روزنامه ابتکار
1398/09/24
راهکارهای شناخت کلاهبرداریهای تلفنی و ضعف و قوتهای برخورد با مجرمان بررسی شد
الو... الو... من کلاهبردارم!گروه جامعه - محمد طحانی: «سلام قربان، وقتتون بخیر. عیدتون مبارک باشه. شما روی خط برنامه بوی پاییز هستین. مهمان برنامه ما هم آقای محمدجواد آذریجهرمی، وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات هستن. به مناسبت میلاد با سعادت پیامبر مکرم اسلام(ص) و همچنین حضرت امامجعفر صادق(ع)، قرعهکشی در برنامه انجام دادیم از میان کاربران خوشحساب همراه اول که در طول دوران اشتراک، قبوضشون رو بهموقع دادن، بدهی و قطعی هم نداشتن. افتخار این رو داریم که شما یکی از 14 برنده خوششانس این قرعهکشی به نیت چهارده معصوم بودین و جایزه شما هم کمک هزینه سفر به مشهد مقدس به همراه یک نفر است».
شاید شما هم با خواندن این متن فکر کنید که این جملات از سوی مجری یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی گفته شده و مربوط به برنامهای مناسبتی است. اگر طرفِ این صحبتها مستقیما شما باشید چطور؟ بهویژه هنگامی که پیش از فردی که به عنوان مجری با شما صحبت میکند، فرد دیگری با شما تماس بگیرد، توضیح بدهد که چرا از «صداوسیما» با شما تماس گرفتهاند و قرار است روی آنتن زنده با مجری و مهمان برنامه صحبت کنید و سپس روی خط بمانید تا درباره نحوه دریافت جایزه با شما صحبت کنند. سروصداهایی مثل سروصداهای یک برنامه تلویزیونی هم میآید، وقتی گوشی رو «هولد» است، پیام پیامگیر صداوسیما پخش میشود و حتی مجری در شنیدن پاسخ شما میگوید «کمی بلندتر صحبت کنید یا دوستان صحنه کمی صدا رو زیاد کنید ما بهتر بشنویم صدای این عزیزمون رو». همه چیز به نظر طبیعی میرسد. اما واقعیت این است که شما سوژه یک کلاهبرداری تلفنی شدهاید. شاید تا این جای کار سناریو و بازی کلاهبرداران، دیالوگهایشان، حاضرجوابیهای بهموقع و به طور کلی «مهندسی اجتماعی»شان به گونهای باشد که هر کسی فریب بخورد، اما نکته کلیدی وقتی است که آن طرف خط از شما میخواهد برای واریز هدیه نقدیتان پای عابربانک بروید و دستورات او را قدم به قدم اجرا کنید، آن هم در حالی که برای واریز هیچ وجهی به حساب شما، نیازی به حضورتان پای عابربانک نیست و البته هیچ اطلاعاتی به جز شمارهحساب یا شماره کارتتان را نباید به واریزکننده بدهید.
پیشگیری بهتر از درمان!
اگر مورد این کلاهبرداریها قرار بگیرید، کارتان تازه شروع شده است. در کنار حس بدی که هر آدمی از این که کلاه سرش رفته و فریب خورده دارد و البته بار روانی که از دست دادن سرمایههایی که گاه تمام سرمایه زندگی یک فرد است دارد، پیگیری انتظامی و قضایی این پروندهها هم اغلب طولانی و دیر و سختنتیجه است. پدر علیرضا حدود 2 سال پیش 200 میلیون تومان را به این شیوه از دست داده است و البته خودش هم یک بار سوژه چنین کلاهبرداریای با سناریو برنده شدن در مسابقه رادیویی شده که صدای مجرمان را ضبط کرده و نمونه مطرح شده بر اساس آن نوشته شده است. او میگوید: «پدرم آدم محتاطی است و خودش برای هر چیزی کلی توصیه و نصیحت میکند که مواظب باشید. آدمی هم نیست که بیاطلاع باشد و مثلا اخبار نبیند و نخواند. این که قربانی چنین کلاهبرداریای شد برای خودش هم عجیب بود، چه برسد به ما! این نشان میدهد که شیوه روانی که این کلاهبرداران انتخاب کردهاند، حسابشده است و میتواند هر کسی را فریب دهد. حتی خود من هم با وجود تجربه ماجرای پدرم، در دقایق اولیه تماس کلاهبرداران فریب خوردم، اما با گذشت زمان کمکم ذهنم کار کرد و فهمیدم ماجرا ساختگی است». وی اضافه میکند: «بر اساس روندی که در پرونده کلاهبرداری از پدرم دیدم، فرآیند پیگیری آن بسیار فرساینده و طولانی است و امید به نتیجه رسیدن آن پایین است. مثلا فقط برای پیگیری حسابهایی که پول از حساب پدرم به آن حسابها رفته بود یا شناسایی حسابهای دیگر کلاهبرداران در