«همدلی» در گفت‌وگو با فعالان صنعت نشر دلایل آشفتگی بازار کاغذ را بررسی کرد کاغذ در منگه گرانی

همدلی| گروه اجتماعی: این روزها بازار کاغذ و نشر حال و روز خوبی ندارد. بر اساس گزارش های واصله هم قیمت کاغذ به شکلی سرسام اور بالا رفته و هم در توزیع آن که در اختیار دولت است، مشکلاتی وجود دارد. این آشفتگی عرصه را برای یکه تازی واسطه‌ها و دلالان باز کرده است.
براساس گزارش ها قیمت کاغذ 4 برابر شده و به تبع ان کتاب نیز گران شده است هرچند سالها است بازار کتاب تهران کساد است. با اوج گیری قیمت دلار و کاهش شدید ارزش پول ملی دولت کاغذ را در لیست کالاهای اساسی قرار داد. دولت با ارز چهار هزار تومان پول در اختیار تجار گذاشت تا کال‌های کاغذ وارد کنند، ولی چه اتفاقی افتاد؟ تجار یا کاغذ با ارز 4200 تهیه و با قیمت روز دلار بازار آنها را به موسسات انتشاراتی و روزنامه‌ها فروختند یا ارز 4200 تومانی را به جای خرید کاغذ صرف تهیه محصولاتی دیگر می‌شد. به گفته کارشناسان دولت بی‌آنکه سیستمی نظارتی برای لیست مواد ضروری و پایه طراحی کند، دست به چنین اقدامی زد که این باعث آشفته تر شدن بازار و افزایش بی سابقه قیمت‌ها شد. بازار کاغذ تیز از این امر مستثنی نبود. این همه در حالی است که در شرایط تحریم های خارجی و سوء مدیریت نقل و انتقالات پول‌، حمل کالا و عدم همکاری برخی از تامین‌کنندگان آسیایی و اروپایی برای فروش کاغذ برخی از فعالان را از این بخش خارج کرده است.
در همین رابطه چند‌روز‌پیش نایب رئیس اتحادیه کاغذ و مقوای تهران درباره وضعیت قیمت کاغذ بعد از دستگیری سلطان کاغذ به ایرنا گفت: متاسفانه دولت با یک کلید وارد شد تا از مشکلات گره گشایی کند، اما برخلاف تصور گره بر زندگی‌ها زده شد.
وی ادامه داد: قیمت ارزی که به کاغذ و مقوا اختصاص یافته است،‌ از ابتدای سال برای کاغذ تحریر از 3800 تومان به 4200 تومان افزایش یافته است، برای کاغذ گلاسه و مقوای بسته‌بندی از 3800 تومان به حدود 8000 تومان(ارز نیمایی) افزایش یافته است، بعضی از کارخانه‌ها دیگر حاضر به همکاری با ایران نیستند و مابقی تامین‌کنندگان قیمت‌های فروش خود را افزایش داده‌اند. قیمت حمل به ایران تا تنی 100 یورو گران‌تر شده است،‌ هزینه انتقال پول به بانک‌های خارجی، شامل هشت تا 9 درصد کارمزد می‌شود، بنابراین قیمت تمام شده انواع کاغذ نسبت به ابتدای سال افزایش جدی داشته است.


نایب رئیس اول اتحادیه کاغذ ادامه داد: در مقطعی دلار به مرز 20 هزار تومان رفت از این رو پایه قیمت‌ها برای کاغذ همین قیمت‌ها شد، اما وقتی دلار با کاهش مواجه شد همچنان پایه قیمت‌ها همان 20 هزار تومان مانده و برگشت و تنزلی را شاهد نیستیم! این نشان می‌دهد بازار بدون نظارت و لجام گسیخته است. وی گفت: هرچند این لجام گسیختگی تنها مربوط به بازار کاغذ نیست و ابعاد و مشکلات دیگری را نیز در بازار شاهدیم. سیستم لابی‌گری در نظام اقتصادی وجود دارد، کلمه سلطان کاغذ و سکه را پاک کنید، ما ابتدا فکر می‌کردیم سلطان کاغذ و سکه داریم اما برخی افراد با لابی‌گری در نظام اقتصادی فعالیت می‌کنند.
