تصمیم در مورد کربلای چهار جمعی بود

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز در برنامه زنده «حالا خورشید» گفت: ما در هیچ عملیاتی غافلگیری صد درصد نداشتیم، همیشه جنگ را در محیط لورفتگی پیش بردیم،بزرگ‌ترین امتیاز فرماندهان ما این است که در محیط لو رفتگی و امکانات وسیع جاسوسی واطلاعاتی دشمن ما در جنگ پیروز شدیم. پس از ناکامی روز اول در عملیات کربلای چهار، خدا به ذهن ما انداخت که این تلاش ناکام را تبدیل به فریبی برای دشمن کنیم. اگر کربلای چهار نبود، ما این پیروزی را در کربلای پنج به دست نمی آوردیم.به گزارش اداره کل روابط عمومی مجمع، محسن رضایی، صبح روز دوشنبه 10دی‌ در برنامه زنده حالاخورشید در شبکه سوم سیما به مناسبت سالگرد عملیات های کربلای چهار و پنج و پس از صحبت های تلفنی حاج قاسم سلیمانی در این برنامه گفت: صحبت های برادر عزیزم قاسم سلیمانی که هم در عملیات کربلای چهار نقش موثری داشت را تایید می کنم، لشکر 41 ثارا... از لشکر های عمل کننده عملیات کربلای چهار بود و هم در عملیات کربلای پنج ایشان از لشکرهای موفق بودند.بحث را باز خواهیم کرد. همان‌طور که ایشان گفتند ما در هیچ عملیاتی غافلگیری صددرصد نداشتیم.عراق نه تنها درتانک وتوپخانه مسلط بود،بلکه از نظر اطلاعاتی تمام دنیا به آن‌ها کمک می کردند. ضمن آنکه منافقین از خانه های ما در تهران تا کوچه خیابان های اهواز و کرمانشاه اطلاعات جمع آوری می‌کردند. عظمت جنگ به همین است که ما در شرایط لورفتگی پیروزی به دست آوردیم، از افتخارات جنگ همین است که همیشه جنگ را در محیط لورفتگی پیش بردیم.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در پاسخ به اظهارت یکی از مشاوران ريیس جمهور و یکی از معاونان وزارت کشور در دوران اصلاحات و چند کاربر دیگر در فضای مجازی گفت: من همه پیام‌ها را دیده ام و با صبر و حوصله خوانده ام. ما هر سال ماه دی با داستان تکراری عده ای مواجه می شویم که می گویند کربلای چهار لو رفته و هزاران نفر شهید شده و فرماندهان هیچ توجهی به جان بچه‌های مردم نداشته‌اند! امسال هم سوم دی این موج شروع شد و روزهای چهارم و پنجم دی ادامه یافت. من یک تويیتی زدم که شما که این همه حرف می زنید از یک زاویه دیگر نگاه کنید. ما یک عملیاتی را تبدیل به یک فریب کردیم، حالا که می خواهد نقد بشود، بیایند و روی این جنبه بحث شود.دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سوال مجری که این یک تحلیل پیشینی است یا پسینی، گفت: تحلیل پسینی است. این پنجمین یا ششمین بار است که این موضوع را می گوییم. ما این عملیات را برای این انجام دادیم که از اروند عبور کنیم. اگر راهمان باز بود از جزیره ام الرصاص پیش می رفتیم و از جنوب بصره در می آمدیم. وقتی دیدیم راه جزیره بسته است و مصلحت ما نیست، متوقف کردیم.ما عملیات را ساعت ده ونیم روزسوم دی شروع کردیم. تقریبا ساعت 6 و هفت صبح دستور عقب نشینی دادیم.ساعت 6 به قرارگاه نجف گفتیم عقب بیاید، ساعت هفت که داشت آفتاب می زد، به قرارگاه نوح گفتم عقب بیاید. به برخی از واحدهای قرارگاه کربلا در جزیره هم گفتیم24 ساعت بعد از این لشکر ها عقب بیایند. می خواستیم ببینیم که شاید بتوانیم از همین مسیر ادامه بدهیم. تا اینجای کار عملیات اصلی بود اما عملیات بزرگ ما نبود.وی افزود: عملیات های بزرگ همیشه چهار یا پنج مرحله داشته، اين عمليات معمولا 20 روز طول کشید، برخی مثل فاو 75 روز طول کشید. عملیات های بزرگ در چندین مرحله اتفاق می افتاد. هیچگاه عملیات های بزرگ ما یک‌مرحله ای نبوده است. در کربلای چهار صبح مطمئن شدیم کجاها باز و کجاها بسته است و دیگر ادامه ندادیم. ما260 گردان نیرو آوردیم پای کار، اما بیشتر از 40 گردان واردنکردیم،جلوی ورود 20 گردان دیگر را همان شب گرفتیم. بنابراین از عملیاتی که فراهم کرده بودیم ، مرحله اولش انجام شد، مراحل بعد را نشستیم و فکر کردیم که چه کار کنیم؟خدای متعال به ذهن ما آورد که حالا که راه جزیره ام الرصاص بسته است از شلمچه برویم ولی با حضور دشمن میزان موفقیت کم بود .گفتیم این یک الزامی دارد. درست است که راه شلمچه باز است و راه ام الرصاص بسته است ولی سرانجام برای حضور دشمن باید فکری بکنیم. خدا به ذهن ما انداخت که این تلاش ناکام در کربلای چهار را تبدیل به فریبی برای دشمن کنیم. عملیات کربلای چهار را 24 ساعت بعد تبدیل به فریب کردیم. اگر غیر از این عمل کردیم، موفقیت ما کم می شد. سرلشکر محسن رضایی گفت: مگر ما این عملیات را عملیات فریب می گوییم؟ ما می گوییم بعد از انجام این عملیات آن را به عملیات فریب تبدیل کردیم. کل شهدای ما در این عملیات 985 نفر است. اسامی شان هم موجود است. فرمانده های ما نسبت به یک نفر شهید هم حساسیت داشتند. به یک مجروح هم حساسیت داشتند. رابطه عاطفی ما در جنگ فراگیر بود.کسی را با ژنرال وسرهنگ وسردار صدا نمی کردیم. همه به من می گفتند برادر محسن.امام چون به من گفته بود آقا محسن، همه آقا محسن می گفتند،یک تعدادی هم حاج محسن هم می گفتند. درجه سرلشکر و سرتیپ نداشتیم. فرمانده سپاه پاسدران در دوران دفاع مقدس با حالت تاثر گفت: در این ادبیات آدم حاضر است جنازه یک برادرش را ببیند.خدا شاهد است من هنوز آقا مهدی باکری را در ذهن می آوردم، کنترلم را از دست می‌دهم. نه تنها من، من که چیزی نبودم. من یک نفری بودم که دیدم کشورم اشغال شده. درس و دانشگاه را رها کردم، امام تشخیص دادند و من را فرمانده سپاه کردند.همین برادرم قاسم سلیمانی، مهدی باکری وقتی یک بسیجی شهید یا جانباز می شد، توی سر خودشان می زدند. ما بارها در حوادث جنگ حالات حضرت ابا عبدا...(ع) و حضرت قمر بنی هاشم (ع) را تصور و مشاهده می کردیم که چطور وقتی حضرت علی اکبر(ع) شهید می شود، امام حسین(ع) به زانو می‌افتد ولی بعد از این شهادت خودش مردانه به صحنه می رود و دیگران را به صحنه می فرستاد. رابطه عاطفی با جنگ و شهادت پیوند خورده است.وی تصریح کرد: اگر کربلای چهار نبود، ما این پیروزی را در کربلای پنج به دست نمی آوریم. اگر این شهدا در کربلای چهار نبود، کربلای پنج به دست نمی آوردیم. شهدا ی کربلا ی چهار و خانواده های آن‌ها درجه عالی در تاریخ دفاع مقدس دارند.اين باعث شد که سرنوشت جنگ به نفع ما رقم بخورد. پایان جنگ به این دو عملیات گره خورد. پایان دادن جنگ کمتر از آزادسازی سرزمین ها نبود. فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در مورد تعداد شهدای عملیات کربلای چهار گفت: در روز چهارم کربلای چهار 991 شهید را به ما آمار دادند. روز چهاردهم 985 نفر شد. برخی افراد گم شده بودند و پیدا شدند یا شهدایی تکراری شمارش شده بود. اسنادش در بنیاد شهید و سپاه و بسیج هست. در کربلای پنج آمار شهدا بیشتر است، چون بیست روز جنگ ادامه داشته است. هیچ کدام فریب نبود، ولی کربلاي چهار را پس از مرحله اول تبدیل به عملیات فریب کردیم. دستاورد هر دو عملیات این بود که دنیا فهمید که صدام نمی تواند دیواری در برابر پیشروی قوای ایران باشد. وی افزود: ما در عملیات والفجر 8 قبلش عملیات فریب داشتیم. اما از طریق لشکر کشی و تظاهر ولی نوعی از عملیات فریب هم هست که خیلی جدی هستند. نیروها پس از درگیری و دادن کشته و زخمی، عقب نشینی می کنند و دشمن را به دنبال خود می کشانند تا جایی که عمده نیروها در ارتفاعات مستقر شده اند. لشکری که احساس پیروزی کرده، در دام این‌ها قرار می گیرد،لذا آن شهدایی که در ابتدا کشته می‌شوند خیلی اجر بالایی دارند اما در هیچ عملیاتی در دفاع مقدس از این نوع فریب استفاده نکردیم. کربلای چهار این طور نبود. در ابتدای این برنامه حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس گفت: من یک سرباز ساده ام و از خدا می خواهم که خدمتگزار مردم باشم. بعضی از بحث ها پیرامون جنگ غیرضروری است و ممکن است دل خانواده‌های شهدا را به درد آورد. فرمانده مقتدر و حکیمی مثل امام راحل در دوران جنگ بالای سر ما بود و نباید ارزش ها و قداست آن دوران را زیر سوال برد. حاج قاسم سلیمانی گفت: ما وقتی با فاصله کمتر از 15 روز از عملیات کربلای چهار، عملیات بزرگ کربلای پنج را انجام و بیشترین موفقیت را انجام دادیم، در ابتدا ما موافق نبودیم و بحث های مختلفی با ایشان و مرحوم آیت ا... هاشمی رفسنجانی انجام دادیم. فرمانده اصرار داشت و این اصرار درست بود. دشمن دچار فریب شد. جنگ ما مردانه ترین و بی نظیرترین جنگ بود. هیچ جهادی به پاکی جهاد ما نیست. وی افزود: ما هیچ وقت در میدان جنگ، نگاه نمی‌کردیم که در صحنه ی مقابل چه اتفاقی می‌افتد. وقتی پیام امام (س) می آمد، انگیزه ما می شد. ما درگیر مسائل نفسانی نبودیم و بر مبنای تقلید عمل می کردیم.