گزارش اختصاصی «جهان‌صنعت» از مناطق زلزله‌زده کرمانشاه پس از گذشت 2 ماه؛

محمد میلانی- چند روز دیگر زلزله کرمانشاه دو ماهه می‌شود‌‌؛ زلزله‌ای که به جرات تلخ‌ترین حادثه سال 96 تا امروز است‌‌ اما بازتاب فجایع باقی مانده از این زلزله به نوبه خود یکی از نادرترین‌ها می‌تواند در تاریخ فجایع طبیعی کشور باشد‌‌. هنوز با وجود گذشت قریب به 60 روز مشکلات زیادی لاینحل باقی مانده و بسیاری از موارد تازه نمود پیدا می‌کنند‌‌؛ از عدم اعتماد مردمی به نهادها و ارگان‌های رسمی و متولی امر امداد و کمک‌رسانی در مواقع بروز فجایع طبیعی تا اقدام به کمک فردی به افراد ساکن در مناطق زلزله‌زده، از غارت اموال ارسالی مردم و دستگاه‌های دولتی توسط اشرار و سارقان تا فاجعه عدم استحکام لازم در کانکس‌های ارسالی و تخریب آنها، از بروز پدیده شرم‌آور اجتماعی امدادگران فردی که از سر نیاز به شهرت و کسب محبوبیت دوربین به دست از منزل تا کرمانشاه را با چند بطری آب و تعدادی کنسرو و پتو طی کردند تا کمک‌های خواننده لس‌آنجلسی که الحق کانکس‌های اهدایی‌اش عرق شرم ابدی بر پیشانی کانکس‌سازان پرافتخار داخلی نشاند و دست آخر از جمع‌آوری کمک مالی میلیاردی سلبریتی جنجالی مباحث سیاسی تا حضور مدت‌دار و خستگی‌ناپذیر دایی فوتبال ایران در مقام یک دستگاه اجرایی و سازماندهی‌شده به عنوان امدادرسان به مناطق آسیب‌دیده، درحالی که مشخص نبود برخی از مراکز رسمی و متولی امر کمک‌رسانی و امداد‌ دقیقا مشغول چه کاری هستند. همه به نوبه خود نشان از نبود یک ساختار و سیستم ناموزون و در عین حال پیچیده نامطلوب در ساختار کمک‌رسانی و حتی اطلاع‌رسانی در مناطق بحرانی بوده و هستند‌‌. اما مشکلات موجود اگرچه به نوبه خود می‌توانند قابل حل باشند، ولیکن ادامه‌دار بودن بسیاری از آنها و همچنین قطع بسیاری از کمک‌ها و نیز نارسایی بسیاری از امدادهای رسیده به نوبه خود می‌توانند سوالات بسیار زیادی را ایجاد کنند که از قضا همین مساله باعث عدم کاهش و توقف انتقادهای منطقه‌ای و نیز سراسری به این مسایل شده است‌‌.
ناهماهنگی در عملکرد دستگاه‌های اجرایی و متولی امر
بسیاری از مردم منطقه از ناهماهنگی دستگاه‌های اجرایی در رساندن امداد و کمک‌های دولتی و ارگانی به مناطق زلزله‌زده ازگله و ثلاث باباجانی می‌نالند‌‌. به گفته و رویت برخی از امدادگران و کمک‌رسانان، با کمال تاسف هنوز برای بسیاری از مردم فضای ایمن کانکس فراهم نشده و در عین حال خبر از آغاز ساخت اولین خانه‌ها در مناطق تخریب‌شده در رسانه‌ها جز آنکه موج نگرانی‌ها و تاسف را افزایش دهد، چیز دیگری به همراه ندارد‌‌. بسیاری از چادرهای مجهز سازمان هلال احمر که به گفته امدادگران دارای کیفیت مطلوب و پیشرفته‌ای هستند و حتی می‌توانند در زمستان‌های بی‌باران و برف در اغلب نواحی امروز ایران نیز جان‌پناهی مناسب باشند، در بازار سیاه کرمانشاه و نیز قصرشیرین به رویت و تایید بسیاری به صورت قاچاق فروخته می‌شوند‌‌. بازار داغ وسایل گرمایشی یکی دیگر از معضلات موجود در منطقه شده است‌‌. نبود برق و گاز باعث توجه به وسایل نفت‌سوز