روزنامه همدلی
1398/09/17
اردوان جعفریان ناشر و عضو ایرانی مجمع جهانی موسیقی یونسکو در گفتوگو با همدلی: برای گرفتن مالیات استثناء را قاعده نکنید
همدلی| کوروش شیرازیان: سالهای سال است که در ایران ماجرای دریافت مالیات از اصناف و مشاغل گوناگون به مسئلهای پیچیده و شاید حل ناشدنی بدل شده است. امروز کارمندانی که ماهانه دو یا سه میلیون درآمد دارند، باید هر ساله بیش از دوازده میلیون تومان مالیات پرداخت کنند و گاهی پزشکان، بسازبفروشها و سلبریتیهایی با درآمدهای میلیاردی، ریالی مالیات نمیدهند. ماجرای لغو معافیت مالیاتی اهالی فرهنگ، هنر و رسانه و بازگشت این معافیت به روال قبلیاش در هفته گذشته بحثهای داغی را به وجود آورد. هرچند بسیاری از فعالان عرصه موسیقی که بعد از تصویب و اجرایی شدن قانون موسوم به «۱۰درصد» که بر اساس آن کلیه برگزارکنندگان اجراهای صحنهای در کلانشهرها باید ۱۰درصد از قیمت بلیتهای هر اجرا را بهحساب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واریز کنند، اوضاعواحوال فعالیت در ژانر هنریشان را بیشازپیش ناهموار دیدند اما آن دسته از فعالان در عرصه موسیقی تجاری که به دنبال کسب سود حداکثری هستند، بلافاصله بهای بلیت کنسرتها را افزایش دادند و هیچ فشاری را هم تحمل نکردند. چالشی که امروز برای اهالی رسانه میتواند مهم باشد این است که آیا باید همه از پرداخت مالیات معاف شوند یا هیچکس نتواند از این معافیت بهره ببرد؟ آیا همه برگزارکنندگان کنسرت در هر ژانر و با هر تعداد مخاطبی باید ۱۰ درصد از قیمت بلیت اجراها را بهحساب وزارت ارشاد واریز کند یا هیچکس؟ به همین بهانه با اردوان جعفریان نوازنده پیانو، فارغالتحصیل دانشگاه هنر، ناشر، عضو مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار شنیداری و موسیقی و تنها ایرانی حاضر در میان اعضای مجمع جهانی موسیقی یونسکو گفتوگویی انجام دادهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید:سال گذشته تصویب قانون موسوم به «۱۰درصد» و امسال ماجرای لغو معافیتهای مالیاتی دو اقدامی بود که باعث بروز نگرانی در میان اهالی هنر بهخصوص موسیقی شد. ازنظر شما چرا باید اهالی هنر موسیقی برای پرداخت مالیات که در همه جای دنیا بهعنوان یک وظیفه در نظر گرفته میشود، اینقدر نگران شوند؟
به گمان من، قانونی همچون «۱۰درصد» قبل از ارسال به مجلس و تصویب از سوی نمایندگان، نیاز به کار کارشناسی داشت. در جلسهای که با آقای کاراندیش برگزار شد، به ایشان گفتم که روی این قانون باید کار کارشناسی انجام میشد، اما آقای کاراندیش گفت: ما روی آن از قبل کار کارشناسی کرده بودیم. با توجه به اینکه ذات هنر و عرضه آن باید از قواعد تجارت بهنوعی پیروی کند تا آن اثر قابلیت فروش و عرضه را پیدا کند و بتواند بعد تجاری هم موافق باشد شاید بهکار بردن واژه غیرتجاری چندان درست نباشد، بنابراین بهجای عبارت غیرتجاری از موسیقی غیر مصرفی نام میبرم. وقتی یک قانون کلی با عنوان «۱۰درصد» به تصویب میرسد، باید با مالیات بر ارزشافزوده جمع شود که میشود ۱۹درصد از درآمد. تصور کنید که برگزارکننده مالیاتش را سروقت پرداخت نکند بنابراین جرائم مالیاتی به این مبلغ اضافه خواهد شد. به همه این مبالغ، ۳۵درصد از فروش را بهعنوان هزینه اجاره سالن در نظر بگیرید. وقتی همه این عددها را که کنار هم بگذارید، میبینید که کنسرتهایی در دسته غیرمصرفی که در میان عموم تضمینی برای فروش ندارند همچون موسیقی دستگاهی، مقامی، ارکسترال، تلفیقی یا مواردی با این موقعیت، عملاً در لحظه برگزاری هزینهای بیش از ۱۱۰درصد از مبلغ فروش را برای روی صحنه رفتن باید پرداخت کنند.
بنابراین نگاه صفر یا صدی ایراد قانون واریز ۱۰درصد از فروش بلیت اجراهای صحنهای در کلانشهرها و تداوم یا لغو معافیت صددرصدی اهالی فرهنگ و هنر است؟
من درباره ارسال قانون «10درصد» به مجلس و تصویب آن عبارت بیفکری را بهکار میبرم. اتفاقاً به آقای مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هم که دراینباره سخن میگفتم، ایشان همین عبارت را بهکار میگرفت.
