اصلاح‌طلبان دو بدهی اساسی به نظام دارند

جریان اصلاحات دو بدهی به نظام اسلامی دارد؛ یکی ابراز برائت از شعار‌های ساختارشکنانه و متضاد با آرمان‌های امام در فتنه ۸۸ و دیگری اعتراف علنی به عدم تقلب در انتخابات سال ۸۸ که در محافل خصوصی بار‌ها عنوان شده، اما با قلب واقعیت و فریب مردم و کشاندن آن‌ها به خیابان‌ها کاهش اعتماد مردم به نظام را رقم زدند.
دکتر عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان در گفت‌وگو با تسنیم در پاسخ به ادعای مجید انصاری درباره قطع شدن ارتباط اصلاح‌طلبان با مقام معظم رهبری با بیان این مطلب گفت: اظهار نظر آقای مجید انصاری درباره قطع ارتباط جریان اصلاحات با نظام بسیار حائز اهمیت است. همگان به چرایی این موضوع اذعان دارند که مشکل جبهه اصلاحات در این زمینه چیست؟ اما به دلیل فرار رو به جلو و انحراف افکار عمومی تمایلی به وارد شدن به موضوع و پاسخگویی به سؤالات مطرح شده از سوی جبهه انقلاب ندارند. بدیهی است اصلاح‌طلبان طیف هستند و نه تنها در تمام دوران رهبری مقام معظم رهبری ارتباطشان به هیچ وجه با ایشان قطع نشده بلکه برخی از نیرو‌های اصلاح‌طلب از مقام معظم رهبری حکم مسئولیت دارند و برخی در دولت در حال فعالیت و در رأس بالاترین پُست‌های کشور قرار دارند و در این قالب مرتب با رهبری دیدار و جلسه دارند. بنابراین قطع ارتباط اصلاح‌طلبان به صورت کلی صحیح نیست، پس منظور جناب انصاری، قطع ارتباط با فرد مشخصی است، منظور خاتمی که متأسفانه با تعمیم کلی، این موضوع را به یک جریان سیاسی کشور نسبت می‌دهند. دکتر گنجی تصریح کرد: اصلاح‌طلبان به خوبی به این نکته واقف هستند که دلیل قطع ارتباط ایشان چیست و به خوبی می‌دانند که مطالبات رهبری از شخص آقای خاتمی همچنان بی پاسخ مانده است؛ مطالبه‌ای که نه به صورت خصوصی، بلکه بار‌ها و بار‌ها از تریبون‌های رسمی و عمومی عنوان شده و مقام معظم رهبری آن را به صورت واضح و آشکار بیان کرده‌اند. وی افزود: با آنکه رهبر فرزانه انقلاب با سعه صدر و با بزرگواری عنوان کرده‌اند که آن‌ها را سران فتنه نمی‌دانند، اما خاتمی در پاسخ نه به عنوان ولی‌فقیه و با نگاه شرعی بلکه به عنوان بالاترین مسئول و شخص اول کشور به این مطالبه توجه نکرد. در حالی‌که دو موضوع از خاتمی مطالبه شد که متأسفانه تاکنون بی‌پاسخ مانده است. اول؛ ابراز برائت از سر دادن شعار‌های ساختارشکنانه و متضاد با آرمان‌های امام راحل (ره) در فتنه ۱۳۸۸، دوم؛ جریان اصلاحات در محافل خصوصی به عدم تقلب در انتخابات سال ۸۸ معتقد است، اما علناً با فریب مردم و کشاندن آن‌ها به خیابان‌ها، تشکیل کمیته صیانت از آرا با هدف فریب افکار عمومی، خدشه‌دار کردن حیثیت انقلاب اسلامی، عبور از قانون، تهییج دشمن و وادار کردن دشمن به اعمال و افزایش تحریم‌ها و بسیاری از مسائل که به کشته شدن مردم در خیابان‌ها و کاهش اعتماد عمومی به مسئولان منجر شد همه و همه از مسائلی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت و دست دوستی به سوی اصلاح‌طلبان دراز کرد. این در حالی است که هنوز هم واقعیت را از مردم پنهان و خود را حق به جانب معرفی می‌کنند! مدیر مسئول روزنامه جوان افزود: مادامی که سران اصلاحات به این دو موضوع و مطالبه رهبری و مردم انقلابی پاسخ دقیق و روشنی ندهند و جامعه را با حقیقت موضوع آشنا نکنند، احساس قطع ارتباط وجود دارد، اما این موضوع تنها بر افراد خاصی از سران اصلاحات صدق می‌کند نه بر عموم اصلاح‌طلبان.