شده که به نوبه خود نیاز به نفت را به یکباره حتی در مناطق شهرک‌نشین و شهری نیز افزایش داده است‌‌. در صورتی که نه‌تنها رساندن نفت و سوخت مایع طبق روال پیش از وقوع زلزله به بسیاری از مناطق دشوار است، موج جدید نیازهای اساسی می‌رود تا باعث شکل‌گیری مشکلات عدیده دیگر شود‌‌. یکی از رانندگان ارگان‌های دولتی که در حال ارسال کمک‌های سازمان هلال احمر و برخی دیگر از دستگاه‌های متولی از ابتدای بروز حادثه تاکنون است به ما می‌گوید: به دفعات چادرهای باکیفیت و واقعا ارزشمند هلال احمر را از استان تهران به سمت منطقه، در ماه گذشته بردم‌‌. در زمان توزیع این ملزومات در منطقه به دفعات مورد حمله دزدها و راهزنان قرار گرفتیم‌‌ طوری که با تهدید آنها تعدادی از چادرها به سرقت رفتند‌‌. در یک مرحله تعقیب و گریز در جاده‌ای به سمت قصرشیرین توسط موتور و ماشین‌سوارانی تهدید به قتل شدم که در نهایت در منطقه ورودی شهری قصرشیرین از تعقیب و تهدید دست برداشتند‌‌. این منبع آگاه از ارزش و قیمت تمام‌شده دولتی این چادرها به رقم 650 هزار تومان براساس شنیده‌های خود از مقامات متولی امر خبر می‌دهد که به صورت صحیح آماری و رایگان در مناطق تخریب‌شده توزیع می‌شد درحالی که به علت کمبود و نیز سرقت قابل توجه آنها حتی از دست نیازمندان توسط اشرار، هم‌اکنون در بازارهای سیاه شهرهای ذکر شده از یک میلیون و 700 هزار تا دو میلیون تومان نیز به فروش می‌رسند‌‌. متاسفانه هیچ‌گونه نظارت صحیح و ایمنی بر توزیع و امنیت این چادرها وجود ندارد و هنوز یکی از مشکلات مهم منطقه نبود و کمبود آنها محسوب می‌شود‌‌. بسیاری از مردم منطقه که در چادر زندگی می‌کنند، از بیماری‌های تنفسی و پوستی که ناشی از نبود هوا و سیستم تهویه مناسب چادرهاست رنج می‌برند‌ به‌طوری‌که شکل‌گیری و افزایش موجوداتی مانند کپک‌های زنده و قابل تکثیر در بخش‌های ورود و خروج هوا و توری‌ چادرهای فردی و مسافرتی و اغلب غیراستاندارد و نامناسب، سلامت اغلب کودکان و نوزادان را به خطر انداخته است‌.
وقتی لباس‌های زلزله‌زدگان کرمانشاه در گمرک تهران به فروش می‌رسد


نبود سیستم گرمایشی مناسب برای مردم منطقه حتی به رویت بسیاری از امدادگران باعث شد پتوهای ارسالی از سوی خیرین و امدادرسانان به عنوان منبع سوخت در شب‌ها استفاده شود و هنوز اگرچه بسیاری از مردم منطقه از نبود لباس‌های مناسب فصل سرما در مضیقه هستند، انبارهایی مملو از لباس‌های نامتعارف با فرهنگ ساکنان منطقه بالاخص زنان کرد یافت می‌شود که سوژه مناسبی برای دلالان لباس‌های دست دوم یا همان فروشگاه‌های تاناکورا شده است‌‌. یکی از دلالان و فروشندگان لباس در منطقه میدان رازی تهران که چند هفته بعد از وقوع زلزله در بخش زلزله‌زده کرمانشاه اقدام به خرید پنهانی لباس‌های مذکور کرده و به هیچ عنوان تمایلی به ارائه گزارشی مشروح از وضعیت موجود ندارد، از بارگیری بسیاری از لباس‌های اهدایی به مناطق شمال غربی کشور یعنی تقریبا 300 تا 400 کیلومتر دورتر از منطقه تخریب‌شده توسط زلزله به منظور فروش در بازار لباس‌های دست دوم خبر می‌دهد‌.
