نگاهی به نوشته های سیمین دانشور و دنیای شگفت آوری که می ساخت؛ شهری چون بهشت

«ادبیات دروغ نمی گوید.اصیل ترین اسناد هویت هر ملتی ادبیات است،مابقی جعل است» (جلال آل احمد)
مجتبی جعفری ‪-‬ سیمین‌دانشور(1300شیراز-1390تهران) نویسنده و مترجم ایرانی،‌‌‌ بی‌گمان نامی است آشنا، جدی، قابل اعتنا و تاثیرگذار در عرصه داستان‌نویسی مدرن ایران. دانشور که مهم‌ترین شاخصه آثارش را باید در ذهن، نگاه، زبان و قلم زنانه وی دانست؛ همان کاری را کرد که فروغ فرخزاد در شعر ایران انجام داده است، ازین‌رو وی را آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستان‌نویسی و ادبیات داستانی زنانه ایران می‌دانند.
اعجاز سیمین به‌عنوان نویسنده زن زمانی نمود بارز می‌یابد که بدانیم او در دوره‌ای به این مهم دست یافت که حضور زنان به‌عنوان نویسنده امری غریب، شگفت و دست نایافتنی می‌نمود. برهمین اساس همواره نوک پیکان نوشته‌‌های او مشکل هویت و جایگاه زنان ایرانی را نشانه رفته است. وی با قلم اغواگرانه‌اش از «منِ»زن گفت و نگاه زنانه را به ادبیاتی وارد کرد که سالیانِ سال تحت سیطره ذهن و صدا و قلم مردان و مردانه قرار داشت.
سیمین دانشور همچون کنشگری اجتماعی به نابسامانی‌‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه آن روزگار تاخته و در قالب دلکش‌ترین داستان‌ها و با شیواترین عبارات مردم فریب‌خورده،‌‌‌ ناامید، مستاصل و گمراه، خرافی و شکست خورده زمان خود را به تصویر کشیده و بدون ارائه مانیفست سیاسی و موضع‌گیری آشکار و با زبانی منطقی و لحنی صمیمی و نگرشی جامعه‌شناختی عمده‌‌‌ترین مسائل سیاسی و اجتماعی و حاکمیتی ایران را روایت کرده است.


دانشور نخستین بار با مجموعه داستان «آتش خاموش» رسماً به‌عنوان نویسنده به عرصه ادبیات داستانی ایران پای نهاد،‌‌‌ امّا آن‌طور که خود معترف است«داستان‌های آن مجموعه خام و ناپخته و فاقد جهان‌بینی فلسفی و دید اجتماعی بود»، امّا پس از این مجموعه بود که با استفاده از شیوه‌‌ها و شگردهای متنوّع،‌‌‌ وجوه هنری داستان‌های خود را اعتلا بخشید وبا به‌کارگیری و همسویی با جریان‌‌‌های مدرن داستان نویسی به‌عنوان یک روشنفکر رئالیست و ادیبی جامعه شناس بر سر زبان‌ها افتاد.
متاسفانه داستان‌‌‌های کوتاه دانشور در سایه اعتبار رمان‌‌‌های برجسته او مانند «سووشون»،‌‌‌ «جزیره سرگردانی» و «ساربان سرگردان» پنهان مانده و چندان مورد مداقه قرار نگرفته‌اند. در این مجال نگاهی گذرا خواهیم داشت به مجموعه داستان «شهری چون بهشت» که شامل 10 داستان کوتاه است و نخستین بار در سال 1340 منتشر شده و در حقیقت نقدنامه شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی سال‌‌‌های پس از کودتای 28مرداد1332است و همچنان که خود گفته است«یادگاری است از دوران سیاه اختناق و نموداری است از اجتماعی که در آن زیسته‌ام و زندگی را تجربه کرده‌ام»، دوره‌ای که یاس و ناامیدی و احساس شکست جامعه آن روز ایران را در خود فرو خورده است.
