روزنامه همدلی
1397/11/15
گزارش «همدلی» از چرخه خشونت در مدارس کشور خشونت در مدارس عوض میشود، ولی تمام نمیشود
همدلی| گروه اجتماعی- ستاره لطفی: «خشونت در مدارس ایران بیداد میکند»؛ شاید به اعتقاد برخی این جمله، یک جمله کلی و نوعی سیاهنمایی و اغراق باشد. در صورتی که اگر هر روزه خبرهای حوزه آموزش و پرورش را دنبال کنیم نه تنها آن را اغراق نمیدانیم بلکه به چرخه خشونتی میرسیم که بین معلم و دانشآموز مدام در حال جابهجایی است.روزی نیست که بر تارنمای رسانهها خبری از کتک و ضرب و جرح در مدارس ایران منتشر نشود. همین چند روز پیش معلم همدانی انگشت دانش آموز خود را شکست و مسئولان آموزش و پرورش همدان طبق معمول تنها قول پیگیری حادثه را دادند. این موضوع در حالی است که آذرماه نیز در یکی دیگر از مدارس همدان اتفاق مشابهی افتاد و باز هم آموزش و پرورش اعلام کرد که با جدیت پیگیر داستان میشود اما با گذشت دو ماه از ماجرا هیچ کدام از مدیران آموزش و پرورش پاسخی در این زمینه به افکار عمومی ندادند.
در اوایل بهمن امسال نیز ویدیویی در فضای مجازی منتشر شد که نشان از تنبیه چند دانشآموز توسط یک مدیر مدرسه در شهر «چلگرد» استان چهارمحال و بختیاری داشت. تنبیه دردناک این دانش آموزان تنها به دلیل 10 دقیقه تاخیر در هوای برفی بود. همزمان با انتشار این ویدیو، ویدیو دیگری در فضای مجازی از یک معلم کوهرنگی منتشر شد که نشان میدهد وی به جای تنبیه دانش آموزان تنبل، در اقدامی عجیب، چوب را به دست دانشآموزان میدهد تا آن را به کف دست او بزنند و به آنان میگوید «هر کدام از شماها درس نخوانید، من باید تنبیه شوم.»
شاید انگیزه این معلم کوهرنگی در وادار کردن دانشآموز به کتک زدن وی، تشویق دانشآموزان به درس خواندن یا شاید هم برای خلاص از عذاب وجدانی بوده که خود را مقصر وضعیت موجود دانسته، اما انگیزه این معلم هر موضوعی بوده، کار وی مصداق ترویج خشونت در مدرسه به شمار میرود و از حیث اصول تربیتی مذموم است.
اقدام عجیب معلم کوهرنگی و موارد مشابه، این ذهنیت را ایجاد میکند که گویا معلمان مدارس راه حلی برای رفع مشکلات دانشآموزان به غیر از تنبیه سراغ ندارند و زبانی به غیر از زبان کتک در مدرسه کارساز نیست. حال در این میان فرقی ندارد چوب به کف دست معلم بخورد، یا کف دست دانشآموز را سرخ کند. این چرخه خشونت، خشونت بازتولید میکند.
چرخه خشونت در مدارس در حالی که از معلم به دانشآموز و از دانشآموز به معلم تغییر میکند که براساس قوانین آموزش و پرورش سالهاست تنبیه در مدارس ایران ممنوع شده است. بر اساس آییننامه انضباطی مدارس، هرگونه تنبیه، توهین و تعیین تکالیف اضافی برای دانشآموزان غیرقانونی است. به عبارت دیگر مطابق ماده 77 آییننامه انضباطی مدارس، «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است» اما برای برخورد با تخلفات احتمالی دانشآموزان، قانون سلسله مراتبی را بر اساس اصول تربیتی تعیین کرده است که برای تنبیه دانشآموزان باید به آن توجه شود.
لازم به ذکر است که بر اساس ماده 74 این آییننامه، «قصور و سهل انگاری دانشآموزان نسبت به انجام وظایف خود تخلف محسوب میشود و مدیر، شورای مدرسه، معاونان و مربیان موظفاند قبل از اعمال هرگونه تنبیه از وضع و موقعیت محصل آگاهی یابند و در جستجوی انگیزه و علت تخلف برآیند و نسبت به رفع آن اقدام کنند».
یک فعال صنفی با بیان این که امروزه بیش از هر زمان دیگر خشونت در مدارس به صورت فزاینده ای درحال رشد است، به «همدلی» گفت: اگر خشونت در مدارس به رغم ممنوعیتهای قانونی و تاکیدات قانون گذار، برچیده نشده و به صورت پنهانی به حیات خود ادامه میدهد، ریشهاش را باید ابتدا در بیتوجهی متولیان آموزش و پرورش و سپس در کوتاهی های اولیای دانش آموزان دانست.
