گفت‌وگوی «همدلی» با گروه بازیگران نمایش «اقلیت» که در تالار مولوی روی صحنه است؛

از تبعیض می‌گوییم!
همدلی| گروه فرهنگ و هنر- احمد عظیمی: مفهوم جهانی‌سازی حالا دیگر کلید واژه جدیدی نیست؛ بعد از جنگ جهانی دوم و روبه‌رو شدن با بن بست انسانی، بشر مفاهیمی را که با آنها سرو کار داشت، دوباره مرور کرد، چون کشته شدن میلیون ها انسان در دو جنگ جهانی نشان می داد مسیر جامعه جهانی غلط است. نتیجه راه، چیزی نبود مگر از بین رفتن مفهوم انسان و ارزش او. حالا نیاز بود اختلافات از بین برود و تضادها هر چه بیشتر نقبیح شود. راه جدید، یک شکل کردن دنیا و بسط و توسعه فرهنگی یکپارچه بود. سردمداران دنیا تصمیم گرفتند ویژگی های فرهنگی را نادیده بگیرند و سبک های زندگی جدیدی را تبلیغ کنند که کمتر موجب تعارض می شد؛ پدیده ای که در مفهوم جهانی سازی معنا پیدا می کرد. هر چند از بین رفتن مرزهای فرهنگی، نژادی و بعضا سیاسی، دستاوردهای به‌دردبخور و صلح آمیزی داشت اما عملا باعث به وجود آمدن نوعی بی هویتی در دنیای امروز شد. از سوی دیگر حالا با فاصله گرفتن از نقطه شروع چنین تفکری به خوبی می دانیم این مفهوم نیز تبدیل به پدیده ای سیاسی شده و کارکردهای لزوما صلح آمیز هم ندارد. ما به عنوان مردمانی که در خاور میانه زندگی می کنیم، با این تضاد بیشتر آشنا هستیم. نمایش «اقلیت» با دستمایه قرار دادن جامعه ای کوچک و محلی که نماد دنیای امروز است، در شکلی کنایه آمیز روایتی است از عصر ما، به ویژه طبقه فرودست یا همان اقلیت! نمایش اقلیت تا 18 بهمن هر روز ساعت 18 در تالار اصلی مولوی روی صحنه می رود. سیما قاسمی، پانیذ نجفقلی و وحید رحیمی که جزو عوامل و بازیگران این نمایش هستند، به گفت و گو درباره نمایشی که این روزها در تالار مولوی در حال اجراست، پرداختند. سیما قاسمی که هم اکنون در مقطع کارشناسی ارشد سینما در دانشگاه تهران تحصیل می کند، طراحی لباس «اقلیت» را بر عهده دارد و توانسته در هجدهمین جشنواره تجربه، تندیس طراحی لباس را برای این نمایش کسب کند. پانیذ نجفقلی فارغ التحصیل دانشگاه الزهرا است و وحید رحیمی هم در مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی در دانشگاه هنرهای زیبا مشغول به تحصیل است. آنچه در ادامه می خوانید ماحصل گفت و گوی «همدلی» با آنهاست:
نمایش اقلیت چطور شکل گرفت؟ معمولا روش های مختلفی مخصوصا در آثار دانشجویی برای تولید یک کار وجود دارد؛ آثاری که بر اساس ایده بازیگران شکل می گیرد یا جهت دهی کارگردان و اتودها، آن‌ها را می سازد یا شکل معمول که کارگردان، نقش اصلی را در طراحی و ساخت اثر دارد...
پانیذ نجفقلی (بازیگر): نمایش اقلیت از یک متن و ایده اولیه شروع و طی ۳ ماه، اتودهایی حول ایده اصلی ارائه شد. کار بازیگران و پیشنهادهایی که با خود به همراه می آوردند، در تمرین‌ها بازنگری و جهت دهی و در نهایت کار به شکلی که حالا با آن روبرو هستیم، تکمیل شد.


