روزنامه ابتکار
1397/10/29
برای احیا و حفظ سرمایه اجتماعی چه باید کرد؟ «گفتوگو» حلقه گمشده
الهام برخوردارآنچه بسیار حائز اهمیت است و در رویکرد دینی نیز بر آن تاکید شده است، بحث سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی نهادی قدرتمند و تاثیرگذار در هر نظام حکومتی است. این روزها که کشور با مشکلات زیادی داخلی و بینالمللی مواجه است تنها بازسازی اعتماد و امید مردم است که میتواند در عبور نظام از این برهه کمک کند. متاسفانه سرمایه اجتماعی در یکی دو دهه اخیر به شدت آسیب دیده است و بیاعتمادی آن نسبت به مسئولان و نهادهای حکومتی خطری بزرگ برای آینده نظام است. اتفاقاتی که در حوزه سیاست داخلی و اقتصاد رخ داده است این بیاعتمادی را چندبرابر کرده است. مهمترین اولویت حال حاضر کشور احیای امید و سرمایه اجتماعی در کشور است. مسئلهای که تحت تاثیر افزایش انتظارات چند ده ساله و عدم تحقق این انتظارات در کنار برخی مشکلات، زمینه را برای ایجاد بیاعتمادی نسبت به مدیریت کشور و آینده شرایط اقتصادی و سیاسی فراهم کرده است. حال سوال اینجاست برای احیا و حفظ این سرمایه اجتماعی چه باید کنیم؟
سرمایه اجتماعی دارایی یک قدرت سیاسی است
عبداالله ناصری، فعال سیاسی، با بیان اینکه جامعه مدنی امروزه در حال گسترش است، به «ابتکار» گفت: ذهن جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی ما امروزه به دلایل مختلف از جمله توسعه ارتباطات، درک نسل جدید از نظام سیاسی حاکم بر ایران به عنوان یک حکومت دینی، به طور طبیعی دائما در حال تحول است. سرمایه اجتماعی خودش بزرگترین سرمایه کشور و نظام سیاسی است. ایران امروز بیش از اینکه به نفت و درآمدهای تکیه کند باید متوجه سرمایه اجتماعی خودش باشد. این یک واقعیت در همه کشورهاست. امروز سرمایههای اجتماعی و دانش، دارایی یک کشور و قدرت سیاسی محسوب میشوند. ناصری در ادامه تصریح کرد: در مورد جمهوری اسلامی از آنجایی که نظام سیاسی ما یک نظام دینی و مبتنی بر یک اندیشه دینی است در خیلی جاها حوزه کنشگری و سوال و جوابهای نسل انقلاب و نسلهای جدید را تاحدودی بسته است و فضای آن را تا حدودی محدود کرده است. جمهوری اسلامی امروز یکی از سرمایهدارترین کشورها از لحاظ سرمایه اجتماعی است. به این معنا که میتوانند هر تحولی را خلق کنند که هر تحلیلگر و کنشگر سیاسی نتواند آن را پیشبینی کند. مانند حوادثی که در طول این سالها رخ داده است. ما این تحولات را هم در تاریخ جنگ مشاهده کردیم و هم در طول انقلاب، که در واقع همان همراهی سرمایه اجتماعی با بنیانگذارانقلاب بود.
تسلب فضای سیاسی برای جامعه مدنی درگیری ذهنی ایجاد کرده است
این فعال سیاسی با اشاره به آسیبهایی که متوجه سرمایه اجتماعی شده است، افزود: به عقیده من تسلب فضای سیاسی یا باورهای متوهمی که توسط برخی نهادها ترویج میشود تا حدود زیادی برای سرمایه اجتماعی درگیری ذهنی ایجاد کرده است. به عبارت دیگر حتی بخش قابل توجهی از این سرمایه اجتماعی منتقد جدی نظام سیاسی شدهاند. البته این یکی از ضعفهای موسسان انقلاب است که نتوانستند برای درک ضرورت انقلاب یا ضرورت تاسیس جمهوری اسلامی، بین نسل انقلاب و دو نسل بعد از خودشان مفاهمه ایجاد کنند. ما باید بپذیریم به خاطر برخی از رفتارهای نامناسب چه از سوی کنشگران و چه نهادهای حکومتی، در حال حاضر ما یک سرمایه اجتماعی داریم که بخش قابل توجه آن بالقوه است و هنوز به فعلیت نرسیده است.