بدون تردید اگر مدیران آموزش و پرورش در این زمینه بیتوجه نبودند و به محض بروز خطایی از یک معلم سریع به آن رسیدگی میکردند، راه تکرارش برای همیشه مسدود میشد. از طرفی اگر والدین دانشآموزان به قوانین آشنایی داشتند و فرزندان خود را از حقوقشان آگاه میکردند، اجازه نمیدادند برخی از معلمان خطاکار با فرزندانشان برخوردی خشونتبار داشته باشند. واقعاً قابل درک نیست که معلمی دردوره نخنما شدن قانون نانوشته تنبیه بدنی در کلاسهای درس، بازهم گفتوگو و شیوههای مسالمتآمیز را نادیده بگیرد و از مشت و کتک برای تربیت دانشآموزان استفاده کند.
«علی قدمی» گفت: برخی تنبیه دانشآموزان را به زنجیره خشونت در جامعه نسبت میدهند و معتقدند خشونتی که در سطح جامعه جاری است و حتی به فیلمها و سریالها نیز رخنه کرده الگوی رفتاری برخی از معلمان شده است. در صورتی که نمیتوان پذیرفت که معلم، مانند دانشآموز نوجوان، تحت تاثیر سریالهای تلویزیونی یا فضای عمومی جامعه، دست به خشونت بزند. اگر معلم انسان بالغ و از لحاظ روحی سالم باشد، بلد است که خشم خود را در شرایط بحرانی کنترل کند و تلافی مشکلات صنفی مانند کمی حقوق یا سختی معیشت و کمبودهای مدرسه را سر دانشآموز در نیاورد.
قدمی به شیوه استخدام معلمان اشاره کرد و افزود: تمام معلمانی که در آموزشوپرورش استخدام میشوند،دورههای تربیت معلم را طی نکردهاند. در بعضی اوقات معلمان حقالتدریس یا قراردادی پس از طی تحصیلات دانشگاهی بدون گذراندن دورههای تربیت معلم به کلاس درس وارد شدند، این افراد به این دلیل که دورههای لازم را برای تربیت معلم طی نکردهاند، اغلب شیوه برخورد درست با دانشآموزان را آموزش ندیدهاند.
وی ادامه داد: اگر معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان جذب شود در طول دوران تحصیل با مهارتهای لازم مانند روانشناسی تربیتی، روانشناسی رشد و فنون اولیه معلمی و تعلیم و تربیت آشنا میشوند. اما گاه شاهد بودهایم که تعداد زیادی با یک مصوبه مجلس به آموزشوپرورش وارد شدند بدون این که آموزشهای صحیح را دیده باشند.
بدون تردید با یک دوره آموزش ضمن خدمت نمیتوان شخصی برای شغل خطیر معلمی پرورش داد.
قدمی تاکید کرد: لازم است گزینش معلمان علمیتر و تخصصیتر شود و در گزینش این افراد به جز صلاحیتهای اخلاقی و اعتقادی به صلاحیتهای عمومی و تخصصی مانند روانشناسی تربیتی توجه بیشتری شود.
ناگفته پیداست مدارس به مثابه کارخانه میماند و دانشآموزان مادههای خامی که به این سیستم وارد میشوند و در نهایت خروجی مدرسه دانشآموز فارغالتحصیل است. حال باید دید کجای این چرخه معیوب است که این محیط آموزشی که انتظار کسب دانش وتمرین گفتمان از آن میرود خود به محلی برای ترویج خشونت تبدیل
شده است.
سایر اخبار این روزنامه
آسیبشناسی «همدلی» از ریشه اصلی رکود در یکی از پرحاشیهترین بازارهای اقتصادی مسکن کم نیست، مردم پول ندارند
همدلی قانونی را که سالها دغدغه منتقدان و معترضان سیاسی بوده و هست، با نگاه کارشناسان، بررسی میکند
گزارش «همدلی» از چرخه خشونت در مدارس کشور خشونت در مدارس عوض میشود، ولی تمام نمیشود
جشنواره سیوهفتم فیلم فجر روز چهارم خود را با رژه لباسهای عجیب ستارهها پشت سر گذاشت
با دو تظاهرات همزمان، در بیستمین سالگرد انقلاب بولیواری اتفاق افتاد وزنکشی خیابانی روسای جمهور ونزوئلا
خودباوری و آسیب های آن!
سازواری مدنی