در همین رابطه همدلی با برخی ناشران، چاپخانه‌داران و یک روزنامه دار درباره شرایط بحرانی کاغذ به گفت‌وگو نشست که مشروح آن در در ادامه از نظرتان می گذرد:
آقای سعید بنفشی سر‍پرست چاپخانه گلریز به همدلی گفت: بعد از ان که کاغذ در لیست ارز دولتی 4200 تومانی قرار گرفت، شکلی از انحصار ایجاد شد. برخی شرکت ها ارز کاغذ را گرفتند ولی کاغذی در بازار پخش نشد. همان قدر که کاغذ گران شد ملزومات چاپ مثل مرکب نیز قیمتی افزایشی یافت. الان روزنامه هایی که با چاپخانه ما کار می کنند کاغذ آزاد می خرند و به شکلی ریالی وجهی را از نهاد مربوطه در یافت می کنند اما این وجه شاید کفاف یک ماه کاغذ انها را بدهد. این چاپگر به همدلی می گوید: سوال اصلی اینجاست که چه کسانی و کدام شرکت ها چنین اقدام ضد ملی را انجام داده اند؟
تجار کاغذ را به قیمت دلار بازار به موسسه‌های انتشاراتی می‌فروشند.اگر دولت ارز چهار هزار تومانی در اختیار تجار قرار می‌دهد، چرا بر قیمت‌ها نظارت نمی‌کند تا تجار کاغذ را به همان قیمت بفروشند.»
یک ناشر که نمی خواهد نامش ذکر شود به همدلی می گوید: می گویند کاغذ با ارز دولتی خریداری شده ولی انبار شده تا قیمتش را بالا ببرند.
گرانی شدید کاغذ در یک‌ماه گذشته، نگرانی‌هایی را در میان ناشران و مدیران مسئول روزنامه‌ها نیز برانگیخته است تا جایی که برخی این گرانی را زنگ خطری برای ادامه حیات روزنامه‌ها و نشریات می‌دانند. در عین حال که مسئولان فرهنگی از برخی تلاش‌ها برای رفع این چالش سخن به میان آورده‌اند. این ناشر به همدلی می‌گوید: همه نشریات امتیاز واردات کاغذ را ندارند و وارد کنندگان کاغذ تعدادی محدود هستند که بحران کنونی این شرایط را برایشان فراهم ساخته تا بازار را به هر سمتی می‌خواهند سوق دهند. به‌عبارتی دیگر بحران کاغذ باعث شد تا عده‌ای از ناشران که از دولت برای تهیه کاغذ ارز دریافت می‌کردند با احتکار یا فروش کاغذ به قیمت روز دلار تعادل بازار را برهم‌بزنند. این اقدام که به نظرم در دیگر حوزه‌ها اتفاق افتاده نتیجه تحریم و سوء‌مدیریت است اما باید بدانیم که شکل‌گیری باندها و مافیاها و سلطان‌ها باعث تعمیق شدید شکاف طبقاتی خواهد شد. چگونه؟ به این نحو که در چنین سیستمی سهمیه یک انتشاراتی سالم و مستقل به جریان بازار آلوده و غیر رسمی کاغذ وارد می‌شود تا این‌گونه پول‌های میلیاردی به جیب سردسته‌های اصلی کارتل‌ها واریز شود. از آن‌طرف می‌بینیم نشر کتاب کاهش شدید داشته و آمار کتابخوانی یا روزنامه خوانی مردم به شدت نزول کرده است. خب این تناقض نشان دهنده یک وضعیت بیمار است.