بعد از 2 ماه هنوز امکانات پزشکی بسیار الکن است
امکانات پزشکی به هیچ عنوان به صورت مساوی در اختیار اغلب مردم ساکن روستاهای بخش ازگله و ثلاث باباجانی تقسیم نشده است‌‌. به استناد عکس‌ها و آمارهای مستند که در اختیار برخی از کانال‌های تلگرامی خیریه نظیر «خیریه خبر» که از زمان بروز زلزله با توان کم خود نهایت همکاری و کمک‌رسانی‌ها را در مناطق زلزله‌زده با توسل به دوستان و همکاران مستقر در مناطق زلزله‌زده انجام داده‌اند، هنوز بسیاری از مردم منطقه درخواست کمک‌های ابتدایی و اولیه نظیر مواد خوراکی و غذایی مانند کنسرو و نان و آب دارند‌ در صورتی که در همان روزهای اول بروز حادثه به دلیل نبود مدیریت صحیح بحران از سوی مقامات استانی، بار بسیاری از خودروهای سنگین که اغلب مواد غذایی کنسروشده و آب‌های بسته‌بندی‌شده بودند در کنار مسیرها و جاده‌های منتهی به مناطق زلزله‌زده تخلیه و به حال خود رها شدند‌‌. تعداد زیادی از مردم منطقه از همان روزهای اول با توسل به شبکه‌های اجتماعی درخواست کمک‌های پزشکی و حتی ملزومات زندگی را کرده‌اند‌‌. اگرچه ابتدا به زعم برخی از دست‌اندرکاران شبکه‌های مذکور تصور می‌شد این درخواست‌ها به‌طور سازماندهی‌شده و درواقع راه جدید شیادی و کسب درآمد باشند اما در کمال تعجب اکثر قریب به اتفاق موارد کاملا حقیقی بودند و افراد کمک‌خواه با ارائه اطلاعات مستند و موثق، از عکس گرفته تا اطلاعات کامل هویتی، ثابت کردند که به معنای واقعی کلمه نیازمند هستند و تا امروز حتی هیچ کمکی جز چند عدد کنسرو و تعدادی بطری آب‌معدنی هیچ کمک دیگری نتوانسته‌اند دریافت کنند‌‌. این افراد که تا این ایام نیز هیچ کمکی برایشان ارسال نشده نیازمند کمک‌های واقعی هستند که با کمال تاسف هیچ توانی در بخش مردمی کمک‌رسانی قادر به تامین هزینه‌های پزشکی و امدادرسانی به آنها نیست‌‌. در حالی که بسیاری از کمک‌های ارسالی حتی در بخش دارو و امکانات پزشکی صرفا در بخش‌های مرکزی متمرکز شده و روستاییان حتی برای تهیه ساده‌ترین امکانات دارویی و بهداشتی مورد نیاز باید به مراکز مراجعه کنند‌‌. با وجود چنین مشکلات باقیمانده و نیز روحیه قومی مردم مناطق خسارت‌دیده است که ضرورت توجه سازماندهی‌شده و صحیح بیش از هر چیز و بیش از هر زمان دیگری برجسته می‌شود و عدم توجه و توسل به این موارد مهم می‌رود تا به نوبه خود باعث و عامل شیوع بحران‌ها و مشکلات جدی دیگر شود‌‌. افزایش آمار بیماران روحی و مشکلات عاطفی در منطقه که اخبار آنها رفته‌رفته به گوش می‌رسد، دقیقا مهر تاییدی بر جدی نگرفتن این امهات است‌‌.
اخبار خودکشی‌ها در مناطق زلزله‌زده را چقدر جدی بگیریم
درست در شرایطی که آمارهای رسمی توسط مقامات دست‌اندرکار نظیر معاون وزیر بهداشت و نیز مقام مشابه در سازمان بهزیستی و همچنین برخی از نمایندگان مناطق زلزله‌زده نشان‌دهنده بروز فجایعی نظیر قطع نخاع برخی از هموطنان، سرپرست خانوار شدن تعدادی از زنان منطقه، معلولیت تعداد قابل ملاحظه‌ای از عزیزان‌مان در این بخش از کشور، یتیم شدن تعداد زیادی از کودکان و آمارهایی از این دست در مناطق زلزله‌زده است اما طبق آمارها و اخبار ارائه‌شده در برخی سایت‌های خبری یا به نقل از تعدادی از افراد مطلع منطقه نشان از بروز بحرانی جدید در مناطق خسارت‌دیده استان کرمانشاه است‌‌ اگرچه به تعبیر معاون امور اجتماعی وزارت بهداشت همه اقدامات و تلاش‌های صورت‌گرفته نشان از کنترل روحی و روانی هموطنان آسیب‌دیده در مناطق زلزله‌زده دارد‌‌. از سویی دیگر به تعبیر‌ هادی ایازی این روال دست کم تا پایان سال‌جاری ادامه خواهد داشت تا کنترل روحی ساکنان منطقه انجام شود‌. همچنین به تایید نماینده وزیر بهداشت در منطقه هیچ گونه خودکشی ناشی از افزایش حس افسردگی یا یاس و ناامیدی گزارش و تایید نشده است اما گویا شواهد موجود خلاف این امر را نشان می‌دهند‌ به‌طوری که مرگ تعدادی از بازماندگان زلزله در روزهای گذشته توسط امدادگران