابل درک است؛ یعنی در حالی هزینه خوراکی سالانه در پنج سال گذشته 317هزار تومان بوده که این رقم هر سال رشد کرده و از 430هزار تومان سال 94 به بیش از یک میلیون و 700هزار تومان در ماه رسیده است، یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد که هر یک از خانوارهای ایرانی برای تهیه خوراکی‌های مورد نیازشان در ماه باید حدود سه برابر بیشتر هزینه کنند. هر چه که هست، با شکافی که میان حداقل‌ دستمزد و هزینه سبد معیشت ایجاد شده، رسیدن به یک نتیجه مشترک در میان نمایندگان کارگری، کارفرما و دولت به این سادگی‌ها نیست؛ خروجی بحث‌های مطرح شده در این جلسات تقریبا یکی است؛ کارفرما پول ندارد، کارگر از فاصله دخل تا خرجش گله دارد و در این میان دولت از تورم ناشی از افزایش هر چه بیشتر دستمزد هراس دارد، با چنین اتفاقاتی جلسات به کندی پیش می‌‎رود. سوت آغاز این جلسات حدود 10روز پیش بود که به صدا در آمد.
حدود دو هفته از آذر جاری گذشته بود که خبر رسیدن هزینه سبد معیشت حداقل‌بگیران به شش میلیون تومان فضای رسانه‌ها را پر کرد. نمایندگان کارگری، کارفرما و دولت هم فورا دست به کار شدند و در همان ‌روزها مقدمات برگزاری جلسه برای بحث درباره میزان دستمزد و هزینه سبد معیشت فراهم شد. خبرنگار «همدلی» در این زمینه پیش‌تر، به سراغ برخی از نمایندگان کارگری رفته بود تا نظرات آن‌ها درباره مطالباتشان از دولت را جویا شود. اما صحبت با نمایندگان کارگری نشان می‌داد که آن‌ها هیچ امیدی به خروجی قابل‌قبول از این جسله ندارند. آن‌روزها رئیس کانون بازنشستگان و کارگران تهران، درباره نگاه خود به نتیجه جلسه چند وقت پیش به «همدلی» گفته بود: «با توجه به اینکه دولت دو رای در جلسه رسیدگی به وضعیت معیشت دارد، به نظر می‌رسد هر گونه پیشنهادی از سوی نماینده کارگری در نهایت به رای خود دولت نزدیک شود». علی دهقانی‌کیا در ادامه تاکید کرده بود:« امسال شش میلیون تومان هزینه سبد معیشتی توسط اعضای کارگری تعیین شده، اما بعید به نظر می‌رسد که دستمزد با توجه به این رقم تعیین شود. زیرا دولت در اصل همان کارفرما است که پیشنهاد افزایش 15درصد را مطرح کرده است. هزینه خرید ارقام اساسی نسبت به سال گذشته 60 درصد رشد کرده و در سایر ارقام 40درصد بر هزینه‌ها افزوده شده، اما با توجه به اینکه 60 تا 70درصد شرکت‌ها بر عهده بخش دولتی است و 35درصد توسط بخش خصوصی اداره می‌شود و دولت دو رای در این جلسه دارد، حتی اگر نمایندگان کارگری پیشنهادات خود را در زمینه هزینه سبد معیشتی مطرح کنند باز هم حداقل دستمزد چیزی خواهد بود که خود دولت برای افزایش حقوق و دستمزد در نظر گرفته است».


صحبت از افزایش هزینه‌های زندگی کارگری بحث چند ماه یا چند هفته گذشته نیست، همین دیروز هم یکی از کارشناسان حوزه کار درباره نتیجه مصوبات دستمزد و عدم تاثیر آن بر بهبود معیشت کارگران گله کرده بود تا بر لزوم توجه به حداقل‌های زندگی اقشار ضعیف تاکید کرده باشد. علی‌رضا حیدری گفت: «سال قبل کمیته دستمزد درباره هزینه سبد معیشت کارگران به عدد سه میلیون و ۷۵۰ هزار تومان رسید و ما در بهترین شرایط آن را تا مرز ۴۵درصد پوشش دادیم. اکنون ضریب پوشش به کمتر از ۳۵درصد رسیده است یعنی می‌توانیم بگوییم که وضعیت یک کارگر در پایان سال ۹۷ بهتر از پایان سال ۹۸ بود».
