نمایشگاه کتاب تهران و فرار بازدیدکنندگان

ناشران یک سال انتظار می‌کشند تا اردیبهشت فرا برسد و آنها بتوانند در نمایشگاه کتاب شرکت کرده و با فروش کتاب‌های خود قسمتی از هزینه‌های چاپ و نشر کتاب‌های خود را جبران نمایند. نباید از این مساله غافل شد که ناشران ایرانی به ورشکستگان سرمایه‌دار معروف هستند (آنها بالقوه سرمایه‌دار و بالفعل ورشکسته‌اند) ولیکن نمایشگاه اردیبهشت ۹۸ کتاب تهران برخلاف ۳۱ نمایشگاه قبلی بوده و در این مورد نکات زیر قابل توجه است: ۱-زمانی که کاغذ تحریر بندی بیش از ۵۰۰ هزار تومان قیمت دارد و نیز مقوای گلاسه کیلویی ۲۸۰۰۰ تومان و هزینه‌های زینگ، چاپ، صحافی، حروف چینی و ویرایش سرسام‌آور شده است ناشر هم مجبور می‌شود قیمت کتاب‌هایش را بالا ببرد تا بلکه بدین صورت خلأ کمبودهای مالی خود را جبران کند در حالی‌که در اردیبهشت سال قبل قیمت کاغذ و مقوا یک پنجم امسال و هزینه‌های چاپ نیز بسیار پایین‌تر بوده‌است چرا باید یک کتاب رقعی صفحه‌ای ۱۲۰ تا ۱۵۰ تومان و کتاب وزیری صفحه‌ای ۱۴۰ تا ۱۸۰ تومان قیمت‌گذاری شود؟ آنوقت است که قیمت کتاب سنگین می‌شود و کتاب خریداران خود را از دست می‌دهد. ۲-در سی و دومین نمایشگاه کتاب به جرات می‌توانم ادعا نمایم که غرفه خود من ۷۰ تا ۸۰ درصد مشتریان ثابتش قدرت خرید کتاب‌ها را نداشتند و به همین صورت است که کتاب از سبد خرید خانوار حذف می‌شود و غرفه‌های دیگر هم به همین صورت بسیاری از مشتریان خود را از دست داده‌اند که جای تاسف دارد. ۳-در نمایشگاه کتاب امسال به علت گرانی کتاب و عدم قدرت خرید بازدیدکنندگان برخی غرفه‌ها مجبور شدند کالاهای فرهنگی به‌جز کتاب ارائه دهند و همین مساله باعث بسته شدن غرفه آنان به‌وسیله هیات تخلفات گردید که به نظرم این عمل خلاف وجدان فرهنگی است چون غرفه‌دار چاره‌ای ندارد، وقتی کتاب‌هایش خریداری ندارد و در این اقتصاد ناسالم قدرت خرید مردم را گرفته‌اند، جز اینکه به‌صورت ارائه کالای فرهنگی در کنار کتاب هزینه غرفه خود را تامین کند. ۴-سال ۹۸ را باید سال زوال صنعت نشر کاغذی، کاهش قدرت خرید مردم و حذف کتاب از سبد خانوار نامید نه سال خواندن توانستن است که شعار امسال نمایشگاه کتاب است! بهتر است که دست اندر کاران فرهنگی کشور صنعت نشر کاغذی را آسیب شناسی کنند تا این صنعت امحا نگردد و نقاط ضعف و قوت آن معین شود.
* مدیر مسئول نشر امید فردا