دکتر محمود فتوحی معتقد است:«داستان این دوره به تمامی مرثیه‌گوی شکست و ناگزیری در برابر تاریخ و تقدیر است»،‌‌‌ ازین‌رو اغلب شخصیت‌‌‌های این مجموعه که به اعتراف نویسنده«شخصیت‌‌‌هایش واقعی است و با آنها شخصاً برخورد داشته‌ام»، انسان‌‌‌هایی سرخورده و طعم شکست چشیده‌ای هستند که خود را در چنبره تقدیر و سرنوشت محتوم گرفتار می‌بینند و هیچ روزنه امیدی برایشان قابل تصوّر نیست.
شهری چون بهشت با نامی پارادکسیکال،‌‌‌ کتابی است سیاه، سرد، عبوس، تلخ و جهنم‌گونه و با لحنی گزنده و انتقادی و زبانی نزدیک به عامه مردم و نمونه عینی جامعه آشفته و‌‌‌ افسارگسیخته که خود مولف این‌گونه توصیفش کرده است:«ادبیات دوران ما بیشترشان خارهایی بودند در چشم هیات حاکم. با وجودی که در وطن بودیم،‌‌‌ در غربت غریبی رُستیم، در عهد ما شکارِ انسان‌‌‌های مبارز مطرح بود. خاک، آلوده بود. خفقان، فضا را مسموم کرده بود و واقعیت‌‌‌ها زیر پرده‌ای از ابهام پنهان بود»، جوّ بی‌اعتمادی و سوءظن آن‌چنان بر روابط اجتماعی سایه افکنده بود که انسانیتِ شخصیت داستان‌‌‌ها محو و ناپیدا می‌نماید. علاوه بر آن نویسنده در«جدال نقش با نقاش» تصویری ملموس و عینی از دنیای زنان می‌آفریند که نشانگر عمق آگاهی و اشراف شگرف وی از مسائل مربوط به زنان است. درحقیقت ترجیع‌‌‌ بند این مجموعه داستان را می‌توان ترسیم سیمای سیاه کامی و سیاه روزی زنانی دانست که همواره مورد‌‌‌ بی‌مهری و استثمار جامعه مردسالار واقع شده‌‌‌‌اند و سوگمندانه از سوی هم‌جنسان خود نیز تحقیر و سرکوب و منکوب شده‌‌‌‌‌اند، گویی خود نیز پذیرفته‌‌‌‌اند که«اصلاً زن جماعت کم عقل است.کاش خدا زن جماعت را اصلاً خلق نکرده بود».
دانشور با تیزبینی متعهدانه و قلمی متهورانه تلاش کرده است تا از بخشی از حقایق تلخ و سیاه اجتماعی و نیز مسائل و مصائب اقشار درمانده و دردمند که نفوذ و دخالت استعمار،‌‌‌ تحجّر، خرافه‌گرایی و بیسوادی آنان را در زیر حجابی از تیر‌ اندیشی، بیهودگی، پوچی و ناکامی مدفون کرده،‌‌‌ پرده بردارد و خواننده را در هر یک از داستان‌‌‌های این مجموعه با چالش‌‌‌های عمیق فرهنگی آن دوران که برهه‌ای حساس از حیات تاریخی مردم ایران است، مواجه کند.
دانشور در فضای کلی داستان‌‌‌های این مجموعه که موضوع زن ایرانی و مشکلاتش را نشانه رفته است،‌‌‌ سیمای بحران زده و بیمارگونه جامعه ایرانی را نشان می‌دهد و فقر فرهنگی و اقتصادی و فقدان دانش و بینش سیاسی توده‌‌های مردم را از عوامل اصلی عقب ماندگی کشور و از موانع مهم توسعه به شمار می‌آورد.او که همواره به تحولات سیاسی اجتماعی ایران چشم دوخته،‌‌‌ با رویکردی واقع‌گرایانه به اموری همچون فرهنگ، هویت، اخلاق، مذهب، عوام زدگی، بی‌سوادی، تبعیض و اختلاف طبقاتی، تقابل سنت و مدرنیته و ظلم و تعدی به جامعه زنان پرداخته است.
می‌توان چنین گفت که هسته اصلی داستان‌‌‌های دانشور در این مجموعه، واقعیت‌‌‌های کوچک و پنهان اما عمیق و ریشه‎دار است که با قلم و قرائتی زنانه،‌‌‌ معانی بکر از زهدان ذهن خود را به رشته کشیده است که در آن طیف وسیعی از آحاد جامعه به ویژه زنان در عصر مدرن حضور دارند.