ناصری در پاسخ به این سوال که احیا و حفظ سرمایه اجتماعی بیشتر بر عهده کدام جریان، نهاد و یا گروه قرار دارد، گفت: اولین نقش را نهادهای حاکمیتی بر عهده دارند. از صداوسیما گرفته تا نهادهای امنیتی و رسانههای قدرتمند و هر نهادی که ما بتوانیم از آنها به عنوان کانونهای حاکمیتی تاثیرگذار نام ببریم، در احیا و حفظ سرمایه اجتماعی تاثیرگذارند.تا زمانی که این قداستسازیها برای انقلاب جمهوری اسلامی از بین نرود و جامعه جرئت نکند وارد نقد و بررسی بسیاری از اتفاقات و رخدادها شود، طبیعتا تلاش نهادها و کنشگران سیاسی جواب نمیدهد.
نهادهای حکومتی بیشترین نقش را در احیای سرمایه اجتماعی دارند
وی در ادامه گفت: البته باید این را در نظر بگیریم که در کنار این سرمایه اجتماعی خوشبختانه تا به حال بخش قابل توجهی از کنشگران و نخبگان همیشه حضور داشتهاند. سرمایه اجتماعی هم اگر دست به انتخاب و تحولی زده است یکی به مدد شبکههای اجتماعی و ارتباطات جدید بوده است و دیگری کنشگران و نخبگان سیاسی که همیشه پشتوانه این سرمایه اجتماعی بودهاند. تا زمانی که نهادهای حاکمیتی در ایجاد تغییر و تحول و ایجاد بسترهای امیدآفرین برای سرمایه اجتماعی تلاش نکنند، نخبگان و کنشگران خیلی نمیتوانند تاثیرگذار باشند.
عبدالله ناصری با اشاره به نقش ایجاد فضای گفتوگو در مورد برخی مسائل مورد ابهام سرمایه اجتماعی در سالهای گذشته، خاطرنشان کرد: همین مناظراتی که از سوی برخی کنشگران و فعالان سیاسی برگزار میشود خیلی کار شایستهای است، اما برد آن کم است. رسانه ملی اینجا باید بیشترین نقش را برای ایجاد تحول در حوزه سرمایه اجتماعی داشته باشد. در واقع شبکههای اجتماعی در اینجا وظیفه رسانه ملی را بر دوش میکشند. اما امروز یکی از تاثیرگذارترین نهادهایی که تفکر این سرمایه اجتماعی را پرابهام شکل داده است، رسانه ملی است. بنابراین با توجه به نقش و تاثیرگذاری عمیق رسانه ملی انتظار میرود صداوسیما یک تحول جدی در این رابطه داشته باشد.
وی در ادامه تصریح کرد: منظور ما از سرمایه اجتماعی فقط آن دسته از افراد نیست که در زمان انتخابات پای صندوقهای رای میآیند بلکه نخبگان کشور و بهخصوص که از سال 84 به این طرف که بخش قابل توجهی از آنها به کشورهای توسعه یافته مهاجرت کردهاند، است. باید توجه داشت که بخش معناداری از نخبگان نهادهای اجرایی و دیوانسالار کشور در حال مهاجرت هستند، که این اتفاق خیلی خوشایندی برای نظام جمهوری اسلامی نیست و باید نسبت به آن نگران بود.