خانم کتایون دیلمقانیان مدیر نشر «مس» به همدلی می‌گوید: با افزایش 4 برابری قیمت کاغذ چاپ ما به یک سوم رسیده است. در‌حال‌حاضر ارشاد سهمیه‌ای را برای انتشاراتی‌ها در نظر گرفته است تا شاید در این وضعیت بحرانی کمک خرجی باشد برای انتشاراتی‌ها. البته من شنیده‌ام وزارتخانه ارشاد به برخی نشریات سهمیه کاغذی را به شرط پرداخت پول آن، در ضرب‌الاجلی مشخص، داده است. اما بسیاری انتشاراتی‌ها نتوانستند پول این کاغذ‌ها را در زمان مقرر پرداخت نمایند و برخی دیگر نیز کاغذها را در بازار آزاد فروختند!
مدیر نشر مس ادامه می‌دهد: ما کاغذ را از بازار آزاد تهیه می‌کنیم. کاغذ بالکی تا سه ماه پیش بندی 120 هزارتومان بود که الان قیمتش به 400 هزار تومان رسیده است. خلاصه وضعیت کاغذ وضعیتی بحرانی پیدا کرده و بسیاری از همکاران من معتقدند تسهیلات در نظر گرفته از سوی ارشاد جواب گوی بحران فعلی نیست و باید سیاست‌هایی اصولی تر برای این حوزه اتخاذ گردد.
بحران کاغذ نه تنها انتشاراتی‌های کتاب که بسیاری از روزنامه‌ها را نیز فلج کرده است. با نگاهی کلی به نحوه چاپ و توزیع مطبوعات در یک سال گذشته در می‌یابیم که بسیاری از روزنامه‌ها و از جمله روزنامه «همدلی» از شمارگان و تعداد صفحات خود کاسته‌اند. این رویکرد روزنامه‌ها را می توانی اقدامی برای حفظ بقا تعبیر کرد.
سرپرست یک روزنامه می‌گوید: اگر در دوره تحریم‌های اول یک بابک زنجانی در حوزه نفت داشتیم، الان با این اوضاع و با این دو نرخی سازی‌های فساد‌زا، شاهد رشد قارچ‌گونه کارتل‌ها و سلطان‌های متعددی در همه حوزه‌ها هستیم. همین چند‌ماه پیش تعدای افراد ارز 4200 تومانی کاغذ را گرفتند ولی کاغذی به بازار تزریق نکردند. بعدتر خبر آمد که کاغذ‌ها گم وگور شده است. در‌واقع آنها کاغذی وارد نکردند. اینجاست که وجود یک سیستم نظارتی در همه حوزه ها بیشتر ضرورت می یابد.
وی ادامه می‌دهد: هم اکنون قیمت کاغذ روزنامه نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از چند برابر شده است و تنها شرکت تولیدکننده کاغذ ایرانی شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران است. مسئولین این شرکت هم به ما می گویند که چون بخشی از مواد اولیه تولید کاغد واردی است در تامین ارز و ثبت سفارش و... به مشکل برخورده‌ایم. آنها هم درست می گویند در واقع همه چرخه توزیع کاغذ معیوب عمل می کند و تنها عده ای محدود هستند که از وضعیت پیش آمده نهایت سود را می برند. به نظرم می‌توان این عده محدود را کاسبان تحریم نامید.
سرپرست این روزنامه که نمی خواهد نامش ذکر شود، می دهد: وزارت ارشاد می گوید به مطبوعات سهمیه کاغذ می دهد اما واقعیت این است که سهمیه کاغذ را به شکلی محدود در زمانی طولانی به ما می دهند. ما پول این کاغذ را هم می دهیم ولی بعضی وقت‌ها چند ماه طول می کشد تا کاغذ به مطبوعات تحویل داده شود.
به اعتقاد برخی فعالان حوزه نشر در شرایط فعلی یک چاره وجود دارد و آن این است که مسئولیت توزیع کاغذ به اتحادیه واگذار و معاونت مطبوعاتی ارشاد نیز به وظیفه نظارتی خود بپردازد.