سایر بانکها، باید بیش از 30 نامه را دانه به دانه به بانکها میرساندیم و تا آنها اقدامی کنند، اصولا اگر چیزی هم دستمان را میگرفت، از دست رفته بود». علیرضا اضافه میکند: «با برخی روابط و کمک دوستانم، حتی دو سه مغازه که با پول به دست آمده از حساب پدرم از آنها خرید شده بود را پیدا کردیم و حتی زودتر از پلیس به فیلم و تصویر یکی از متهمان رسیدیم. اما دیر شده بود. مشخصات بازکننده یکی از حسابها که بخشی از پول پدرم به آن منتقل شده بود را به دست آوردم که عجیب بود، چون مشخصات کاملی نداشت و مثلا در آدرس چیزی در حد «اسلامشهر، پلاک 2!» نوشته بود! همین قدر ناقص. این در حالی است که مثلا خود من وقتی حساب باز کردهام، متصدی بانک درباره کامل بودن مشخصات تذکر داده است». این قربانی کلاهبرداری تلفنی یادآور میشود: «پدرم در طول پیگیری پروندهاش با افراد بسیاری که پرونده مشابه داشتند آشنا شد. قربانیان از شهرهای گوناگون بودند. اما جالب اینجاست که باندی که این کار را کرده هم در چندین شهر بودهاند. از ساری و اسلامشهر گرفته تا اصفهان و خوزستان. حتی گویا یکی دو نفر از درون زندان همکاری میکنند و سابقه محکومیت دارند». او در پایان اضافه میکند: «متاسفانه به نظر میرسد حکمهای این پروندهها به دلیل مالی بودن متناسب با شرایطی که برای قربانیان این کلاهبرداریها ایجاد میشود نیست. بسیاری از محکومان با عفو و تخفیف آزاد میشوند و دوباره سر کارشان میروند. اغلب پول کلاهبرداری شده هم به اصطلاح زنده نمیشود. اگر بشود هم با این وضع تورم و کاهش ارزش پول، اصل پول دیگر فایدهای ندارد. پدرم زمانی که پولش را از دست داد، تازه یک خانه 130 متری را فروخته بود، الان با این پول بعید است بتواند حتی یک خانه 40 متری هم بخرد. این در حالی است که بار روانی این شرایط هم بالاست و حتی از موردی خبر دارم که به دلیل از دست دادن پولش، سکته قلبی کرد و جانش را از دست داد. متاسفانه این موارد چندان در قانون دیده نشده است و باید به حال آن فکری کرد».
چگونه کلاهبرداران تلفنی را تشخیص دهیم؟
کلاهبرداریهای تلفنی به شیوه برنده جایزه شدن منحصر نمیشوند. پلیس همواره هشدار میدهد که باید مراقب شگردهای جدید مجرمان بود؛ شگردهایی که بیشتر بر مهندسی اجتماعی و قرار دادن قربانی در موقعیت هیجانی یا اضطراری که ضمن جلب اعتماد، امکان فکر کردن منطقی را کاهش میدهد، متکی هستند. آنها همچنین ترجیح میدهند که به سراغ افرادی با سن بالا یا سن خیلی پایین بروند و به نظر میرسد گاه در این زمینه رانت اطلاعاتی هم دارند. علاوه بر نمونهای که مطرح شد، میتوان به موارد دیگری هم اشاره کرد که در همه آنها نشانههایی برای دریافتن این که تماس تلفنی یک کلاهبرداری است، وجود دارد. مثلا در یک مورد به شما میگویند که برنده جایزهای شدهاید، اما باید مبلغی را برای ارسال جایزه، بیمه، مالیات یا دیگر هزینههایی که برای پرداخت جایزه هزینه میشود، پرداخت کنید. در برخی از موارد دیگر، تماسگیرنده یک پیک برای دریافت مبلغ از شما میفرستد تا مبلغ را از شما گرفته و برای او ببرد.
در این موارد، گاه تماسگیرنده بسیار هیجانزدهتر و خوشحالتر از شماست تا به این شکل شما را هیجانزده و ذهن شما را درگیر شیوه مجرمانه خود کرده و قدرت هرگونه فکر و تصمیمگیری عاقلانه را از شما بگیرند.
هم در مورد جوایز و هم در مورد سایر تماسهایی که فرصتی را با مدت زمانی محدود در اختیار شما میگذارد و به شما میگویند اگر در تصمیمگیری عجله نکنید، آن را از دست میدهید، این هیجانزده کردن برای کاهش قدرت منطق وجود دارد. با این حال اگر در این تماسها شما تحت فشار قرار گرفتید تا به سرعت یک تصمیمگیری در مورد یک خرید بزرگ و گرانقیمت انجام دهید، بیتردید این یک معامله قانونی یا سالم نیست. هر تجارت قانونی به شما این فرصت را میدهد که او و عملکردش را بررسی کنید و بعد تصمیم بگیرید و مبلغ موردنظر را بپردازید.