سیما قاسمی (طراح لباس): نمایش از ایده ای شکل گرفت که در ذهن کارگردان کار بود. بعد در مورد همه بخش ها، عوامل ایده های خودشان را بیان کردند. به عنوان طراح لباس، اتودهایی را به کارگردان ارائه دادم و در نهایت با هم‌فکری و کار روی ایده های مختلف به یک شکل واحد رسیدیم.
یکی از نکات جذاب نمایش، ساختگی بودن زبان نمایش است، این ایده چطور شکل گرفت و اجرایی شد؟
پانیذ نجفقلی (بازیگر): ما می دانستیم زبان فارسی و شکل معمول دیالوگ گویی برای کار ما مناسب نیست، بنابراین با این آگاهی، برای تکراری نبودن و طبیعی شدن جملاتم و همچنین برای اینکه شبیه طرز صحبت کودکان نباشد، لحن یک زبان را پایه قرار داده و کلید واژه‌هایی را که باید به‌کار برده می‌شد، در قالب آن زبان قرار دادم.
سیما قاسمی (طراح لباس): پدرام صمدی (کارگردان نمایش اقلیت) می خواست جمله و زبان مشخص و قابل تشخیصی در کار وجود نداشته باشد. کاراکترها بر اساس نقش خودشان به یک زیان جدید رسیدند و به نظرم فرم خوبی درست شد. حال و هوای دیالوگ ها مشخص است و حس شخصیت ها خوب درآمد. این زبان مرز ندارد و همگانی است...
نمایش «اقلیت» توانست در دوره قبل جشنواره تجربه بدرخشد و جدا از تقدیر و تندیس های انفرادی، عنوان اثر منتخب با آرای تماشاگران را از آن خود کند. فکر می کنید این عناوین چقدر مهم هستند؟
پانیذ نجفقلی (بازیگر): جدا از عناوین انفرادی که لذت خودش را داشت، اینکه «اقلیت» توانست اثر برگزیده مخاطبان باشد، اهمیت دیگری دارد. دلیلش هم مشخص است؛ این نمایش توانسته با تماشاگران به خوبی ارتباط برقرار کند. تئاتر و اساسا هنر چیزی جز ارتباط برقرار کردن با مخاطب نیست..
وحید رحیمی (بازیگر): عناوین «بهترین بودن» آن هم در دوره ای که همه چیز شخصی شده، نشان از دیدگاه چند داور با سلایق شخصی است چون ما در ایران -آن‌طور که من اطلاع دارم- قوانین مشخص و قابل اتکایی برای داوری نداریم اما وقتی اثری به عنوان اثر منتخب تماشاگران انتخاب می شود، وضع فرق می کند. این عنوان باعث مباهات و مزین به افتخار است چون هدف اصلی تئاتر همین است؛ به نمایش در آوردن یک اثر نمایشی برای عموم مخاطبان که هم لذت بخش باشد و هم اثر بخش. البته تقدیر و تندیس در بخش های مختلفی داشتیم و فکر می کنم تندیس و تقدیر های بیشتری هم می توانستیم داشته باشیم که نشد. این «نشد» نتیجه همان بی قاعدگی و سلیقه ای بودن داوری و مصلحت اندیشی های نابجا است.
سیما قاسمی (طراح لباس): عناوین، تشویق ها و جایزه ها قدری خستگی کار را از تن بیرون می کند. وقتی کار مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد، انرژی خوبی به عوامل تزریق می شود اما چیزی که بیشتر اهمیت دارد، همراهی و یکدستی گروه برای خلق یک اثر نمایشی است که نتیجه اش برای همه عزیز و لذتش بی پایان است.
خانم نجفقلی، شما در این نمایش نقش یک خبرنگار را بازی می کنید؛ کاراکتری که برای بسیاری از همکاران من جذاب است چون خودشان سال هاست با این دنیا سر و کار دارند. خبرنگار شما عصبی است، چرا؟
پانیذ نجفقلی (بازیگر): با عصبی بودن خیلی موافق نیستم، او ببشتر پر جنب و جوش است. خبرنگار من دارای شخصیتی است که برای بازی کردن آن، انرژی زیادی لازم است. او سرسخت است و گاهی هم به قول شما عصبی! من فکر می کنم رفتار تند او ریشه در ایدئولوژی‌هایی دارد که این خبرنگار به آن معتقد است و در نمایش هم به آنها اشاره می شود...