از نگاه من اینکه بخواهند از کنسرتهای پردرآمد پاپ ۱۰درصد پول بگیرند، هیچ اشکالی ندارد، اما وقتی درباره این طرح کار کارشناسی نمیشود و در یک آییننامه مفصل به زوایای تصویب آن توجه نمیکنند، با تبدیلشدنش به قانون ناگهان یک جمعیت چند هزار نفری متضرر خواهند شد. آن گروهی که برای برگزاری یک شب کنسرت باید هزینههای معمول را پرداخت کنند، اما فروش کامل بلیتهایشان هم بهسختی انجام میپذیرد، در این شرایط دچار آسیبهای جدی میشوند. تصور کنید که ماجرای تخفیف ۵۰درصدی اهالی فرهنگ و هنر که چند روز قبل از قول آقای نوبخت در سایت سازمان برنامهوبودجه منتشر شد، واقعاً به اجرا میرسید. در آن صورت هم مشکلات اهالی هنر موسیقی در ژانرهای ردیفی دستگاهی، مقامی، ارکسترال غربی و تلفیقی چند برابر میشد و عملاً باید چیزی حدود ۳۲درصد از درآمدشان را مالیات میدادند. در این میان بخش بزرگی از کسانی که نشاط را به جامعه تزریق میکنند، از بین خواهند رفت. این را هم باید بگویم که نشاط الزاماً با موسیقی پاپ ایجاد نمیشود و برای مثال کسی که به موسیقی سنتی علاقهمند است با شنیدن اثری در این ژانر نشاط مییابد. حذف این بخش از فعالان عرصه فرهنگی یعنی حذف همان بخشی که در کشورهای پیشرفته برای حفظش یارانه پرداخت میکنند. امروز در مملکتی زندگی میکنیم که برای یک ماهونیم فعالیت یک مربی ورزشی سه میلیون یورو خسارت پرداخت میشود و این رقم برابر با گردش اقتصادی سالانه موسیقی تجاری در ایران است.
با توجه به توضیحات شما، دریافت مالیات از اهالی فرهنگ و هنر باید طبق چه دستورالعملی اتفاق بیفتد؟
بحث من اصلاً مخالفت با دریافت مالیات نیست. سخن من کارشناسی عمل کردن در ماجرای دریافت مالیات است. وقتی بدون آییننامه میآیند و میگویند همه فعالان حوزههای فرهنگ باید مالیات پرداخت کنند، بیتردید بزرگان این عرصه مطلقاً دچار مشکل نمیشوند، چون این مبلغ را به روی قیمت محصول میکشند و از مخاطب دریافت میکنند. در این عرصه لایهای از حوزه فرهنگ دچار مشکل خواهد شد که توان پرداخت این مبلغ را ندارد. با این توضیح باید یک سقف درآمدی در نظر گرفته شود و بعدازآن از کسانی که درآمدشان از آن سقف بالاتر میرود، مالیات بگیرند. این نگاه باید در بخشهای مختلف همچون قانون «۱۰درصد» دیده شود.
در همه موسیقی سنتی ایرانی یک کیهان کلهر وجود دارد که وقتی بلیتفروشی کنسرتش آغاز میشود، در کمتر از چند دقیقه مخاطبان همه بلیتها را خریداری میکنند. وضعیت فروش بلیت کنسرت کیهان کلهر را نباید با بلیتفروشی کنسرت بقیه فعالان در زمینه موسیقی سنتی مقایسه کرد. او یک استثناء است، چون خودش را در دنیا به یک برند تبدیل کرده است. استثناء را نمیتوان به کل تعمیم داد و اگر چنین اتفاقی روی بدهد، یک غلط مدیریتی رخ داده است.
این نکته را هم نباید از یاد ببریم که در میان ۷۰۰خواننده عرصه موسیقی پاپ، ۲۰خواننده پولساز وجود داشته باشند، بنابراین برای آن ژانر هم باید یک جدول درآمدی درباره اشخاص تهیه شود و اگر قرار است مالیاتی دریافت شود بر اساس آن جدول انجام بشود. در همه جای دنیا پرداخت مالیات یکی از راههای کسب درآمد برای دولت و در ادامه خدماترسانی به مردم است. در ایران هم چون سالهاست جامعه مالیات نداده، در ابتدای کار مقاومت میکند. ناگفته نماند که در سراسر دنیا اول خوداظهاری را بهعنوان سند از سوی هر شخص حقیقی یا حقوقی که باید مالیات بدهد، در نظر میگیرند و اگر خلافش ثابت بشود، برخورد محکمی با فرد متخلف خواهند کرد، اما ظاهرا در کشور ما اول برخوردهای سخت و محکم میکنند و همین شیوه باعث میشود تا افراد تصمیم به دور زدن قانون بگیرند. به همین دلیل هم هست که گاهی یک شخص با یک درآمد ۱۰میلیارد تومانی در سال فقط ۱۵میلیون تومان مالیات
میدهد.
سایر اخبار این روزنامه
با برگزاری مراسم تشییع از سوی هنرمندان و مردم نصرت به خانه ابدی سپرده شد
اردوان جعفریان ناشر و عضو ایرانی مجمع جهانی موسیقی یونسکو در گفتوگو با همدلی: برای گرفتن مالیات استثناء را قاعده نکنید
سخنرانی رئیسی در دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو: وظیفه ما برخورد با مفسدین است
همدلی سریال ادامهدار خودکشی در ایران را بررسی میکند نه به زندگی
دادستان کل کشور: در مورد کشتهشدگان آمار دقیق ندارم
خوابهای طلایی برای فتح کرسی های بهارستان؛ از یاران احمدینژاد تا دوستان قالیباف همه برای انتخابات یازدهم صف کشیدند
داریوش مهرجویی امروز چشمش را رو به جهان باز میکند: هامون تویی
«همدلی» تاثیر اجرای سیاست اختصاص ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی در لایحه بودجه 99 را ارزیابی کرد
در روز دانشجو در دانشگاههای ایران چه گذشت؟ اعتصاب در بهشتی، تجمع در تهران، اعتراض در علامه
قاسم میرزایینیکو، عضو فراکسیون امید در گفتوگو با «همدلی»: سایه نظارت استصوابی بالای سر اصلاحطلبان است
سخنرانی رئیسی در دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو: وظیفه ما برخورد با مفسدین است