قلم او پژواک صدای زنانی است که مغموم و مهجور در چنبره تقدیر و جبری تاریخی در میان جامعه‌ای نادلخواه و مردزده در زیر یوغی از جهل و خرافه محبوس‌‌‌‌‌اند.اغلب این داستان‌‌‌ها دردنامه‌‌هایی است بر وضعیت اسفناک زنان و مردانی که دنیای آنها با عوام زدگی عجین است و در گرداب روزمرگی و کوته‌بینی غرقه‌‌‌‌‌اند.
نویسنده با توصیف زمستان و نمود فضای سرد؛ جمود و خشونت جامعه‌ای را نشان می‌دهد که فقر گریبان مردمانش را دریده و بر صورت تکیده آنان پنجه کشیده است؛ مردمان ناکامی که از فرهنگ و سواد دور نگه داشته شده‌‌‌‌اند و مایوس و سپر انداخته،‌‌‌ دل در گرو خرافات بسته و از عالم غیب استمداد می‌طلبند.در این داستان‌‌‌ها تقابل فقیر و غنی، تجدد و سنّت، دانش و جهل، آگاهی و خرافه، سپیدی و سیاهی بر شرایط ناهنجار جامعه و فضای ناهمگون اجتماعی گواهی می‌دهد که قدرت مدارانشان برای فرودستان جامعه که در چرخه‌ای از استیصال و درماندگی و در سیطره‌ای از جبر و تکلف دست و پا می‌زنند و بوی بهبودی از اوضاع جهان نمی شنوند،‌‌‌ جز تحقیر و تباهی و تجاوز رهاوردی ندارند.
از نقطه نظر تکنیکی و فنی نویسنده این اثر با هنر خود و بهره‌گیری از شیوه‌‌های خلاق داستان‌نویسی از جمله تکنیک تداعی معانی و خاطرات و حدیث نفس و تک گویی درونی و روایت‌گری مدرنیستی به شیوه‌ای گیرا،‌‌‌ شوق خواندن و لذت کشف و شهود را در خواننده زنده می‌سازد.حسین پاینده منتقد معاصر دراین باره می‌گوید:«در دنیای شگفت‌آور دانشور،‌‌‌ نه صرف رویدادها و عاقبت شخصیت‌‌‌ها،‌‌‌ بلکه میل به کشف جنبه ناپیدای واقعیت است که ما را به ادامه خواندن علاقه‌مند می‌کند.از این حیث، دانشور شهرزاد زمانه ما و بازگو کننده اضطراب‌‌‌ها،‌‌‌ ابهام‌‌ها و سرگردانی‌‌های پیچیده انسان‌‌‌های زمانه ماست».
سایر اخبار این روزنامه
همزمانی تصویب قانون آپارتایدگونه در اسرائیل و راه‌یابی نماینده زرتشتیان ایران به شورای شهر یزد اف‌بی‌آی صدای مکالمه بین رئیس‌جمهور آمریکا و وکیل سابقش را در اختیار دارد پاشنه آشیل ترامپ؟ فیلم شاعر طنزپرداز با اقتباسی از اثر هوشنگ مرادی کرمانی بعد از 16 سال توقیف، اجازه نمایش گرفت نگاهی به نوشته های سیمین دانشور و دنیای شگفت آوری که می ساخت؛ شهری چون بهشت حل پرونده نماینده زرتشتی شورای شهر یزد در ایستگاه پایانی پس از 430 روز سپنتا نیکنام: باهم بودنمان پیروزی است روس ها در پیچ بازارهای جهانی سازمان نفتی روسیه راه‌اندازی می‌شود ظریف: با هدایت‌های رهبری پروژه ایران‌هراسی صهیونیست‌ها را شکست دادیم رهبر انقلاب اسلامی در دیدار سفیران، کارداران و مسئولان وزارت امور خارجه: مذاکرات با اروپایی‌ها قطع نشود گریه های مائده بر آرمان جوان‌های دهه پنجاه کنکور و چالشی به نام «آموزشگاه‌های دروغ‌گو» مدیرعامل آبفا استان اصفهان: میزان تولید و مصرف آب همخوانی ندارد