پیام مانورهای دیپلماتیک ظریف

با اینکه بخش مهمی از سفر‌های بین‌المللی و منطقه‌ای وزیر خارجه با اینکه در چارچوب دیپلماسی رسمی انجام می‌شود اما واقعیت این است که هدف و انگیزه اصلی ظریف از انجام این سفرها تعقیب کارکردهایی است که از طریق دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای حاصل می‌شود. دکتر ظریف بیش از آنکه رایزنی‌های رسمی سیاسی با کشورهای هدف را انجام دهد به‌دنبال آگاه‌سازی افکار عمومی مردم آمریکا و جهان نسبت به فشارهای واشنگتن به ایران و سناریوی‌های خطرناک این کشور است. به این طریق که افکار عمومی جهان تشخیص دهد کدام کشور است که در راستای نظم بین‌المللی و سیستم حقوق بین‌الملل عمل می‌کند و کدام کشور در پی برهم‌زدن نظام بین‌الملل و صلح جهانی است. وزیر امور خارجه کشورمان برای عملیاتی‌ساختن ایده‌اش، از طرح و واقعیت مربع «بی» صحبت به میان آورد و صراحتا اعلام کرد که این دیگران منظور (عربستان، امارات، اسرائیل) هستند که ترامپ را به جنگ‌افروزی سوق می‌دهند. از سوی دیگر ظریف مشاور اصلی ترامپ جان بولتون را نیز نشانه گرفت و وی را مسئول اصلی سیاست‌های مخرب ترامپ علیه ایران معرفی کرد. اعلام چنین دیدگاهی از سوی ظریف یک پیامد بسیار جدی دارد و آن ایجاد اختلاف و انشقاق در داخل هیات حاکمه آمریکاست. هم‌اکنون این ایده در محافل مطبوعاتی و سیاسی آمریکا جا افتاده که نکند متحدان منطقه‌ای آمریکا در پی هزینه‌تراشی‌های سنگین برای آمریکا باشند و در فرایند رفتار سیاسی آمریکا با ایران، دیگران به قولی برای آمریکا تصمیم می‌گیرند! از این منظر اگر احیانا قرار به وقوع جنگی در خاورمیانه باشد این جنگ نه برای منافع آمریکا بلکه در راستای سیاست‌های، اسرائیل، عربستان و امارات باشد. باید توجه داشت که ترامپ با اینکه خودش را خیلی زیرک و قوی نشان می‌دهد اما بعید نیست به این فکر بیفتد که شاید از سوی برخی از افراد تندرو همچون بولتون و بن‌سلمان گیر افتاده باشد. البته به‌نظر می‌آید که روی هم رفته مجموعه عربستان، امارات و اسرائیل به لحاظ منافع کلان امنیتی تفاوت‌های جدی ساختاری با همدیگر نداشته باشند اما این معنا مانع تلاش‌های محور سه‌گانه عربستان، امارات و اسرائیل در تصمیم‌گیری‌های مهم در کاخ سفید نمی‌شود. نکته مهم دیگری که برای منافع و امنیت ملی کشورمان بسیار حائز اهمیت است؛ نقش‌یابی قاره پهناور آسیا در نظم جدید جهانی است. براساس پیش‌بینی‌های دقیق موسسات معتبر جهانی چرخش قدرت در جهان به‌سمت آسیاست. تحولات تکنولوژیک و فنی در این قاره به‌خصوص میان کشورهای هند، چین، گویای این است که جهان آینده از آن آسیایی‌هاست. تصمیمات مهم در جهان در آینده‌ای نزدیک از سوی ساکنان این قاره گرفته خواهد شد. از این رو گرچه جهانی شدن در فرایندی سریع و شتابان اتفاق می‌افتد اما در این عرصه نباید از همگرایی منطقه‌ای غافل شد، به عبارتی پیش‌شرط اصلی جهانی‌شدن در همگرایی منطقه‌ای است. این امر در آسیا به‌تدریج در حال وقوع است. تجارت، تبادلات فرهنگی، توریسم در این قاره روز‌به‌روز در حال افزایش است. از این جهت تعامل با آسیا و قدرت‌های اصلی این کشور باید در دستور کار سیاست خارجی باشد. در نشست آسیایی هم که کشور قطر میزبانی آن را برعهده دارد، تلاش‌ها به این سمت است که نزاع در این منطقه تا حد ممکن کاهش یابد و همگرایی به‌عنوان جوهره اصلی و نیاز امروز منطقه مورد توجه رهبران اصلی این منطقه قرار گیرد.
* تحلیلگر مسائل بین‌الملل