ماهیگیری از آب گل آلود

«جهان‌صنعت»- این سال‌ها حسن روحانی تلاش بسیاری برای بازگرداندن امور کشور به ریل اصلی انجام داد، البته موفقیت‌هایی هم داشت اما چالش این روزها و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم گریبان رییس‌جمهور کشور را گرفته است. به سبب این مشکلات، ناآرامی‌ها و اعتراض‌های سیاسی هم در سطح کشور به وقوع پیوست؛ اعتراضاتی که نمونه‌اش را در دی ماه سال گذشته هم شاهد بودیم و ریشه‌اش را می‌توان در دو مقوله سیاست و معیشت یافت. در اعتراض‌های این مدت گروهی دغدغه‌های اقتصادی داشتند و عده‌ای دیگر خواستار برکناری روحانی شدند. البته گروهی نیز حاکمیت را زیر سوال بردند و خواستار سرنگونی نظام شدند. اما وقتی حوادث‌ سال گذشته تاکنون را مرور می‌کنیم می‌توان به ارزیابی دو ادعا از جانب محافظه‌کاران و طرفداران دولت پرداخت.
عده‌ای از طرفداران دولت می‌گویند این بحران‌ها پوست خربزه‌ای است که مخالفان جلوی پای دولت انداختند تا دولت به سه سال باقی مانده‌اش نرسد. این دسته معتقدند همه بحران‌‍‌آفرینی‌های علیه دولت از سوی پایگاه اصولگرایی طراحی شده و بخشی از اصولگرایان، از همان روزهای اول برگزیده شدن روحانی، شمشیر را برای رییس‌جمهور کشور از رو بستند و او را سازشکار خطاب کردند؛ مفهومی که در حقیقت نقدی تند علیه رویکرد سیاست خارجی حسن روحانی بود. بعد از توافق هسته‌ای سند مخالفت با برجام نیز به نام اصولگرایان تندرو با لقب دلواپس زده شده است. این در حالی است که حسن روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز، تشکلی اصولگرا، بود و همین کافی بود تا او به عنوان یک اصولگرا شناخته شود. اما در این سال‌ها اصولگرایان تندرو روزبه‌روز از حسن روحانی خشمگین‌تر شده‌اند و حتی تنفر خود را از او پنهان نمی‌کنند. به اعتقاد برخی اصلاح‌طلبان بحران امروز همان بمبی است که سپاه، بسیج و محافظه‌کاران به کار انداختند تا روحانی به پایان ریاست جمهوری‌اش نرسد و بعد از آن اصلاح‌طلبان هم به افول برسند و قدرت را از دست بدهند.
اما جریان تندرو اصولگرا، روحانی را بارها به دادن اطلاعات محرمانه به انگلیسی‌ها، حمله به نهادهای مقدس و حتی براندازی نظام متهم و گاه او را بمب نظام معرفی کردند. تئوریزه کردن تصمیم ملت ایران، گرفتن غرور ملی در مقابل دشمن، تحریک اقوام و بحران‌های امنیتی سنگین از عباراتی است که برخی محافظه‌کاران و دلواپسان آن را موید براندازی نظام توسط جریان اصلاح‌طلب می‌دانند. به اعتقاد این جریان، طرفداری از روحانی به خاطر آن بود که او بر سرکار آید و تناقضات بین او و رهبری بیشتر شود تا نهایتا نظام سرنگون شود. این جریان معتقد است روحانی در پی ایجاد گرد و غبار در کشور است تا حق و راه آن شناخته نشود. به اعتقاد این جریان مخالفان دولت در خارج از کشور نیز به خاطر این از روحانی دفاع کردند تا اختلافات میان او و حاکمیت بیشتر و کشور از داخل منفجر شود. اما اینها همان براندازان در هدف و اصلاح‌طلبان در روش هستند که گاها خود را در صف اصلاح‌طلبان جای می‌دهند لذا مردم باید راه‌حل‌های اصلاح‌طلبانه را در مقابل راه‌حل‌های براندازانه و دخالت خارجی بگذارند.