نمایشی با این فرم و محتوا چه نسبتی با جامعه امروز ما دارد؟
وحید رحیمی (بازیگر): ما چند انسان هستیم که تئاتر را در خیابان و خیابان را در تئاتر آورده ایم و اقلیتی هستیم به مثابه تمام اقلیت های جامعه مان؛ ما ضرورت های جامعه خود و نقد بر آن جامعه را به تصویر می کشیم؛ انسان هایی که زبان مشترک دارند و حرف هم را نمی فهمند و شاید زبان مشترک‌شان از یاد رفته است؛ شاید وقتی دیگر این زبان مشترک یادمان بیاید...
پانیذ نجفقلی (بازیگر): این نمایش گزیده‌ای از رفتار آدم ها با تفکرات متفاوت است که ما خیلی وقت ها با آنها در جامعه روبرو می شویم. طرز برخورد این افراد باعث وقوع اتفاقاتی می شود و شاید حتی خودشان هم از تاثیراتی که می گذارند، آگاه نباشند. این همان وجه جذاب اثر است؛ ما در طول زندگی روزمره، جبهه گیری های مختلفی در مورد اتفاقات داریم که اثراتی را به همراه دارد ولی ما به آن توجهی نمی کنیم.
سیما قاسمی (طراح لباس): فکر می کنم با فرم بدون دیالوگ و زبانی خاص، داستان این نمایش قابل تسری به تمام جوامعی باشد که دچار تبعیض و چندپارچگی هستند...
اثرتان را چقدر متاثر از فرم های دیگر نمایشی می‌دانید که دیده اید یا در تاریخ تئاتر به عنوان سبک می‌شناسیم؟
پانیذ نجفقلی (بازیگر): این اثر متاثر از اشعار، تصاویر، فیلم‌ها یا نقاشی‌های متعدد است اما این نوع داستان پردازی و ورود و خروج ها چیزی است که به شخصه در جای دیگری ندیده‌ام.
وحید رحیمی (بازیگر): این اثر از مایم، روایت کلاسیک، فانتزی و... استفاده کرده و در واقع دنبال سبک خاصی نبوده اما دچار سبک و سیاق فانتزی نوینی شده است.
سیما قاسمی (طراح لباس): هیچ اثری به طور کامل جدا و بی تاثیر از آثار گذشته اش نیست. به هر حال ممکن است در بخش‌هایی نمایش «اقلیت» هم از آثار هنری دیگر متاثر باشد اما نتیجه نهایی به نظرم کاملا خودساخته و جدید است.
فکر می کنم همه شما دانشجو باشید و اثر حاضر هم زیر مجموعه تئاتر دانشجویی قرار بگیرد و تا جایی که می دانم این اجرا را به سختی به دست آورده اید. می خواهید درباره این مساله صحبت کنید؟
وحید رحیمی (بازیگر): سوال یا واگویه اصلی و اساسی من این است؛ در این هرج و مرج و بی سامانی، تئاتر نیز بی‌سامان‌تر شده و مجرای تئاتر آینده کشور (تئاتر تجربی گرا و دانشجویی) هر روز بیشتر سلاخی می شود. ما دانشجویان نه بودجه کافی برای تمرین و تولید یک اثر داریم و نه مکان اجرایی! اثر نمایشی، عناصری برای پدید آمدن دارد که اگر آنها نباشد، اثری تولید نمی شود و دیوارهای منتهی به کلاس درس دانشگاه‌مان که روزی به مثابه کافه های هنری پاریس، کانون شکل گیری ایده ها و نظریه ها بود به زیر سیگاری تاریخی مبدل می شود. این اوضاعی تئاتر دانشجویی کشور است که شاید ظاهر پر رونقی داشته باشد اما سرشار از مشکلات و فرصت ها و استعدادهای از دست رفته است. نمی خواهم غر بزنم اما باید فکری برای تئاتر
دانشجویی و جمعیت پر استعدادی کرد که آینده تئاتر و چه بسا جامعه در دستانشان است...