گاهی کلاهبرداران روی سادگی و ناآگاهی طرف مقابلشان بسیار حساب میکنند و تماسگیرنده از شما میخواهد، تمام اطلاعات حساب بانکی یا تمام اطلاعات کارت اعتباری خود را به آنها بدهید. باید بدانید که سیستمهای تجاری مطمئن و قانونی، هیچگاه نیاز به جزئیات حساب مالی شما ندارند و اگر قرار باشد پولی یا جایزهای را به شما بدهند، هرگز نیازی به رمز عبور کارت شما ندارند.
در برخی موارد، تماسها بر اساس اطلاعات اولیهای از شما انجام میشود که به طریقی لو رفتهاند و از این اطلاعات ولو اندک و در حد نام و نامخانوادگی شما، برای ایجاد اعتماد و کسب اطلاعات بیشتر که منجر به کلاهبرداری میشود، استفاده میکنند. در این موارد شخصی که با شما تماس میگیرد ادعا میکند از طرف یک دفتر دولتی، مسئول مالیاتی، مرکز رسمی بانکی، یک وکیل یا یک مقام رسمی تماس میگیرد. شخص تماسگیرنده، در هنگام تماس، نام شما را به زبان میآورد و از شما اطلاعات زیادی در مورد خودتان یا نحوه زندگی شما کسب میکند.
شاید برخی کلاهبرداران زیاد هم حرفهای نباشند و در این شرایط ممکن است صرفا با نگاه کردن به شماره تلفنی که با آن تماس گرفتهاند یا ساعت تماس هم جعلی بودن تماس را تشخیص دهید.
فراموش نکنید که اغلب حسابها و شمارههای تماس در تمام انواع این کلاهبرداریها، با مشخصات جعلی یا سرقتی تهیه شدهاند و چندان قابل رهگیری نیستند و در شناخت کلاهبرداران به کار شما نخواهند آمد.
فروشندههای تلفنی فریبکار
انواعی از فروش و بازاریابیهای تلفنی هم وجود دارند که با همین شیوهها سعی میکنند توجه شما را برای خرید خدمات و کالاهایشان جلب کنند. این تماسها اغلب با عناوین و گزارههای کلی شروع میشود و شامل مواردی مثل فروش سیمکارت، بیمههای غیرضروری، کپسول آتشنشانی، دستگاههای ناکارآمد کاهش مصرف سوخت یا تشخیص نشت گاز و... هستند. در بسیاری از این موارد، دیتابیسهایی به طرق مختلف به دست این بازاریابیها رسیده است که در آن نام و نامخانوادگی، تلفن، مشخصات خودروی شما و اطلاعاتی از این دست وجود دارد و اگر به شیوه حرف زدن و چیزی که میگویند دقت نکنید (مثلا این که سازمان و نهادی که خود را نماینده آن معرفی میکنند وجود ندارد و ساختگی است یا نمایندگی و خدماتی به این شکل ارائه نمیدهد) یا در نظر نگیرید که خریدار این خدمات نبودید، به دام میافتید. البته در این موارد، کلاهبرداری به آن معنی اتفاق نمیافتد که تمام موجودیتان را از دست بدهید، بلکه شما چیزی را با فریب خریدهاید که یا به آن نیازی نداشتهاید یا قیمت بیشتری برای آن دادهاید.
چنین مواردی نشان میدهد که در مورد پروندههای کلاهبرداری، پیشگیری بهتر از درمان است و اگر حواسمان را جمع کنیم که گیر کلاهبرداران نیفتیم، بهتر از این است که درگیر چنین فرآیندی شویم. البته نیروی انتظامی و دستگاه قضایی نیز باید در پیگیری چنین پروندههایی سرعت و جدیت بیشتری به خرج دهند و در عین حال، اگر قانون برای مجازات متناسب مجرمان نیاز به اصلاحی دارد، انجام شود.
سایر اخبار این روزنامه
بانک مرکزی با افزایش سقف وام مسکن موافقت کرد
وام مسکن، کلید حل مشکلات؟!
ژوبین صفاری
مردم چه میخواهند؟
نشست بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری برگزار شد
حضور ۱۷ هزار نفر در جشن قصهگویی
راهکارهای شناخت کلاهبرداریهای تلفنی و ضعف و قوتهای برخورد با مجرمان بررسی شد
دولت نگرانِ استرس پردرآمدها است
غربال یارانهبگیران؛ شاید وقتی دیگر
چه کسی سرلیست اصولگرایان در انتخابات مجلس یازدهم خواهد شد؟
کلاف سردرگم اصولگرایان
با تصویب کمیسیون قضایی، طرح استیضاح ترامپ در اختیار قانونگذاران کنگره قرار گرفت
عباسعلی کدخدایی:
شورای نگهبان اعتماد ویژهای به گزارشهای ناجا در بررسی صلاحیتها دارد
رئیس فراکسیون امید مجلس:
مسئولیت حمایت از دولت را بپذیریم
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده:
۲۰ درصد از مدیران دستگاههای اجرایی زنان هستند
مبنای مشروعیت سیاسی
پیوند نواصولگرایی و حلقه انحرافی