مطالبات سرمایههای اجتماعی از جریان اصلاحطلب بیشتر است
این فعال سیاسی گفت: هیچ جریان سیاسی نمیتواند خود را از نقد و انتقاد مبرا بداند. مطالبات سرمایههای اجتماعی از جریان اصلاحطلب به یک معنا بیشتر است.
چرا که جریان اصلاحطلب را همسو با مطالبات تاریخی خودش میداند. در مورد جریان اصولگرا بخش قابل توجهی از سرمایه اجتماعی که جوانان هستند میدانند که تفکر و اندیشه این جریان خیلی همسو با تفکر سنتی متسلب است و در واقع با همان گفتمان مسلط خود همیشه همسویی داشته است.
لذا از این منظر حوزه جوان سرمایه اجتماعی مطالباتش از جریان اصلاحطلب خیلی بیشتر است. چرا که باورش بر این است که تنها گفتمان و مسیری که میتواند کشور را نجات دهد و مطالبات نسل جوان را برآورده کند گفتمان اصلاحات است. اینجاست که رسالت این جریان بیشتر است و مسئولیتشان نسبت به جریان اصولگرا بیشتر است و باید پاسخگوی این نسل باشند. جریان اصلاحات باید بیشتر در این رابطه تلاش کنند چرا که تلقی بخشی از این سرمایه اجتماعی این است که در خیلی از مسائل، جریان اصلاحات الزاما همسویی دارد.
عبدالله ناصری در پایان با اشاره به راهکار احیای سرمایه اجتماعی، گفت: گفتوگو تنها راه است. امروز دنیا پذیرفته است که جز با گفتوگو و مفاهمه نمیتوان منافع یک ملت را تامین کرد.
در عرصههای داخلی هم ما هیچ وقت نمیتوانیم به یک تصویر منطقی روشن برسیم مگر اینکه، جریانات سیاسی و نهادهای حاکمیتی گفتوگو و مفاهمه ملی را شکل بدهند و اعتماد را در میان جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی ایجاد کنند. در حال حاضر بزرگترین مشکل ما بیاعتمادی و احساس ناکارآمدی است.
باید زمینه آن فراهم شود و متقارن با نیاز روز شرایط پیشرفت کشور را فراهم کنند. در واقع همان صحبت «آشتی ملی» که خیلیها به آن اشاره میکنند. این یک رویا و یک توهم نیست، در این کشور تا آشتی ملی شکل نگیرد و مردم و بهخصوص نسل جوان احساس تعلقشان به نظام سیاسی تقویت نشود خیلی کار قابل توجهی نمیشود انجام داد.
سایر اخبار این روزنامه
صداوسیما در اعزام خبرنگار به جشنواره فیلم فجر و تبلیغات کلافهکننده وسط فوتبال رکورد زد
محمدعلی وکیلی
سکوت در حیات، نقد در پساحیات!
«ابتکار» از چند و چون تفکیک یک وزارتخانه بلاتکلیف گزارش میدهد
نفع یا ضرر یک تفکیک؛ مسئله این است!
«ابتکار» مشکلات و نقاط ضعف بخش خصوصی را بررسی میکند
بخش خصوصی ضامن توسعه اقتصاد!
نوبخت مطرح کرد
قفل صادرات نفت با تحریم کشتیرانی و بیمه
برای احیا و حفظ سرمایه اجتماعی چه باید کرد؟
«گفتوگو» حلقه گمشده
همزمان با گمانهزنیها از اقدام ایران برای قطع برخی همکاریها با اروپا، خبرهایی از راهاندازی سریعتر سازوکار ویژه از بروسکل میرسد
ناشران تهران با حاشیههای فراوان به استقبال چهاردهیمن دوره انتخابات اتحادیهشان میروند
ارتقای نشاط سربازان چگونه ممکن است؟
فرماندهان خوب، وظیفههای شاد
یک فعال اصلاحطلب:
وزن کشی سیاسی
اقتصاد ایران نیازمند توجه به درآمدهای آی تی