مصلحت؛ قربانی تبلیغات


طبق اصل یکصد و دوازدهم: «مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تشخیص مصلحت نظام برای تشخیص مصحلت در مواردی که مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف موازین شرع یا قانون اساسی بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شورای نگهبان را تأمین نکند و مشاوره در اموری که رهبری به آنان ارجاع می‌دهد و سایر وظایفی که در این قانون ذکر شده است، به دستور رهبری تشکیل می‌شود. اعضای ثابت و متغیر این مجمع را مقام رهبری تعیین می‌نماید.»
هدف از تأسیس این نهاد قانونی، رعایت ملاحظات و مصالح نظام در مواردی است که محدودیت‌های شرعی و قانون اساسی اجازه نمی‌دهد که این هدف تأمین شود. در حقیقت این مجمع به نوعی در ذیل رهبری و مدیریت عالی کشور تعریف می‌شود و مثل سایر نهادها از جمله مجلس استقلال نسبی ندارد. به عبارت دیگر شأن آن مشورتی و مصلحت‌سنجی است و ترکیب آن نیز معمولاً به گونه‌ای است که عمدتاً از افراد باتجربه  تشکیل می‌شود، زیرا ماهیت کار آنان اجرایی نیست و صرفاً مشورتی است و به عنوان یار و مشاور رهبری در امور ارجاع شده مصلحت‌سنجی می‌کنند. اگر چنین است باید نسبت به نحوه برخورد با این مجموعه ملاحظاتی را رعایت کرد. از جمله اینکه نباید آنان را برای تأیید و رد مصوبات‌شان تحت فشارهای روانی و تبلیغاتی قرار داد.
به این معنا که اگر در جلسه نشسته‌اند تا درباره موضوعی مهم نظر دهند، به یک باره در طول جلسه ده‌ها پیامک از انواع گوناگون برای آنان ارسال شود که مبادا فلان تصمیم را بگیرید؟ مثلاً مبادا لوایح مربوط به FATF‌ را تصویب کنید. این پیام‌ها با سوءاستفاده از ارزش‌ها از جمله خانواده‌های شهید، افراد رزمنده و... و نیز همراه با تهدید و ارعاب در بسیاری از امور برای مسئولان کشور ارسال می‌شود.


از جمله در جریان تصویب همین لوایح در مجلس برای بسیاری از نمایندگان چنین پیام‌های تهدیدآمیزی ارسال می‌شد که در نهایت اکثریت نمایندگان نشان دادند که رعایت منافع و مصالح جامعه را به تن دادن به این تهدیدها ترجیح می‌دهند.
مسأله مهم این است که در درجه اول باید فهمید که منشأ شکل‌گیری سازمانی ارسال پیامک‌های تهدیدآمیز از کجاست؟ چه کسانی پشت این ماجرا هستند؟
به علاوه در فضای عمومی نیز تبلیغات شدیدی علیه تصمیم‌های احتمالی مجمع آغاز شده است. چه از شهرهای خاص و چه در مراکز و مراسم خاص مثل برخی از نمازهای جمعه، شاهد این فشارها به مجمع تشخیص مصلحت هستیم. اگر ذره‌ای برای مجمع تشخیص مصلحت و اعضای آن اعتبار قائل بودند، به طور طبیعی باید از این گونه فشارهای تبلیغاتی پرهیز می‌کردند. زیرا این گونه تبلیغات در درجه اول اعتبار و صلاحیت اعضای مجمع را در تشخیص مصلحت زیر سؤال می‌برد و در درجه دوم نه با گفت وگو و منطق بلکه با تهدید خواهان تغییر رأی آنان هستند. هرگونه تصمیمی که به نفع تبلیغات‌چی‌های پشت پرده گرفته شود، پیشاپیش با ابهام و پرسش مواجه خواهد شد.
این نشان می‌دهد که آنان فاقد دلایل کافی برای مخالفت با این لوایح هستند و فقط می‌خواهند به دروغ خود را پشت ارزش‌ها پنهان کنند تا از این طریق به پولشویی و فساد مالی خود ادامه دهند. اگر حرف درست و حسابی دارند، می‌توانند آن را در قالب یک مقاله منظم و دقیق بنویسند و در اختیار افکار عمومی قرار دهند و با شجاعت نیز امضای خودشان را زیر مقاله بگذارند، ولی به علت ترس و دورویی؛ بهتر می‌بینند که برخی افراد ساده را برای مخالفت با این طرح در ذیل یک طرح تبلیغاتی پیامکی و... بسیج کرده و وارد میدان نمایند. امیدواریم همانطور که دبیر این مجمع قول داده‌ است اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اجازه ندهند که اینگونه جوسازی‌ها بر تصمیمات تاریخی آنان اثرگذاری کند.