و افراد محلی در منطقه روانسر و روستاهای تخریب‌شده مورد تایید است، به ویژه که آنها در سلامت کامل فیزیکی تا پیش از مرگ بودند، نشان می‌دهد اصل موضوع به هیچ عنوان قابل انکار نیست و تنها می‌توان معلول‌ها را تغییر داد‌‌. به همین صورت در شهر کرمانشاه و قصرشیرین و باز هم روانسر صحبت از خودکشی چند امدادگر و کمک‌رسان در مناطق زلزله‌زده به‌طور جدی و نه در حد شایعه در جریان است که از آن جمله به دو منبع خبری تلگرامی و اینستاگرامی نه‌چندان مستند و رسمی می‌توان اشاره کرد که تعداد امدادگران و مردم عادی خودکشی‌کننده را تا 40 روز پس از بروز زلزله، رقمی نزدیک به 15 نفر عنوان می‌کند‌‌. تنها اعتباری که می‌توان به این دو منبع خبری غیررسمی محلی داد این است که برای اولین بار و درست در شرایطی که مقامات وزارت بهداشت و بهزیستی هر گونه بروز این موارد را تکذیب می‌کردند اقدام به خودکشی یکی از امدادگران باسابقه و فعال با نام رقیه سعیدی را با انتشار عکس رسمی در لباس امدادگری نامبرده مورد تایید قرار داد‌؛ خبری که بعدها تایید شد‌‌. او که مادر کودکی خردسال نیز بوده از چهره‌های شناخته‌شده و از امدادگران ارزشمندی بوده است که در طول مدت حضورش در مناطق زلزله‌زده صرفا برای دیدن کودک خردسالش آن هم برای مدتی کوتاه به مرخصی می‌آمده که در وهله دوم بازگشت، این حادثه اتفاق افتاده است‌‌. به‌طور کلی وضعیت بحرانی و نبود تصویری روشن و آرام از آینده این مناطق که بار عظیم روحی و روانی ساکنان مناطق زلزله‌زده را شامل می‌شود، دقیقا یکی از مهم‌ترین دلایل ناراحتی و افسردگی این امدادگر کرد به شمار می‌آمده است‌‌. طبق گفته‌های مرحوم رقیه سعیدی به یکی از برادرانش مدتی قبل از اقدام به خودکشی، بسیاری از مردمان منطقه بالاخص زنان به دلیل غرور و وقاری که دارند هیچ‌گونه گلایه و شکایتی نمی‌کنند و این مساله باعث شده هیچ‌گونه کمکی به آنها نرسد و در اوج بحران انسانی بدون آنکه حتی کسی از شرایط آنها خبر داشته باشد، خود و خانواده‌هایشان با مرگ حتمی و بحران‌های دیگر دست و پنجه نرم می‌کنند‌‌. از قضا به ادعای خانواده مرحومه حضور تقریبا تمام‌وقت نامبرده در منطقه تخریب‌شده دقیقا به خاطر توجه و رسیدگی به وضعیت این دست از خانواده‌ها و زنان محروم مناطق روانسر و ثلاث باباجانی بوده است‌‌.
کلام آخر
مرگ رقیه سعیدی مانند عملکرد 50 روزه‌اش در منطقه دقیقا نشان‌دهنده وجود بحران‌ها و مشکلات دردناکی است که هنوز در منطقه زلزله‌زده کرمانشاه با وجود گذشت حدود دو ماه از حادثه و این حجم تبلیغات مضاعف و گول‌زننده از توجه و امدادرسانی‌هایی است که یا صورت نگرفته‌ یا متوقف شده‌اند‌ یعنی پیش از آنکه بخواهیم یا حتی بتوانیم به عملکرد مدیران بحران و دستگاه‌های اجرایی و موظف در امر بحران‌ها بالاخص بحران‌های طبیعی نظیر زلزله نمره دهیم و آنها را ارزش‌گذاری کنیم، هنوز شاهد وجود مشکلات بسیار زیادی در این منطقه هستیم‌‌. گویی منطقه آسیب‌دیده تبدیل به محلی برای اجتماع نقیضین شده است‌‌. در حالی که خبر از تجهیز کانکس‌های مردم داده می‌شود، با یک باد تعداد زیادی از آنها فرو می‌ریزند یا در شرایطی که خبر آرامبخش آغاز عملیات ساختمانی و ساخت و ساز خانه‌های تخریب شده در رسانه‌ها انعکاس پیدا می‌کند، رقیه سعیدی از شدت تاسف و تاثر مشکلات و دردهای به جا مانده از زلزله و عدم توجه اساسی به آنها به حلقه دار پناه می‌برد و صد تاسف که با آنکه مدعی می‌شوند بخش ساخت مسکن و امور ساختمانی در منطقه به شکل چشمگیری در حال افزایش و ایجاد اشتغال شده است، مردهایی نجیب و دست‌خالی و رنج‌دیده از جور فلک، از پیامک‌های دردآور و شاید تهدیدآمیز بانک‌های ناجوانمردی می‌گویند که به قیمت صدالبته ربا، به آنها وام داده‌اند اما این پدران، سر در گریبان می‌کنند تا که خواب آرام کودکان عزیزشان بیش از این برهم نریزد‌. باشد تا شاید مسوولان و متولیان امر فکری به حال انجام وظیفه‌هایشان بکنند‌‌.