روزنامه ابتکار
1398/03/12
«ابتکار» از آسیبهای عدم رعایت اخلاق سیاسی در جریانهای سیاسی گزارش میدهد اخلاق سیاسی، مهره گمشده
الهام برخوردارما هرچه به انتخابات نزدیک میشویم از جریانهای سیاسی و احزاب انتظار داریم که اخلاق سیاسی را رعایت کنند و درواقع آنچه در این کشاکش سیاسی و تلاش اجتماعی مهم جلوه میکند، رفتار همراه با اخلاق است که چهرهها و دستههای سیاسی را بهتر به مردم میشناساند. درواقع «اخلاق» میان گروههای فعال جامعه و بین افراد و شخصیتهای علاقهمند به حضور در مراکز قدرت و مواضع خدمت، هم میتواند ضامن سلامت انتخابات باشد و هم اصلحگزینی را میان مردم آسان کند؛ امری که به نظر میرسد این روزها از سوی برخی افراد و جریانهای سیاسی به فراموشی سپرده شده است و در صحنه سیاسی کشور شاهد رفتارهایی هستیم که نتیجه آن چیزی جز از بین بردن اعتماد عمومی در سطح جامعه نسبت به سیاستمداران نیست.
صاحبنظران میگویند اساسیترین حکم اخلاق حوزه عمومی یعنی سیاست چیزی است به نام «مصلحت» و اکثر فسادها به علت سوءاستفاده از این حکم است. در حوزه سیاست، مصلحت بر حقیقت تقدم دارد، چه در سیاست داخلی چه بینالملل و شما نمیتوانید همه آنچه را که میگذرد درجا بیان کنید چون بیانش شاید عوارض و عواقبی داشته باشد. باید توجه داشت مصلحتاندیشی در حوزه اخلاق سیاسی پذیرفته است اما سوءاستفاده از آن مجاز نیست و آنچه اتفاق میافتد سوءاستفاده از مفهوم مصلحت است. یکی از شهامتهای سیاستمدار با اخلاق، اعتراف به اشتباهش است. بزرگترین بیاخلاقی در یک جامعه عدم شفافیت است امری که این روزها مطالبه عمومی جامعه شده است. حال سوال اینجا است که مشکل بیاخلاقی است یا بیقانونی؟ علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب دراینباره میگوید: بیاخلاقی نتیجه عدم شفافیت و تقدم منافع شخصی بر منافع ملی است که بلای جان جریانهای سیاسی شده است.
فساد نتیجه بیاخلاقی است
علی صوفی، با بیان اینکه بیاخلاقی در جامعه سیاسی ما به صورت آنی به وجود نیامده است، به «ابتکار» میگوید: بیاخلاقیها در جامعه ما در سالهای اخیر نشان میدهد که این امر به تدریج رواج پیدا کرده است. یعنی یکسری مسائل در اولویت قرار میگیرد که مسائل اصلی را تحتالشعاع خود قرار میدهد و نتیجه آن میشود بروز بیاخلاقیها و فسادهایی که این روزها شاهد آن هستیم. برای مثال ادامه این رفتارها تا جایی پیش میرود که افرادی کوچک در جایگاه بزرگتر از توانایی خود قرار میگیرند و در مقابل افراد لایق در جایگاهی پایینتر از جایگاه واقعی خودشان جای میگیرند. نتیجه دیگر آن اینکه مسائل فرعی بر مسائل اصلی ارجحیت پیدا میکنند.
وزیر تعاون دولت اصلاحات با بیان اینکه نبود اخلاق در سیاست ضربات جبران ناپذیری را به جامعه وارد کرده است، خاطرنشان میکند: فساد نتیجه بیاخلاقی است. فساد دروازه نمیخواهد بلکه روزنه میخواهد یعنی ابتدا یک روزنه کوچک لازم دارد بعد از آن خودش راهش را پیدا میکند. وقتی به این روزنهها توجه و پرداخته نمیشود فساد همه جا را آلوده میکند. پس اگر امروزه ما برای مسائل کوچکی که در جامعه سیاسی ما رخ میدهد فکر نکنیم در آینده با مسائلی روبهرو خواهیم شد که حل آنها بسیار مشکل خواهد بود.