حیدری از وضعیتی یاد کرد که در نهایت در پی طولانی‌ترین نشست شورای عالی کار، حداقل دستمزد را از یک میلیون و 111 هزار و 260 تومان سال 96 به یک میلیون و 516 هزار و 882 تومان رساند. هر چه که هست حالا در میان موج سنگین گرانی‌ها، یک میلیون و 500 هزار تومان حداقل رقمی است که از جیب کارفرما به جیب کوچک کارگر می‌رود. اما این تمام ماجرای زندگی کارگری نیست، بر اساس پیش‌‎بینی بسیاری از کارشناسان حوزه کار و کارگری، اگر شیب تورم با این روند پیش برود، می‌توان گفت که وضعیت یک کارگر در پایان سال جاری حتی وخیم‌تر از سال گذشته خواهد بود.
علی دهقان‌کیا، درباره نتیجه جلسه هفته گذشته به «همدلی»، می‌گوید: «به دلیل عدم ثبات قیمت‌ها در پی افزایش قیمت بنزین، جلسه تشکیل شده خروجی نداشت و قرار شد تا رسیدن به ثبات قیمت‌ها دست نگه داریم». دهقانی‌کیا در ادامه گفت: «باید صبر کنیم تا قیمت‌ها واقعی شوند، تا پیش از این هزینه سبد معیشتی به شش میلیون تومان رسیده بود، اما به نظر می‌رسد که به دلیل پرواز کردن قیمت کالاهای اساسی هزینه سبد معیشت نیز رشد خواهد کرد و باید صبر کرد تا به یک ثباتی برسیم و سپس هزینه سبد معیشت را تخمین بزنیم تا بر اساس آن بتوانیم حداقل دستمزد را تعیین کنیم». رئیس کانون بازنشستگان و کارگران تهران، در ادامه اظهارات خود به «همدلی»، می‌گوید: «تورم 40درصد رقمی است که خود دولت آن را قبول دارد، هزینه سبد معیشت سال گذشته سه میلیون و 800 هزار تومان بود و امسال این هزینه به شش میلیون تومان رسیده، اگر 40درصد تورم را در سه میلیون و 800 هزار تومان ضرب کنیم، به عدد یک میلیون و 500 هزار تومان می‌رسیم، این رقم به اضافه سه میلیون و 800 هزار تومان، حدود پنج میلیون و 300 هزار تومان می‌شود، حالا همین حساب و کتاب را باید با شش میلیون تومان هزینه سبد معیشت انجام داد که رقمی قابل‌توجه خواهد بود».
این نماینده کارگری بر این باور است که اگر کارگر پول نداشته باشد، میزان تولید هم کاهش می‌یاید، چرا که میزان تقاضای کالا کمتر می‌شود، بنابراین برای ایجاد رونق اقتصادی و ترمیم قدرت خرید باید دستمزد اقشار ضعیف را متناسب با تورم تعیین کرد. باید دید امسال نتیجه این جلسات به کجا می‌رسد؟ در حالی که به اذعان دست‌اندرکاران مسائل کارگری قیمت‌ها ثبات ندارند و هر روز هم بر فشار اقتصادی به اقشار فرودست و خصوصا کارگران افزوده می‌شود. این‌که دولت یا شورای عالی کار منتظر ثبات قیمت هستند و بعد در باره افزایش حقوق کارگران تصمیم بگیرند، شاید برای هر آشنایی به حوزه بازار خنده‌دار به نظر برسد. واقعا آنها با کدام مکانیسم می‌توانند قیمت کالاها را به ثبات برسانند، زیرا تجربه هر روزه و هفته و ماه و سال در سال‌های اخیر بیانگر این است که در کشور ما هیچ‌گاه قیمت‌ها ثبات نداشتند و هر بار هم تاوان این بی‌ثباتی را قشر کارگر و فرودست جامعه می‌پردازند و روز به روز سفره این قشر خالی و خالی‌تر می‌شود و کارگران حتی بتوانند نان شب‌شان را برای فرزندان خود هم تهیه کنند،‌شاید کار بزرگی کرده‌اند. نیاز است که دولت و مسئولان کارگری حقایق جامعه را از نزدیک درک و لمس کنند و راهکارهایی را پیشنهاد و سپس عملی کنند که جامعه کارگری از آسیب کمتری روبه‌رو شود.