روزنامه آرمان امروز
1397/11/07
لایهبرداری مدیریتی درسطوح میانی
شکلگیری فرهنگ توسعه بیش از هر فرهنگ اجتماعی نیازمند ترسیم فضای رشد در ساختار مدیریتی است. به عبارتی بهتر، مدیریت بهخصوص لایههای میانی آن مانند طبقه متوسط در جامعه است که نیروی محرکه و پیشران تغییر و توسعه در کشور محسوب میشود. با این نگاه جوامعی که از ناکارآمدی مدیریتی رنج میبرند، در ابتدا اقدام به لایهبرداری و تغییر در سطوح مدیریتی میانی انجام میدهد تا ضمن شکل دادن به فرهنگ جدیدی از توسعه سازمانی از ظرفیتهای تجربه و آموزش لایههای میانی در آینده برای مدیریتهای کلان بهره ببرند. بر این اساس، ناکارآمدی مدیریتی بهخصوص در جامعه جهانی شده و کثرتگرا نیازمند تغییر و بهکارگیری نیروهای تحصیل کرده برای ساختاربندی فرهنگ سازمانی جدید است. در عرصه سیاسی این عملکرد بیش از هر زمان دیگری نمود دارد، چرا که حوزه سیاسی بهدلیل سیالیت و شکل پذیری از جامعه به سرعت ساختاربندی جدید را در ابعاد ذهنی مفصلبندی کرده و در گام بعدی به دنبال عوامل عینی جهت ایجاد وضعیت مطلوب خواهد بود. به گونهای که تغییر بیش از شعار مدیریتی نماد سیاسی را به همراه دارد. جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینکه در برخی از ابعاد و حوزهها با ناکارآمدی مدیریتی مواجه است، نیازمند این لایهبرداری و تزریق تفکرات سازمانی و توسعه جدید است. گرچه در برخی مواقع ساختار سیاسی با توجه به دلایل مختلف در برابر تغییرات مدیریتی مقاومت از خود نشان میدهد، با این حال در نهایت، تغییر فرآیندی اجتنابناپذیر برای شکل دادن به نظم مدیریتی جدید در پهنه اجرایی کشور است. این گونه تغییرات بیش از هر زمان دیگری در ایران احساس میشود، چراکه ناکارآمدی مدیریتی با خود ناامیدی اجتماعی و در نهایت بحرانهای سیاسی و اجتماعی را به بار میآورد. این در حالی است که نمیتوان تغییرات را به صورت گسترده بهخصوص در سطوحی از مدیریتها که نقش کلیدی در جریانهای سیاسی کشور دارند، بهوجود آورد. علاوه بر مقاومتها از سوی ساختارهای سیاسی در برخی موارد ممکن است نتایج نامطلوبی از تغییرات را در سطوح راهبردی کشور شاهد باشیم. با این وجود، بهرهگیری از نیروهای متخصص در قالب فرآیندهای گزینش عادلانه میتواند روح جدیدی از فرهنگ مدیریتی و پرورش استعدادهای اجتماعی را برای آینده کشور تضمین کند. این تغییر میتواند در قالب بهرهگیری از توانمندیهای جدید در سطوح میانی مدیریتی و اعطای اختیارات جهت انجام وظیفه دانست تا منطق جدید مدیریتی و نیروهای جدید اجتماعی را به سیستم تزریق کرده و باعث پویایی هرچه بیشتر مناسبات قدرت و تعالی فعالیتهای سیاسی و مدیریتی در کشور شود. بر این اساس، اولین پیشنیاز این حرکت، اجرای صحیح قانون منع بهکارگیری بازنشستگی و در مرحله بعد بهکارگیری عادلانه و تخصصگرایی مدیران جوان و در نهایت اعطای اختیارات مدیریتی برای دینامیک کردن و حرکت پیشرونده فرهنگ جدید توسعه در عرصه مدیریتی در تمام دستگاههای اجرایی، نظارتی و قانونگذاری است. البته فرآیند قانونگذاری بهدلیل برخورداری از قابلیتهای مردمسالاری نیازمند آگاهسازی اجتماعی جهت انتخاب نمایندگان پارلمانی تحولخواه، توسعهگرا و پرانرژی است که این خود تاثیرگذار و تاثیرپذیر از فرهنگ جامعه و توسعه اجتماعی در عرصه ارتباطات است.* دکتری علوم سیاسی
سایر اخبار این روزنامه
تهديدهاي دوباره دلواپسان عليه تصويب پالرمو
اتفاقا مخالفت با برجام كالاها را گران كرد
٩٨؛ سال سخت و پرچالش ايران
«خشونت آشكار و پنهان» عليه زنان، دوام ندارد
دخالت ايران در تشكيل دولت عراق!
واكنش «رحیم پورازغدی» به مساله سن ازدواج
رشد دستفروشی؛ اجارههای میلیونی
گزینهای برای آینده رهبری مطرح نشده است
بانکها متلاطم هم نیستند چه رسد به ورشکستگی!
ونزوئلا میان شرق و غرب
این همه فضاسازی برای چیست؟
جزئیات آماری سفر اتباع خارجی و ایرانی
لایهبرداری مدیریتی درسطوح میانی
سازوکار مالی اروپایی و چند نکته
خبر