اما فارغ از این نگاه‌ها در حال حاضر شرایط کشور مناسب نیست. مهم‌ترین دغدغه تمامی اصلاح‌طلبان، اصولگرایان و مستقلین که به منافع کشور و ملت می‌اندیشند، باید حفظ منافع ملی و تلاش برای جلوگیری از لطمه و ضربه خوردن به منافع کشور باشد. ضمن اینکه باید اذعان داشت منافع ملی بدون گفت‌وگوی ملی حاصل نمی‌شود وگرنه مشکلات به قدری زیاد است که نه تنها روحانی را درگیر کرده بلکه ممکن است کشور را در معرض خطر قرار دهد. از این رو کارشکنی و تخریب روحانی برای دولت‌های رادیکال نافرجام است چرا که اگر روحانی شکست بخورد کشور از مشکلات مصون نمی‌ماند چرا که نظام جمهوری اسلامی بیشتر به سرسپردگی مدیر فکر می‌کند تا متخصص بودن آن و متاسفانه مدیر سرسپرده نظام به تخصص خود در همه دوران ترجیج داده می‌شود و همین ساختار نظام را ضعیف کرده است.
در همین رابطه با حسین کنعانی‌مقدم، فعال سیاسی اصولگرا گفت‌وگو‌ کرده‌ایم. وی با اشاره به طرح سوال از رییس‌جمهور در مجلس گفت: «قطعا با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی که در کشور وجود دارد نمایندگان مجلس باید پاسخگوی مردم باشند و بتوانند از ابزار قانونی خود مثل طرح سوال از رییس‌جمهور و نظارت‌های مختلف استفاده کنند و این حق قانونی آنها‌ست که باید انجام شود. اما اینکه در این شرایط حساس راهکار تغییر و فشار بر روی رییس‌جمهور باشد به نظر می‌ر‌سد که راهکار درستی نیست، ما باید به دولت کمک کنیم که بر مشکلات فائق آید و از بحران عبور کند؛ این امر می‌تواند با تغییراتی در تیم اقتصادی یا هیات وزرا همراه شود.» وی در ادامه افزود: «ما باید مشکل را حل کنیم نه اینکه با بحران بخواهیم بحران دیگری را حل کنیم اما نقشه و سناریوی بیگانگان براندازی است؛ آمریکایی‌ها، ضدانقلاب‌ها، سلطنت‌طلب‌ها و گروه‌های معاوند و معارض به دنبال این هستند که با تهدید، تحقیر و فشار از بیرون و ناآرامی و شورش از داخل، این دو اهرم را به هم متصل کنند و نهایتا به دنبال براندازی هستند، ما نباید در این سناریو بازیگر باشیم و باید مانع از اجرای آن شویم. هر جناحی چه اصولگرا، چه اصلاح‌طلب، چه محافظه‌کار و چه انقلابی باید مانع از این شوند که دشمن به هدفش دست پیدا کند.» کنعانی‌مقدم درباره اینکه آیا نگاه و عملکرد جریان‌های مختلف به دنبال ایجاد مانع و مشکل برای دولت و حاکمیت است گفت: «خدا کند اینگونه نباشد اما تحلیل من این است جریان‌های افراطی و برخی بخش‌ها فکر می‌کنند با کشاندن مردم به خیابان و مانع شدن در مقابل اقدامات دولت آقای روحانی می‌توانند سر کار بیایند و با فشار کاری کنند که دولت روحانی به آخر نرسد. از طرف دیگر اصلاح‌طلب‌ها و جریان‌های وابسته به آنها هم ممکن است به دنبال این باشند که مردم را به خیابان بکشانند که فشار را روی رهبری زیاد کنند و بگویند شرایط خوب نیست و باید برجام دو را بپذیریم مثل قطعنامه 598. اگر همچین تصوری در نگاه جریان‌های سیاسی وجود دارد قطعا ضربه آن به پیکره نظام وارد می‌شود نه به رقابت‌های سیاسی. کشاندن مردم به خیابان‌ها عمدتا باعث ناامنی و برهم خوردن نظم اجتماع می‌شود و نباید گروه‌های سیاسی همچنین مساله‌ای را در دستور کار خودشان قرار بدهند.» این تحلیلگر مسائل داخلی در ادامه افزود:« اعتقاد من این است در حالی که سناریوی دشمن کلید خورده و قبلا هم رهبری در بیانات خود گفتند که اینها به دنبال ایجاد ناآرامی در خیابان و ایجاد فضای ناامن در کشور هستند در این شرایط باید همه دست به دست هم بدهند و مانع از این اتفاق شوند؛ هم با پاسخ دادن به مطالبات مردم که بحق است و هم مقابله با سوءاستفاده منافقان ضدانقلاب که می‌خواهند در فضایی غبارآلود به خواسته‌های خود دست یابند.»