بیاخلاقی زایده یک جامعه بیمار است
این فعال سیاسی در ادامه میافزاید: چیزی که در مدیریت ما به آن توجه نشد نگرش سیستمی است. وقتی در درگیریهای جناحی، مسائل ملی و عمومی در نظر گرفته نمیشود و به گونهای در حذف همدیگر افراط میکنیم، نتیجه آن میشود تهی شدن مجلس و دولت. درواقع ما وقتی به یک عملکرد دولت و مجلس انتقاد میکنیم ابتدا باید به عملکرد خود در گذشته انتقاد کنیم که موجب ایجاد چنین سیستم و فضایی شدهایم. اگر ما امروز به خاطر منافع جناحی و شخصی خود تصیمی میگیریم حاصل آن 10، 20 سال بعد نمایان میشود. زمانی که ما در جایگاهی قرار داریم که در تصمیماتمان به جای نفع ملی نفع شخصی و جناحی در نظر گرفته شده است، نام آن بیاخلاقی در سیاست است.
علی صوفی تصریح میکند: باید فکری به حال این شرایطی که در جامعه سیاسی ما به وجود آمده است کرد چرا که ادامه آن ضربات جبرانناپذیری به سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی وارد میکند.
وی میافزاید: اینگونه رفتارها نتیجه عدم شفافیت در عملکرد است. زمانی که در تصمیمگیریها منافع شخصی و جناحی در نظر گرفته میشود در بلندمدت نتیجه عکس میدهد که همان خودتخریبی است. این بیاخلاقیها یک شبه به وجود نیامده است بلکه از قبل وجود داشته و الان نمود بیشتری پیدا کرده است. این رفتارها در واقع حاصل ناکارآمدی افراد و جریانها، کنار گذاشتن افاضل و تقدم فروع بر اصول و همچنین سپردن امور به افراد نالایق است. وقتی شایستهسالاری نباشد سیستم به مرور از بین میرود. برای درمان بیاخلاقی باید آن را ریشهیابی کنیم. بیاخلاقی زائده یک جامعه بیمار است. باید تفکر سیستمی جایگزین تفکر فعلی در جامعه شود. شایستهسالاری، نظارت و کنترل در مدیریت، نظام مدیریتی شیشهای، حضور رسانهای قوی و مستقل، احزاب کارآمد، همه اینها در رفع این بیماری موثر است. اگر احزاب کارکرد واقعی خود را داشته باشند میتوانیم امید داشته باشیم که اخلاقیات سیاسی در چارچوب قانون و ساختار حزبی بیشتر رعایت شود.
صوفی میگوید: زمانی که ما در جامعه چنین پارامترهایی را نداشته باشیم انتظار چنین بیاخلاقیهایی در جامعه میرود. ما میبینیم همه این روزها پشت پرده کار میکنند و این امر در هر دو جریان به وضوح دیده میشود. برای مثال خود اصلاحطلبان نیز در اداره شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به صورت شفاف عمل نمیکنند. درواقع جریانهای فعال در کشور به واسطه روابط پنهانی که دارند منافع حفظشان میشود. وقتی اینها حاضر نیستند تن به شفافیت دهند شما چه انتظاری دارید؟
سایر اخبار این روزنامه
تشکیل «موسسههای استیجاری» برای کنترل اجارهبهای مسکن موثر است؟
همه تردیدهای یک طرح!
جهانبخشمحبی نیا
دموکراسی سرگردان
چرا موزه هنرهای معاصر تهران بازگشایی نمیشود؟
بدقولیهای ادامهدار
نشنال اینترست:
چرا مذاکرات آمریکا و کرهشمالی به بنبست خورد؟
صدا و سیما به بهانه درآمد، با جان مخاطبانش بازی میکند
تجارت با سلامت مردم
«ابتکار» از آسیبهای عدم رعایت اخلاق سیاسی در جریانهای سیاسی گزارش میدهد
اخلاق سیاسی، مهره گمشده
پس از گذشت یک دهه از تصویب آییننامه اجرایی آزادسازی حریم ساحلی، ساحل خزر به روی مردم بسته است
دیدار ظریف با وزیر خارجه تاجیکستان
سخنگوی وزارت کشور خبر داد
۱۶ خرداد آخرین مهلت برای پذیرش استعفای داوطلبان انتخابات
منافع ملی و چالش آمریکا