علل تنهایی امروز روحانی

حسن روحانی چهره‌ای شناخته شده و پر رمز و راز ایران پیش از ریاست جمهوری است. مردی که در سیستم سیاسی ایران از برجسته‌ترین نزدیکان آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی با تعریفی که از او در اذهان دوستان و دشمنانش قرار داشت تعریف می‌شد. او در سایه وجود آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی همواره دیده شد و تا زمانی که هاشمی زنده بود مسیر حرکت سیاسی روحانی در سایه وی قرار می‌گرفت. به گونه‌ای که در دوره اول ریاست جمهوری‌اش نیز این دیدگاه نزدیک به آیت‌ا... هاشمی عمل کرد و در دور دوم که او از زیر سایه آیت‌ا... هاشمی خارج شد، توقعات فزاینده‌ای از وی به‌وجود آمد. روحانی که از نزدیک‌ترین یاران آیت‌ا... محسوب می‌شد و در حوزه‌های گوناگون سیاسی، امنیتی در پس از وقوع انقلاب اسلامی چهره‌ای کدگذاری شده بود، باید زمینه‌های ایجاد فضای مناسب برای پر کردن جای هاشمی و حرکت به سمت ایجاد فضای مناسب و بستر پروری‌های متناسب برای دست یافتن به بافت موقعیتی هدفمند برای اجرای وعده‌های انتخاباتیش را به وجود می‌آورد. او در این بافت موقعیتی دومین دوره ریاست جمهوری‌اش را بدون حامی اصلی آغاز کرد. لذا در دور اول با تمام کوششی که انجام داد وعده‌های انتخاباتی‌اش نتوانست آنگونه که باید و شاید وجود سیاسی خود را نشان دهد. روحانی در وجه اقتصادی توانست با توجه به موفقیت در امضای برجام در عرصه سیاست خارجی فشار‌های اقتصادی روی ایران را کاهش دهد، تورم را کنترل کند و تا حدودی ثبات اقتصادی را ایجاد نماید، اما این ثبات اگرچه موجب کاهش تورم در دور اول شد، اما رکود همچنان برقرار بود و با توجه به اینکه در دور دوم وی تلاش کرد تا تیمی را برگزیند و در حوزه وزارتی خود قرار دهد که کمترین تنش‌ها را با عناصر فرادولتی داشته باشد، یک عقب‌نشینی استراتژیک کرد که موجب ایجاد فضایی واگرا بین او و هوادارانش به‌ویژه اصلاح‌طلبان شد. به هر تقدیر اصولگرایان کلاسیک و رادیکال هر دو از 92 به بعد چندان با روحانی مأنوس نبودند. این اصولگرایان میانه‌رو و منطقی بودند که از روحانی حمایت می‌کردند و اکنون نیز به او نزدیک شده‌اند، اما در عمل روحانی به وعده‌هایی که در انتخابات به اصلاح‌طلبان و توده‌های مردم به‌ویژه در دور دوم انتخابات داد، افزون بر وعده‌های نخست دوره انتخاباتی‌اش، نتوانست عمل کند. تیم او تیمی همخوان و همراه با وی نبود. جدا شدن قاضی‌زاده هاشمی از وزارت بهداشت و درمان، حمله‌هایی که پس از خروج آمریکا از برجام به محمدجواد ظریف صورت گرفت، محدود‌سازی قدرت دولت در حوزه‌های گوناگون در عرصه‌های سیاست داخلی و سیاست خارجی، هجمه‌هایی که از دی ماه 96 در راستای هدف‌گذاری دولت و شخص آقای روحانی از مشهد ایجاد شد و در فضای سیاسی ایران گسترش زیادتری پیدا کرد، در سال 1397 با توجه به پیامدهای ناشی از خروج آمریکا از برجام، بازگشت تحریم‌ها، کاهش فروش نفت، فشارهای بین‌المللی، افت شدید ارزش ریال و نابسامانی‌های ناشی از اثرات این عوامل و نیز پیامدهای این دلایل و واقعیت‌ها روی حسن روحانی بیشتر تاثیر گذاشت و بدین ترتیب طبقات گوناگون اجتماعی و گروه‌های فعال سیاسی او را پیشانی انتقاد‌های خویش قرار دادند. گروه‌های اصولگرای کلاسیک و نومحافظه‌کاران رادیکال از تریبون‌های گوناگون به او هجمه بردند و با توجه به شکافی که پدید آمده بود به راحتی دولت را زیر پرسش‌ها و هجمه‌های خود قرار دادند. از این رو به تخریب ظریف، زنگنه و عناصر اصلی خط مقدم حرکت او در حوزه اقتصادی به‌ویژه بانک مرکزی و شخص همتی پرداختند. فلذا در این چارچوب سستی‌های ناشی از فشارهای موجود بر دولت و به نوعی می‌توان گفت الیگارشی اداری متکبرانه‌ای که در بعضی از عناصر همراه رئیس‌جمهور وجود دارد، در کنار حسن روحانی قرار می‌گیرد و وی در تعارفات معنا‌دار و قابل ردیابی خود با عناصر همراه خویش در چارچوب اتمسفر گفتمانی حاکم بر ساختار نظام سیاسی ایران درگیر نوعی حرکت آرام در مسیر دستیابی به اهداف بلندی است که ترسیم کرده است. او هنوز فرصت دارد و باید نقش خود را در این مدت به خوبی ایفا کند. سال آینده سالی پرتپش و پرالتهاب در جهان، منطقه و ایران خواهد بود. پیش‌بینی‌های آینده‌اندیشانه نشان می‌دهد که سال 1398 نقطه تلاقی بسیاری از پیشران‌ها و روندها در صحنه‌های گوناگون بین‌المللی، منطقه‌ای و به‌ویژه در داخل ایران می‌تواند باشد. فلذا روحانی باید در مرحله نخست ببیند با خود چند چند است و با نزدیکانش می‌خواهد با چه عددی بازی کند.
* آینده پژوه سیاسی و اجتماعی