چپ دهه ۶۰ نسبتی با اصلاح‌طلبان امروز ندارد
مدیر مسئول روزنامه جوان در پاسخ به این سؤال که آقای انصاری معتقد است در دهه ۶۰ با نهیب حضرت امام (ره) همه امور تنظیم می‌شدند و در حال حاضر به این شکل نبوده، منظور ایشان چیست، گفت: هنگامی‌که مسئولان با یک نهیب حضرت امام خمینی (ره) در یک خط و قاعده قرار می‌گرفتند یا به قولی همراه و هم‌صدا می‌شدند، به دلیل عدم اختلاف مبنایی بود. اختلاف‌سلیقه یک امر طبیعی است، اما اختلاف مبنایی موضوع مهمی است که موجب تغییر نگرش، تغییر خط فکری و حرکت در مسیر ناهمسو می‌شود. بنابراین آقای انصاری و جریان ایشان باید به این موضوع پاسخ دهند که در دوران حیات امام خمینی (ره) آیا اختلاف‌سلیقه بیشتر بود یا اختلاف مبنایی؟ آیا مقام معظم رهبری بار‌ها و بار‌ها نسبت به روشن کردن و پاسخگویی این دو موضوع از شما مطالبه نداشتند؟ آیا رهبر معظم انقلاب از نهیب به درخواست برادرانه نرسیدند؟ و آیا شما به خواهش اهتمامی نشان دادید؟ آیا سکوت جریان اصلاحات درباره آن دو مطالبه بیانگر مرعوب غرب بودن یا حساب‌بَری از غرب و عدم توجه و اعتقاد به مرزبندی‌های اعتقادی با غرب نیست؟ مسلماً جریان چپ در دهه ۶۰ همانند اصلاح‌طلبان امروز نبودند که هم سودای قدرت داشته باشند و هم روشنفکر باشند، هم به دنبال تشکیل یک جریان سیاسی باشند، هم تشکیلات اجتماعی خودشان را داشته باشند و هم تشکیلات سیاسی، هم امام (ره) پدرشان باشد هم هابرماس.


نمی‌توان هم در قدرت بود و هم اپوزیسیون نظام بود
دکتر گنجی ادامه داد: در ۳۰ سال بعد از رحلت امام خمینی (ره) ۲۲ سال آن اصلاح‌طلبان در رأس قدرت قرار داشته‌اند، چگونه می‌توانند هم در رأس قدرت باشند و هم نقش اپوزیسیون نظام اسلامی را بازی کنند؟ آیا رفتار‌های سال‌های اخیر اصلاح‌طلبان با نظام اسلامی ساختارشکنانه نبوده است؟ آیا این شائبه ایجاد نمی‌شود، اگر قائل به ساختار‌های نظام اسلامی نیستید، چرا اصرار در قدرت بودن دارید و اگر نظام را قبول دارید چرا با آن به صورت شفاف همراهی نمی‌کنید؟
مدیر مسئول روزنامه جوان تصریح کرد: بدیهی است، حل تعارضات عنوان شده اولین گام حل شدن مشکلات است و شفاف شدن رابطه با نظام امری است که حاکمیت از آن استقبال می‌کند از این رو تا زمانی که اصلاح‌طلبان دچار تعارضات جدی هستند و همچنان بین روشنفکر بودن و قدرت مانده‌اند و همچنان مشخص نیست که به شاخصه‌های سیاسی و اجتماعی غرب علاقه‌مند هستند یا اسلام سیاسی را قبول دارند نمی‌توان عنوان کرد که دیگر تعارضی وجود ندارد. دکتر گنجی افزود: معتقدم موضوع اصلی مورد توجه مقام معظم رهبری اسلام و حاکمیت واقعی اسلام است چرا که اگر به غیراز این اعتقاد می‌داشتند مسلماً روی مواضع خود به سختی نمی‌ایستادند و ممکن بود برای کف و سوت بیشتر و هواداری‌های بیشتر و در دست داشتن قدرت به هر قیمتی از بسیاری موضوعات و مواضع چشم‌پوشی کنند، در حالی که در سه دهه رهبری‌شان نشان دادند اگر قرار است به نام اسلام حکومت کنیم باید انقلابی و اسلامی بمانیم و رمز همراهی مردم با امام همین دینداری و اسلام‌گرایی واقعی ایشان بود.
وی گفت: آقای انصاری به عنوان فردی از جریان اصلاحات که قائل به نظام اسلامی هستند باید به این سؤال پاسخ دهند که به چه دلیلی در روز ۲۵ خرداد ماه و با چه حجت ثابت شده‌ای مردم را به خیابان کشیدید و علیه تقلب برای آن‌ها سخنرانی کردند؟! اگر آقای خاتمی جوابگو نیستند، شما لب به سخن بگشایید و به سؤالاتی که افکار عمومی و نیرو‌های انقلابی همچنان منتظر هستند پاسخ دهید که چرا سخنان شما در پستو و در مصاحبه‌ها متفاوت است؟ در واقع تا زمانی که تعارضات و موانع جدی باشد، نمی‌توان به یک برداشت و نتیجه واحد رسید چرا که در نظام اسلامی نمی‌توان هم روشنفکر بود هم منتقد اجتماعی هم صاحب قدرت. نمی‌توان تفسیر دیگری از نظام را ارائه داد، در حالی که به عنوان مسئول در بالاترین جایگاه‌های مدیریتی حکومت اسلامی قرار دارید. اینکه اصلاح‌طلبان در نظام اسلامی مدیر باشند، اما به دستگاه معرفتی دیگری قائل باشند به هیچ‌وجه قابل فهم نیست، بنابراین تا تعارضات برطرف نشود، نمی‌توان انتظار همراهی و همدلی داشت.