مراقب تحریکات آمریکا در منطقه باشیم

آنچه دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا انجام داده را از چند ضلع می‌توان مورد بررسی قرار داد؛ ضلع اصلی این که ترامپ در مسائل داخلی آمریکا تا حدود زیادی موفق بوده و به‌خصوص از جنبه اقتصادی توانسته تورم را کاهش دهد، نرخ بیکاری را به سرعت پایین بیاورد و سرمایه‌های آمریکایی را به آمریکا بازگرداند که خود این امر باعث شد میزان بیکاری کاهش یابد. در بین دموکرات‌ها هم نیروی قدرتمند و بانفوذی که بتواند در رقابت‌های انتخاباتی 2020 رقیب ترامپ باشد هنوز مطرح نشده و آقای جو بایدن هم گرچه ممکن است محبوبیت داشته باشد اما هنوز به سطح محبوبیت ترامپ نرسیده است. ضمن اینکه ترامپ دنبال این است که در سیاست خارجی هم بتواند به امتیاراتی دست پیدا کند. سه نقطه امتیازآور برای سیاست خارجی ترامپ وجود دارد؛ مسأله ونزوئلا، کره شمالی و ایران که تا الان هیچ‌کدام تحقق پیدا نکرده، مخصوصا کره شمالی و ایران. بنابراین در ونزوئلا، آمریکا تا حدودی امیدوار است که بتواند موفقیت به‌دست آورد و این موفقیت بتواند در انتخابات آینده ترامپ، امتیاز چشمگیری باشد. بعد از آن هم سراغ کشورهای نیکاراگوئه و کوبا برود و سایه سوسیالیست را از آمریکای لاتین که همیشه حیاط خلوت آمریکا بوده، پاک کند. درحقیقت مسأله ونزوئلا تبدیل به یک موضوع حیثیتی برای آمریکا شده و ترامپ هم ناچار است تا اینجای کار با توجه به طرفدارانی که خوان گوایدو پیدا کرده و همچنین پنجاه کشوری که تحت فشار آمریکا از گوایدو حمایت کرده‌اند به دنبال پیروزی در ونزوئلا باشد. به‌رغم اینکه کشورهایی مثل ایران، روسیه، چین و ترکیه نه به طور کامل بلکه به طور نیم‌بند از مادورو حمایت می‌کنند، ولی شواهد و المان‌ها حکایت از این می‌کند که آمریکا باید هرچه سریع‌تر تکلیف ونزوئلا را مشخص کند. آمریکا به‌رغم اینکه گوایدو دست به کودتا زده و این کودتا شکست خورد، ولی امیدوار است شکاف‌هایی در ارتش ونزوئلا به‌وجود آورد و دست به اقدام نظامی بزند. اگرچه به عقیده روس‌ها این کار هزینه سنگینی داشته و حتی ممکن است نتیجه وخیمی درپی داشته باشد ولی مصداق آمریکایی‌ها این است که خود روسیه، شرق اوکراین را گرفته و شبه‌جزیره کریمه را اشغال کرده است. البته روس‌ها معتقدند کریمه جزو سرزمین‌های اولیه و اصلی روسیه بوده، بنابراین استدلال آمریکا این است که اگر بخواهد علیه ونزوئلا دست به اقدام نظامی بزند، روسیه خیلی امکان اعتراض ندارد. از طرف دیگر اقدام نظامی می‌تواند به چهره آمریکا در داخل آمریکا لطمه بزند و دستاویزی برای دموکرات‌ها باشد که در انتخابات بتوانند علیه ترامپ استفاده کنند. درواقع وضعیت مبهم است. اگرچه علائم و نشانه‌ها حکایت از این می‌کند که گوایدو به پیروزی نزدیک است اما آمریکا نتوانسته شیوه‌های خوبی را در این انتقال قدرت در منازعات ونزوئلا به کار بگیرد. بعید به نظر می‌رسد که در آستانه انتخابات 2020 ترامپ قصد حمله به ایران را داشته باشد که فضای متشنجی به‌وجود بیاورد و واکنش‌های شدیدی در آمریکا درپی خواهد داشت. ترامپ در رقابت‌های انتخاباتی اعلام کرده بود که دنبال جنگ نیست و از طرف دیگر به نظر نمی‌رسد عربستان سعودی و امارات متحده هم تمایل به چنین کاری داشته باشند. چون توانایی تهاجمی در ارتش کشورهایی مثل بحرین و امارات متحده وجود ندارد و سطح آسیب‌پذیری خیلی بالایی دارند. بنابراین به نظر نمی‌رسد که حتی اگر آمریکا هم آنها را به چنین کاری تشویق کند، دست به چنین اقدام خطرناکی بزنند. درحقیقت کشورهای عرب با آمریکا در این زمینه همراهی نمی‌کنند حتی امارات. دولت ایران هم ظرف یکسال اخیر که ترامپ از برجام خارج شد، در سیاست‌های خود با آرامش عمل کرده و نه تنها در منطقه عراق و سوریه بلکه در خلیج فارس هم آرامش بیشتری حکمفرماست و سیاست تأنی و تأمل را در پیش گرفته است و البته کار درستی است. اگر چه فشارها و تحریم‌ها اوضاع را سخت کرده اما باب دیپلماسی می‌تواند همیشه باز بماند. پنجره‌های دیپلماسی به سمت آمریکا مسدود است اما نظام برنامه خود را برای ایستادگی و مقابله با تحریم‌ها دارد و با انسجام درونی و اقدامات دیپلماتیک از این بحران هرچند سخت عبور خواهد کرد.
* استاد دانشگاه